در حافظه موقت ذخیره شد...
آزادی محکوم به قصاصی که 14 سال ملاقاتی نداشت
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، چند روز قبل یک زندانی محکوم به قصاص با مشاهده سرپرست دادسرای امور جنایی پایتخت که همراه یکی از بازپرسان دادسرا برای بازدید راهی زندان قزلحصار شده بود درخواست کمک کرد و گفت: 14 سال قبل همولایتیام را به قتل رساندهام و در این مدت نه ملاقاتی داشتهام و نه از زندان خارج شدهام. از این بلاتکلیفی خسته شدهام. خانواده مقتول در ایران نیستند دخترم را نیز که در آن زمان سن کمی داشت به افغانستان بردند و حتی نمیدانم وضعیت او چگونه است. از شما خواهش میکنم پیگیر پروندهام باشید تا سرنوشتم مشخص شود.
به دنبال صحبتهای مرد زندانی، تحقیقات آغاز و مشخص شد وی در سال 88 مرتکب قتل شده است.
او درباره این ماجرا گفت: مقداری پول در خیابان پیدا کرده بودم که مقتول متوجه ماجرا شد. او به سراغم آمد و گفت پولهایی که پیدا کردی مال من است. میدانستم دروغ میگوید و سر این موضوع دعوایمان شد و در نهایت هم با میله به سرش زدم. همولایتیام که روی زمین افتاد، ترسیدم و او را به خرابهای منتقل کردم تا دستگیر نشوم.
اما در ادامه تحقیقات، مرد افغانستانی انگیزهاش را برای قتل تغییر داد و گفت: مقتول به دخترم نظر سوء داشت و وقتی از این ماجرا باخبر شدم، تصمیم گرفتم با او صحبت کنم تا دست از سر دخترم بردارد. به سراغش رفتم اما سر همین مسأله دعوایمان شد و او را ناخواسته به قتل رساندم.
با اعتراف حفیظ به جنایت، او در دادگاه به قصاص محکوم شد اما از آنجا که اولیایدم مشخص نبودند، حفیظ 14 سال پشت میلههای زندان بلاتکلیف ماند.
طبق ماده 356 قانون مجازات اسلامی اگر مقتول یا مجنیعلیه یا ولیدمی که صغیر یا مجنون است، ولی نداشته باشد یا ولی او شناخته نشود یا به او دسترسی نباشد، ولی او، مقام رهبری است و رئیس قوه قضائیه با استیذان از مقام رهبری و درصورت موافقت ایشان، این اختیار را به دادستانهای مربوطه تفویض میکند. بدین ترتیب حکم مرد افغانستانی به پرداخت دیه تبدیل شد. اما از آنجا که او توانایی پرداخت این مبلغ را نداشت با کمک اعضای گروه خیریه شهدای مدافع حرم این مبلغ فراهم و به حساب صندوق امانات دادگستری واریز شد.
با واریز این مبلغ، مرد زندانی پس از 14 سال سرانجام روز گذشته از زندان آزاد شد تا زندگی جدیدی را آغاز کند.