«مروان برغوثی» و ترسیم آینده سرزمینهای اشغالی
سر برآوردن مجدد «نلسون ماندلای فلسطین»
داوود کتاب، تحلیلگر مسائل خاورمیانه
مترجم: وصال روحانی
سران مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) تأکید کردهاند که هرگونه آتشبس در جنگ جاری در غزه باید دربر دارنده آزادی «مروان برغوثی» هم باشد که از سال 2002 در زندانهای رژیم صهیونیستی محبوس بوده است. شاید هم برغوثی دستاوردی بیش از کمک صرف به برقراری آتشبس داشته باشد و بتواند برخی مقدمات سازشی بالنسبه پایدار را در منطقه فراهم بیاورد. برغوثی که اینک 64 سال سن دارد، بیش از 50 سال، عضو سازمان فتح شاخه حاکم در سازمان آزادیبخش فلسطین (PLO) بوده است. برغوثی «نهضت جوانان» را درون سازمان فتح پایهگذاری کرده و در تشکیل نهضت موسوم به «تنظیم» که شامل نوجوان سازمان فتح میشود، نقش داشته است. برغوثی چون معتقد به لزوم «مبارزه بدون خشونت» است، از حمایت کسانی برخوردار است که زندگی کمتنشی را برای فلسطین آرزو میکنند و عدهای او را «سرباز آرامشطلب» منطقه نامیدهاند.
برغوثی به اینها اکتفا نکرده و کوشیده آموزههای مهاتما گاندی، رهبر مردمی فقید هند را به ذهن بسپرد و از روشهای کاری مارتین لوترکینگ رهبر ترور شده سیاهپوستان امریکا هم خط فکری بگیرد. طول مدت حبس برغوثی هم سبب شده او «نلسون ماندلای فلسطین» تلقی شود.
هدفنهایی؛ اتحاد و پیروزی
برغوثی برپایه باورهای فوق «انتفاضه» نخست مردم فلسطین را هدایت کرد. در همان زمان بود که برغوثی توانست بیشتر در احوالات «فتح» دقیق شود و ضعفهای آن را رصد و برای رفع آن تلاش کند. استدلالی که برغوثی داشت، این بود که فلسطین باید تبدیل به دولت و کشوری رسمی و مستقل شود و لازمه چنین چیزی تبدیل فتح به سازمانی سیاسی با حداقل رویکردهای نظامی بود.
رهبران آن زمان سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) که یاسر عرفات نفر ارشد آنها بود، اصلاً این ایده را برنمیتابیدند و عرفات بعد از شنیدن توصیههای برغوثی بشدت عصبانی شد و گفت: «یک جنبش آزادیبخش و استقلالطلب در فلسطین باید جلوهای از افکار و خواستههای تمام اقشار فلسطینی باشد و چپها و راستها را متحد سازد و افراد مذهبگرا و سکولارها را در راهی واحد قرار بدهد و در نهایت سرزمین فلسطین را از انقیاد جنایتکاران صهیونیستی رهایی بخشد و به پیروزی برسد. این هدف غایی ماست و هر چیزی بهجز این موجب تفرق در میان ملت فلسطین خواهد شد و شکست میخورد.»
در جستوجوی یک کشور مستقل فلسطینی
عدم رعایت اصول اتحاد توسط برخی سران دیگر «فتح» سبب شد این سازمان پیشتازی خود را در میان نهادهای فلسطینی مبارزه کننده با رژیم جعلی تلآویو از دست بدهد و این سازمان بهتدریج تحتالشعاع گروههای دیگری قرار گرفت که قصد مقاومت مسلحانه در مقابل اسرائیل را داشتند و هیچ نرمشی را در این ارتباط نمیپذیرفتند و یکی از سرآمدان این نوع نگرش حماس بود.
