بررسی تلاش تلویزیون برای افزایش مخاطب «سرزمین مادری» در گفت‌وگو با مدیر «سیمافیلم»

انتقادات به ضعف صدا وسیما در تبلیغات سریال‌ها وارد است

سریال «سرزمین مادری» این روزها مهم‌ترین و پربیننده‌ترین سریال تلویزیون است؛ سریالی که با پایان یافتن فصل دوم آن، پس از روایت چند برهه حساس تاریخ یک سده اخیر کشور در قالب درامی درباره زندگی پرفراز و نشیب یک پسربچه، حالا می‌رود تا به برهه وقوع انقلاب اسلامی نزدیک‌تر شود. اما وجوه برجسته بسیاری که «سرزمین مادری» را از همه آثار مشابه آن در تاریخ تلویزیون متمایز کرده، پرداختن به ابعاد مختلف آن است که آن را منحصر به فرد می‌کند. از یک سو توقیف ده‌ساله و از سوی دیگر روایت جذاب آن از سبقه و مسیر رشد گروه‌های مختلف صاحب اندیشه در شکل دادن به حرکت مردم در عبور از دالان تاریخ ایران در یک قرن اخیر و نوع اثرگذاری آنان بر وقوع انقلاب اسلامی، باعث شده تا نه تنها دلسوزان تلویزیون بلکه نخبگان رصدکننده وضعیت اجتماعی و فرهنگی کشور نیز به میزان دیده شدن در گروه‌های مختلف مخاطبان حساس باشند. از این رو، مهجوریت اتفاقی یا به زعم برخی عمدی سریال نسبت به میزان و شیوه تبلیغات آن، مورد انتقاد برخی کارشناسان قرار گرفته است. تردیدی نیست اگر سریال در زمان خود پخش می‌شد می‌توانست روی دیدگاه بسیاری از مخاطبان آن زمان تلویزیون، اثر جدی‌تری داشته باشد و ای بسا بر وقوع برخی جدال‌ها در عرصه اجتماعی و سیاسی کشور، اثر بگذارد اما به هر حال پخش دیرهنگام آن نیز خالی از لطف نیست و افزایش حتی‌المقدور جامعه مخاطبان آن باید مورد اهتمام مسئولان و منتقدان و اهالی رسانه باشد. در این باره با مهدی نقویان، مدیر «سیمافیلم» گفت‌و‌گویی کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

فاطمه ترکاشوند
خبرنگار

نگاه شما و مدیران تلویزیون پیش از پخش «سرزمین مادری» به میزان اقبال مخاطب به آن چه بود؟ انتظارتان از توجه مخاطبان بیشتر بود یا کمتر؟
در درجه اول برای ما، اهمیت پخش خود اثر بود که بعد از 10سال به خاطر موانعی که در ید قدرت هیچ یک از مدیران ادوار مختلف سازمان هم نبود، بالاخره به آنتن برسد. رفع این موانع، واقعاً کار سختی بود. علی‌رغم اینکه همه از کیفیت اثر و موفقیت آن در صورت پخش مطلع بودند اما در طول 10سال پخش آن متوقف ماند تا اینکه با پیگیری‌های شخص آقای جبلی و سایر مدیران، این موانع برطرف شد.
اما در مورد پیش‌بینی ما از میزان اقبال مخاطبان هم مدیران سازمان به خوبی می‌دانند که تلویزیون شاید در هر دهه یک اثر از این دست داشته باشد که بتواند توجه مخاطب را این‌طور جلب کند و مختصات آن معلوم است. ما سریال‌های الف ویژه را داریم که از قبل می‌دانیم با هزینه بالا و پروداکشن سنگین قرار است روی آنتن چه بازخوردی داشته باشند و آثار دیگری هم داریم که در بدنه سازمان به آنها «الف فاخر» می‌گوییم و سریال‌هایی هستند که به آن اندازه هزینه بالا و تولید سنگین ندارند اما کیفیت محتوایی و تیم تولید، موفقیت احتمالی آن دست آثار را قابل پیش‌بینی می‌کند. این سریال‌ها معمولاً در هر دهه یک یا دو مورد اتفاق می‌افتند. در مورد «سرزمین مادری» هم ما انتظارش را داشتیم و الان هم پربیننده‌ترین تولید نمایشی تلویزیون است. البته در مورد درصد مخاطبان، شاید بالقوه می‌توانست درصد بالاتری باشد اما با مجموعه تحولاتی که در کشور رخ داد و نسبت تلویزیون را با مخاطب تغییر داد، این درصد کمتر شده است.

