6 عامل رشد و شکوفایی «تمدن اسلامی»
آنچه آینده ما را تضمین میکند اصلاح فرهنگ است
دکتر مهدی گلشنی
استاد فلسفه علم
دانشمندان غربی به اثرگذاری «تمدن اسلامی» و حضور مؤثر عالمان اسلامی در تاریخ علم جهان، معترف هستند در حالی که ما هنوز به خوبی تمدن اسلامی را برای نسل جدید تبیین نکردهایم. ما در شناساندن «تمدن اسلامی» به قشر جوان و دانشگاهی غفلتهای زیادی داشتهایم؛ نتیجهاش این شده که جامعه آنچنان که باید سعدی و ابوریحان و... را نمیشناسد. از این رو در این گفتار به برخی ویژگیهایی اشاره خواهیم کرد که باعث رشد و شکوفایی تمدن اسلامی شد.
***
تمدن اسلامی از آغاز شکلگیری تا کنون، فرازهای بسیاری را تجربه کرده است و با مرور سیر رشد و شکوفایی آن میتوان به ویژگیهایی رسید که این تمدن را به بلوغ رسانده است. در ادامه 6 خصوصیت برجسته تمدن اسلامی را ذکر میکنیم تا اگر امروزه با این معیارها فاصلهای پیدا کردهایم بتوانیم آن را جبران و زمینههای رشد تمدن اسلامی را فراهم کنیم.
1. بهرهگیری از قرآن کریم در کنار دیگر منابع معتبر علمی
قرآن کریم منبع اصلی اندیشه تمدن اسلامی را شکل میدهد اما مسلمانان علاوه بر قرآن کریم از دیگر منابع علمی معتبر در جهان بهره بردند و بدون تعصب علمی، جویای علم در دیگر نقاط جهان شدند و این امر، یکی از دلایل شکوفایی تمدن اسلامی شد. مسلمانان هر کتابی را که علم آنان را بالا میبرد ترجمه و مطالعه میکردند، اما امروزه در فضای علمی ما تحمل آرای دیگران کم شده است که باید این پذیرش علمی را در جامعهمان تقویت کنیم چنانکه نظرات علمی را بدون تعصب و قضاوت ببینیم و دربارهشان بیندیشیم.
2. نوآوری علمی و پرهیز از تقلید
دو عامل «نوآوری در علم» و «پرهیز از تقلید» از دلایل اصلی رشد و شکوفایی تمدن اسلامی هستند. ملاصدرا از ابنسینا نقل میکند «هر کس بدون دلیل حرفی را بپذیرد از انسانیت به دور است» این نقلقول نشان میدهد همانقدر که باید بدون تعصب از علم دیگران بهره گرفت باید از تقلید کورکورانه و پذیرش بدون استدلال و منطق هم پرهیز کرد.
3. حقیقتجویی و سختکوشی
مشخصه بارز علمای اسلامی حقیقتجویی و سختکوشی است چنانکه حتی برای کسب علم به سفر و هجرت تن میدادند. مطالعه سیر و سفر ابنسینا از خوارزم به ایران و مسافرتهای شهید ثانی و دیگر عالمان اسلامی که برای کسب علم هجرت کردند این حقیقت را برای ما آشکارتر میکند.
4. توجه به علما و تجلیل از آنان
علما باید احساس کنند برای جامعه خود شخصیتی اثرگذارند و علم و کارشان قدر دانسته میشود. در تمدن اسلامی این ارجگذاری به درستی انجام میشد اما اکنون علما و دانشمندان ما گاه احساس میکنند قدر و منزلتشان چنانکه باید رعایت نمیشود و از کارشان دلسرد میشوند که باید گامهای مثبتتری در این زمینه برداریم تا بتوانیم عالمان را به کار علمی و اثرگذاری علمی در جامعه امیدوار کنیم.