در سال 1994 برغوثی با استناد به «عهدنامه اسلو» قادر به بازگشت از اردن و استقرار مجدد در سرزمینهای اشغالی شد. او بزودی متوجه شد نه عهدنامه اسلو و نه هیچ یک از اصولی که ساف به آن دل بسته بود، امنیت و آرامشی را که ملت مظلوم فلسطین خواهان و سزاوار آن است به ارمغان نمیآورند و اسرائیلیها فرصتطلبتر و بیرحمتر از آن هستند که به این ملت امتیازی بدهند و فقط میخواهند حجم مناطق اشغال شده توسط خود را افزایش بخشند و هر چه بیشتر در آنجا شهرکسازی کنند. برغوثی با چنین نگاهی به عضویت پارلمان جدید فلسطین درآمد که آن را «شورای قانونگذاری» نامیده بودند و با استفاده از قدرت قانونی این نهاد کوشید یک دولت و به واقع کشور مستقل فلسطینی را تشکیل بدهد.
برغوثی: ما تسلیم زور نمیشویم
وی در این راه با هر سیاستمدار صاحب نفوذ در سرزمینهای اشغالی مشورت کرد و کوشید برخی اقدامات ساف را که تندروی میانگاشت، تعدیل کند. با این حال روند بسیار کند شکلگیری صلحی که او خواهان آن بود، وی را خسته و از نیل به این فرایند ناامید کرد. وقتی دور تازهای از مذاکرات موسوم به صلح به سال 2000 در کمپ دیوید منجر به شکست و طرحهای امریکا در این خصوص منتهی به ناکامی شد، برغوثی فهمید که باید از راههای دیگری وارد شود. دو، سه سال بعد از آن برغوثی که مایل نبود یک فرد تندرو نافی صلح در منطقه برشمرده شود، به رسانههای اروپایی گفت: «من قویاً نفی کننده هر خشونتی در حق شهروندان عادی هستم ولی در عین حال اجازه نمیدهم اسرائیل سرزمینهای آبا و اجدادی ما را غصب کند و میکوشم با مبارزهای هدفمند به این دستاورد برسم. من و همتاهایم تا پایان راه برای رهایی فلسطین از قید نژادپرستان اسرائیلی کوشش خواهیم کرد و تسلیم حرف زور نخواهیم شود.»
پایانی بر پنج بار حبس مادامالعمر
با وجود این تشدید حملات نظامی به تشکیلات اسرائیلی که توسط سازمانهای مصممتر و جوانتری مثل حماس صورت میپذیرفت، موجب وخامت اوضاع در سرزمینهای اشغالی شد و کار به جایی کشید که رژیم صهیونیستی قول و قرارهایی را که با یاسر عرفات بر سر حفظ آرامش در منطقه گذاشته بود، نادیده گرفت و بر عهدنامه اسلو هم خط بطلان کشید و از سال 2002 شروع به اشغال مجدد مناطقی در سرزمینهای اشغالی کرد که پیشتر آن را به فلسطینیها پس داده بود. دیری نپایید که برغوثی هم مجدداً توسط نیروهای امنیتی اسرائیل بازداشت و به اتهام موهوم قتل شهروندان اسرائیلی راهی زندان شد.
قومی در راه هدفمندتر شدن نهضت مقاومت
برغوثی البته در حین این حبس ناجوانمردانه نیز جایگاه تأثیرگذار خود را در سازمان فتح حفظ کرده و همچنان چهرهای بارز در روند تحقق اهداف شرافتمندانه فلسطینیها تلقی شده است. او با مشارکت چند لیدر دیگر حبس شده «فتح» مرامنامهای را به سال 2006 تنظیم و آن را به PLO ارائه کرد و بر اساس آن خواستار اجرای سیاستهای مبارزهطلبانهای شد که در آن بیش از خونریزیهای وسیع نیل به پیروزیهای سوقالجیشی و خاکریزهای استراتژیک منظور نظر قرار بگیرد. او همین حالا در آستانه یک آزادی احتمالی و پایان حبسی 22 ساله معتقد است حق ملت شریف فلسطین بسیار بیشتر از چیزی است که دولت کودککش تلآویو نصیب این ملت کرده است.
منبع: Project Syndicate