 برخی معتقدند تلویزیون رفتار گرمی با پخش این سریال در پیش نگرفت و آن را از تبلیغات و دیده شدن محروم کرد. این انتقاد را تا چه اندازه وارد می‌دانید؟
 این انتقاد اساساً نمی‌تواند وارد باشد. چرا مدیریت سازمان باید تا این اندازه برای پخش یک سریال تلاش کند و بعد خودخواسته، باز آن را در پخش و تبلیغات ذبح کند؟ شاید منتقدان تلویزیون نمی‌بینند وگرنه اگر یک روز پخش را دنبال کنند متوجه می‌شوند که نه تنها تیزر این سریال مدام پخش می‌شود بلکه در باکس پیام‌های بازرگانی هم زمانی را به تبلیغات این سریال اختصاص داده‌ایم!
البته این انتقاد که تلویزیون در تبلیغ تولیداتش به نسبت ضعیف عمل می‌کند به طور کلی به ما وارد است اما مختص «سرزمین مادری» نیست و اوضاع این سریال دست‌کم از سایر سریال‌ها در تبلیغات بهتر است. حتی در معاونت مجازی سازمان هم تبلیغات گسترده‌ای برای پخش در تلوبیون برای آن در نظر گرفته شده است.  

 برخی منتقدان سؤال می‌کنند چرا بعد از رفع توقیف 10ساله، کار در سکوت نسبی خبری روی آنتن رفت؟
این تمهید و برنامه‌ریزی قبلی سازمان بود تا همان 4 قسمتی که در سری قبلی پخش، حساسیت‌ها و حواشی ایجاد کرده ‌بود، این بار آرام‌تر پخش شود تا از آن عبور کنیم و دوباره موجب ایجاد سوءتفاهم برای بخشی از مخاطبان نشود.
به علاوه ما در یک سال گذشته به علت کمبود و به‌هم‌ریختگی برنامه تولیدات نمی‌دانستیم تا پایان ماه چه چیزی روی آنتن می‌رود. درواقع همواره اوضاع تلویزیون همین‌طور بوده اما این اولین بار است که کنداکتور پخش منظم شده و ما از حالا به دقت می‌دانیم تا یک سال پیش رو یعنی تا نوروز 1404 چه تولیداتی داریم و چه زمانی به پخش می‌رسند.

 یعنی اجتناب تلویزیون از پخش تیزرها و تبلیغات سریال‌ها به خاطر عدم اطمینان از رسیدن به موقع‌شان به پخش است؟
دقیقاً. ببینید این انتقاد همواره به سازمان وجود داشته که می‌گفتند در تلویزیون «تولید، گروگان آنتن است» به این معنا که آثار چه از جهت محتوایی و چه فنی، به علت فرصت کم برای رساندن آثار به آنتن، آسیب می‌بینند و کیفیت‌شان پایین می‌آید. از طرفی روزتولید شدن برخی سریال‌ها و اینکه روی آنتن به صورت اتفاقی محتوای نامناسبی پخش می‌شد و حساسیت‌ها و فشارها را روی نظارت پخش بالا می‌برد  هم یکی دیگر از آسیب‌های فقدان کنداکتور مشخص بود.
اما اخیراً با حمایت مدیران، فیلمنامه‌ها در اختیار مراکز تولیدی قرار گرفته است. در کنار آن، ما یک پژوهش 6ماهه در نحوه تبلیغات پلتفرم‌های داخلی و خارجی انجام دادیم که حاصلش یک کتابچه 70صفحه‌ای است تا براساس آن، برای آثار در دست تولید سیمافیلم در حدود 50مرحله تبلیغاتی که طبق پژوهش از آغاز تولید تا پایان پخش، می‌توان پیش‌بینی کرد، کار تبلیغی انجام ‌شود. این الگو هم از اردیبهشت‌ماه اجرایی می‌شود و نتیجه آن را منتقدان و کارشناسان در فضای اطراف سریال‌ها به روشنی خواهند دید.

