تعامل؛ کلید تحول فرهنگ و هنر و سینما
جبارآذین
منتقد و مدرس سینما
فیلم، محصول سینما و حاصل همکاری و تعامل تخصصی هنرمند، مدیر و منتقد و رسانهها و استقبال و رضایت مردم است. مخاطبان اصلی و سرمایه واقعی سینما هم مانند دیگر هنرها بویژه هنرهای گروهی، ملت هستند و چنانچه یک اثر هنری و سینمایی با رعایت استانداردهای هنری و دانش، تخصص هنری، سینمایی، لحاظ نیاز، خواست، سلیقه و نظر مخاطب تولید شود و در مسیر تولید، اکران و نمایش با نگاه و تشویق و مساعدت مجدانه مدیران هنری، فرهنگی و منتقدان و رسانهها همراه بوده و حرفهای آن از جنس سخن و زندگی مردم باشد، میتواند به عنوان یک اثر هنرمندانه مردمی و خوش ساخت و بامحتوا، جایگاهی رفیع در عرصه فرهنگ کشور و نظرگاه ملی و ملت پیدا کند.
در تحقق این مهم، ضرورت تام اینکه، عناصر و عوامل ارکان یاد شده سینما و هنر، دارای دانش، تخصص و تعهد لازم بوده و در جایگاه خود قرار داشته و به درستی و خردمندانه در جهت خدمت به فرهنگ و جامعه دست یاری و همکاری به یکدیگر دهند.
بدیهی است چنانچه مدیران هنری و سینمایی فاقد نگرش فرهنگی و تخصصی سینمایی و هنری باشند، نمیتوانند حامی، هدایتگر هنرمند و هنر بوده و تأثیرگذار باشند. همچنین اگر منتقدان در مقام پل ارتباطی سالم و سازنده و تکامل بخش میان مدیر، هنرمند، مردم، کارشناس، متخصص، صاحب دانش نقد و هنر و سینما، انصاف، صداقت و آگاهیهای اجتماعی نباشند، قادر نخواهند بود در این راه بزرگ، نقش سازنده فرهنگی و اجتماعی خود را ایفا کنند.
رسانههای مکتوب و مجازی نیز در صورت بهرهگیری از تخصص رسانهای و فرهنگی خود با تکیه بر تعهد و عناصر صحیح اطلاعرسانی و فرهنگسازی، خواهند توانست در انتقال دیدگاههای مدیران، منتقدان و هنرمندان به جامعه، تأثیرهای بنیادین بگذارند.
توفیق در تمام این حوزههای اساسی منوط به داشتن ارتباط سالم، سازنده، تخصصی، دوستانه و تعامل مستمر هنرمندان، مدیران هنری، منتقدان، رسانهها ومردم است. اگر این رخداد بهدرستی، عالمانه، خداپسندانه و مردم دوستانه اجرایی شود، نتیجه درخشان و تعیینکننده آن در ویترین هنرها، جشنوارههای هنری و سینمایی بهخصوص جشنوارههای بینالمللی فجر و در ادامه حضور و استقبال خوب مردم در اماکن، سالنهای هنری و سینماها به هنگام نمایش و اکران آثار هنری و فیلمها را در پی خواهد داشت.
با این اوصاف، چگونه است که گاه حتی باوجود برخی تولیدات خوب هنری، این تولیدات به میان مردم نرفته و مورد توجه و استقبال قرار نمیگیرند؟! پاسخ روشن است، یک یا دو عنصر و عامل تأثیرگذار در شکلیابی و انتقال آثار هنری به جامعه یا در جای مناسب خود قرار ندارند؛ صاحب دانش و تخصص کامل نیستند؛ به وظایف خود به طور کامل عمل نمیکنند و یا مهمتر اینکه، اضلاع چهارگانه؛ مدیران؛ هنرمندان، منتقدان و رسانهها با یکدیگر و در کل با مردم ارتباط پویا و سازنده ندارند.
از همین رو باید آنها با تجدید نظر در نوع ارتباطهای خود با یکدیگر و جامعه و پذیرش فروتنانه ویژگیهای نقد و اصلاحپذیری و تلاش برای رفع کاستیها، اشکالها و فشردن دست یاری یکدیگر در خدمت به ملت زانوی ادب و احترام به زمین زنند و میدان را به روی کجفهمیها، انحرافها، منیتها، حسادتها، رقابتهای ناسالم و برخوردهای ناپسند و مخرب ببندند و هنر و سینمای ایران را برابر هجمههای ضدفرهنگی بیگانهها و جاهلان فرهنگ ستیز داخلی بیمه کنند!