5. جامعیت علم اسلامی
از دیگر خصوصیات تمدن اسلامی «جامعیت علمی» است. در دورانی که تمدن اسلامی شکوفا شد تمام علوم یکجا درس داده میشد اما بتدریج علوم از هم مجزا شدند و فلسفه را از دیگر علوم جدا کردند که آسیبهایی در پی داشت. اما غرب به اهمیت این موضوع پی برده است، از همین رو است که در دانشکدههای غرب شاهد تدریس «علوم انسانی پزشکی» و «فلسفه فیزیک» و... هستیم. ما هم باید این جامعیت علمی را در نظام دانشگاهی خود وارد کنیم تا از اثرات مثبت آن بهرهمند شویم.
6. تقویت هویت دینی و ملی
در شکوفا شدن تمدن اسلامی توجه به هویت ملی و دینی، اصلی اساسی است. این امر با شناساندن جهانبینی اسلامی و تفکر اصیل اسلامی به نسل جوان و دانشگاهی محقق میشود و در بستر «فرهنگ» قابلیت اجرایی پیدا میکند. به وسیله فرهنگ باید جاذبههای دینی و ملی ایجاد کرد. تنها چیزی که آینده ما را تأمین میکند اصلاح فرهنگ است، این در حالی است که ما در تاریخ معاصرمان در برهههایی، از مقوله «فرهنگ» غفلت کردهایم در حالی که فرهنگ میتواند بسترساز اقتصاد و سیاست شود. این غفلت چنان است که حتی نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری کمتر طرح و برنامهای برای مسائل فرهنگی کشور ارائه میدهند و بیشتر بر مسائل اقتصادی و سیاسی یا اجتماعی تمرکز دارند در حالی که تا فرهنگ خوب را در جامعه نهادینه نکنیم اصلاح و برنامهریزی برای دیگر حوزهها با موانع جدی مواجه خواهد شد. از این رو میتوان گفت توجه به فرهنگ یکی از ویژگیهای اساسی تمدن اسلامی است.
تمدن اسلامی بر «جهانبینی اسلامی» استوار شده است، اما با روی کار آمدن پوزیتیویسم در غرب، دین عملاً به حاشیه رفت. در حالی که تنها «دین و متافیزیک» میتوانند پاسخگوی برخی از سؤالات بشر باشند؛ سؤالاتی از این دست که چطور میتوانیم جهان را بفهمیم؟ و چرا این قوانین فعلی بر جهان حاکم است؟ اینها از جمله پرسشهایی است که علم برایشان پاسخی ندارد و دانشمندان، پاسخ این سؤالات را وظیفه دین میدانند. بنابراین باید چتر الهی بالای سر علم باشد تا بتوان برخی موضوعات را در این عالم درک کرد. از آنجا که در تمدن جدید همه مسائل حول منطق «ثروت» و «قدرت» موضوعیت مییابد و دین به حاشیه رانده شده است بسیاری از سؤالات بشر هم بیپاسخ مانده است.
مکتوب حاضر، متن ویرایش و تلخیص شده «ایران» از سخنرانی دکتر گلشنی است که در مراسم نکوداشت مقام علمی او در محل پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی ارائه شده است.
بــــرش
اقتصاد و سیاست در بستر «فرهنگ» ساخته و پرداخته میشوند
تقویت هویت دینی و ملی برای شکوفایی تمدن اسلامی، اصلی اساسی است. این امر با شناساندن جهانبینی اسلامی و تفکر اصیل اسلامی به نسل جوان و دانشگاهی محقق میشود و در بستر «فرهنگ» قابلیت اجرایی پیدا میکند. به وسیله فرهنگ باید جاذبه دینی و ملی ایجاد کرد. تنها چیزی که آینده ما را تأمین میکند اصلاح فرهنگ است، این در حالی است که ما در تاریخ معاصرمان در برهههایی، از مقوله «فرهنگ» غفلت کردهایم در حالی که فرهنگ میتواند بسترساز اقتصاد و سیاست شود