 حداقل کاری که سازمان می‌توانست برای «سرزمین مادری» پس از 10سال انجام دهد، طراحی و تولید یک موسیقی تیتراژ با حضور یکی از خواننده‌های مطرح بود تا به دیده شدن و ماندگاری آن کمک پررنگ‌تری کند. اما همین میزان هم دریغ شد...
به طور کلی در مورد موسیقی تیتراژ به تهیه‌کننده‌ها دستورالعملی داده‌ایم که از این پس، آثار جدی‌تری را شاهد باشیم اما مشخصاً درباره این سریال از طرف تیم تولید هیچ پیشنهادی نبود و ما هم به ذهن‌مان نرسید. اگر پیشنهادی بود یا به آن فکر کرده بودیم حتماً انجام می‌شد و حرکت خوبی هم بود.
 
 از سوی کارگردان هم اوایل، انتقاداتی به حذفیات و کیفیت پخش وجود داشت. این انتقادها برطرف شده است؟
همه می‌دانیم که سازمان در مسیر تحول است و تحول بدون تغییر در ساختارها، محقق نمی‌شود. طبیعتاً تغییر ساختارها، در وهله اول هنرمندانی را درگیر می‌کند که تا پیش از آن به ساختار قبلی عادت کرده و طبق شناخت آن، تولید را انجام می‌دادند. تدبیر دوره مدیریت جدید سازمان این بوده که مرحله طراحی از تولید و بعد مرحله تولید از پخش، در ساختارهای جداگانه، تفکیک شود. البته این تغییرات شتاب‌زده هم نیست و در طول این مدت، به آرامی پنج مرکز ذیل معاونت سیما از هم جدا شده‌اند: سیمافیلم برای تولید سریال، صبا برای تولید انیمیشن، سیمرغ برای تولیدات مهجور تلویزیونی مثل تله‌فیلم، سیت‌کام و برخی دیگر چون تاک‌شو و ریلیتی‌شو، مرکز تولید آثار کوتاه و میان‌برنامه و نهایتاً مرکز فیلمنامه. بنابراین در این پروسه، شاخه فیلم و سریال ذیل شبکه‌ها حذف شدند و وظیفه پخش، محل تمرکز شبکه‌ها شد.
در مورد آقای تبریزی هم تا جایی که من می‌دانم ایشان از برخورد صداوسیما با سریال راضی بودند چون بجز خطوط قرمز معمول و شناخته‌شده قبلی، هیچ اصلاحاتی در پخش انجام نشد و همه آنها هم با حضور و تأیید تهیه‌کننده صورت گرفت. نکته مهم‌تر اینکه ما اصلاً اصلاحات را به شکل معمول اپراتوری به دست نظارت پخش ندادیم بلکه از قبل، با پرداخت هزینه، یک تدوینگر حرفه‌ای و هنرمند در کنار تهیه‌کننده و با توافق، اصلاحاتی اندک را صورت می‌دادند.
این مسأله تا اندازه‌ای جدی بود که خود آقای تبریزی می‌گفتند حین پخش وقتی به همراه خانواده، سریال را تماشا می‌کردند ایشان به برخی اصلاحات اشاره می‌کرده اما خانواده با تعجب می‌پرسیدند که درباره چه حرف می‌زند! به این معنا که اصلاحات خیلی نرم و هنرمندانه صورت گرفته بوده است.

 برجسته‌ترین مسأله در فضای افکار عمومی در ارتباط با «سرزمین مادری» حضور چهره‌هایی است که شاید دیگر هیچ‌وقت نتوانیم آنها را روی آنتن ببینیم...
این‌طور نیست. 50درصد از چهره‌های شاخص این سریال همین الان با تلویزیون قرارداد تولید دارند و آثارشان بزودی در سال آینده دیده خواهد شد. اصلاً یکی از مأموریت‌هایی که سازمان به شخص بنده به عنوان مدیر سیمافیلم داده همین است که با این چهره‌ها گفت‌وگو کنم. برگرداندن آنها و حل مشکلات‌شان، کار روزانه ماست. این چهره‌ها سرمایه‌های تلویزیون و سرمایه‌های فرهنگی کشور هستند و ما به سادگی از کنار این سرمایه‌ها نمی‌گذریم.
اما بالاخره این هم یک رابطه دوطرفه است. بسیاری از آنها، شرایطش را ندارند و حتی بعضاً تا 5سال آینده، وقت‌شان پر است و پروژه‌هایشان را بسته‌اند. برخی هم هماهنگی فکری و اعتقادی ندارند. با این وجود، ما در یک سال گذشته موفق شدیم با بسیاری از آنها به قرارداد برسیم و این موضوع مختص بازیگران هم نیست. برخی از کارگردان‌هایی که چندسالی است در سینما و نمایش خانگی حضور جدی دارند، در سال آینده به تلویزیون باز خواهند گشت.
در 6 ماه گذشته ما بین 15 تا 20 سریال دوربین روشن داشته‌ایم و برای تولید هم سه گام طراحی کرده‌ایم؛ گام اول، احیای برندها و فصل‌سازی به منظور استفاده از سرمایه‌های محتوایی تلویزیون است که «نون.خ» و «پایتخت» از آن دست هستند. گام دوم، تولید برندهای جدید است که پیش‌بینی می‌کنیم دو یا سه مورد از آثار در دست تولید، قابلیت ادامه‌دار و برندشدن داشته باشند. گام سوم هم بازگرداندن نیروها و استفاده از توان همه هنرمندان است.

 خودتان «سرزمین مادری» را می‌بینید؟ آن را دوست دارید؟
 من به همراه خانواده کار را دنبال می‌کنم. نظر شخصی من این است که سریال از جهت محتوا و قصه‌گویی آقای طالب‌زاده بی‌نظیر است و کارگردانی آقای تبریزی هم درخشان؛ اما نقطه قوت مهم‌تر سریال، رویکرد آن در شکل روایت تاریخ معاصر در قالب درام است که توانسته طیف‌های مختلف بیننده عام را با خود همراه کند. ژانر تاریخی، ژانر سنگین و خشکی است و اگر خوب ساخته نشود، ظرفیت‌های زیادی را هدر می‌دهد. اما «سرزمین مادری» نه تنها قصه‌ای زنده و پویا را درباره تاریخ معاصر روایت می‌کند بلکه همه برهه‌های حساس را هم با عمق اندیشه‌ای در جدال میان کاراکترهای مختلف، بدون شعار به نمایش می‌گذارد.

 معمولاً از غیاب بازیگران می‌پرسیم و در حق مؤلف و ایده‌پرداز اصلی سریال‌ها بازمی‌مانیم. آقای طالب‌زاده تلویزیون را در سال‌های آینده همراهی خواهند کرد؟
ایشان یک فیلمنامه آماده داشتند که در ابتدا با حساسیت‌هایی روبه‌رو شد اما بعد با اطلاعی که دارم آقای جبلی، دستور رفع مشکلات را داده‌اند تا در آینده در مسیر تولید قرار بگیرد.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و چهارصد و شانزده
 - شماره هشت هزار و چهارصد و شانزده - ۱۴ اسفند ۱۴۰۲