گفت‌و‌گو با وحید اسداللهی نوازنده پیشکسوت موسیقی اقوام ایران به انگیزه حضور این هنرمند در سی و نهمین جشنواره بین‌المللی موسیقی فجر

درد بزرگ ما دیده‌نشدن سازهای موسیقی اقوام است

جشنواره موسیقی فجر من را عاشق این هنر کرد

ندا سیجانی
خبرنگار

وحید اسداللهی نوازنده پیشکسوت و شناخته شده موسیقی آذربایجان و ساز ناقاره در دومین روز از سی و نهمین جشنواره بین‌المللی موسیقی فجر(24 بهمن ماه) ساعت 18:30 با گروه موسیقی خود که فرزندانش هم در آن هنرنمایی می‌کنند در فرهنگسرای ارسباران به روی صحنه می‌رود.او در گفت‌و‌گو با «ایران» اظهار داشت: «از دور نخست، در این جشنواره شرکت داشتم و به یاد دارم در اولین دوره آن موفق به دریافت لوح زرین شدم و چند سال بعد از آن به عنوان نوازنده برتر این جشنواره معرفی شدم. بعد از آن فعالیت کمتری داشتم تا فرزندانم بزرگ‌تر شدند و ساز آموختند و نواختند و از سال 1392 با گروه موسیقی خودم درجشنواره حضور پیدا می‌کنم.»
بستری برای هنر مهجور موسیقی اقوام
وحید اسداللهی که تجربه بسیاری در جشنواره موسیقی فجر داشته در ادامه صحبت‌های خود بیان داشت: «برگزاری جشنواره‌هایی چون موسیقی فجر اتفاق بسیار خوبی است بویژه در مملکت ما که موسیقی بسیار مظلوم و مهجور واقع شده است. چنین جشنواره‌هایی باید طی سال و به مناسبت‌های مختلف تداوم داشته باشد تا هنرمندان موسیقی مورد حمایت قرار بگیرند و به روی صحنه بیایند.
نکته دیگر اینکه بعد از انقلاب اسلامی جشنواره‌هایی چون موسیقی فجربه موسیقی اقوام ایران توجه ویژه‌ای داشته‌اند و این امر موجب دیده شدن هنرمندان این حوزه شده است؛ مانند استاد علی سلیمی و یا استاد صفرعلی جاوید که از موسیقیدانان بزرگ و نوازنده تار هستند. استاد سلیمی ترانه معروف «آیریلیق» را آهنگسازی کرده‌ که بعد از انقلاب در همین جشنواره‌ها دیده شد. بنابراین باردیگر تأکید می‌کنم، جشنواره موسیقی فجر بعد از انقلاب اسلامی در بیشتر دیده شدن موسیقی اقوام ایران بسیار تأثیر‌گذار بوده است. اگرچه بر این نظرم نوازنده‌ها و هنرمندان موسیقی اقوام نیازمند حمایت بیشتری هستند و هنر این عزیزان نباید تنها به یک جشنواره اکتفا شود.»

تنوع موسیقایی در جشنواره سی و نهم
او به گروه‌های منتخب در جدول جشنواره در بخش موسیقی اقوام اشاره کرد و گفت: «دراین دوره انتخاب‌های خوبی صورت گرفته و جدول جشنواره سی و نهم از تنوع موسیقایی و رنگارنگی بسیاری برخوردار است. بویژه حضور پررنگ بانوان که قابل توجه است و به عقیده من جشنواره موسیقی فجر در هر دوره خود باید حرف تازه‌ای برای گفتن داشته باشد و عرصه‌ای برای عرض اندام نسل جوان باشد.»
این پیشکسوت موسیقی اقوام ایران می‌گوید: «درد بزرگ ما دیده نشدن سازهای موسیقی اقوام است. براین اساس با وجود این مسائل و مشکلات، تنها چنین جشنواره‌هایی هستند که جوانان را با این سازها آشنا می‌کنند. بنابراین هرچه تعداد این جشنواره‌ها با عناوین مختلف بیشتر باشد، اثر‌گذار‌تر خواهد بود و بستری است تا موسیقی اقوام ایران بهتر و بیشتر دیده شود و از حضور هنرمندان آن و اجرای آنها بهره برد.»

چرا نگذاشتند موسیقی اقوام جذب موسیقی سنتی شود؟
وحید اسداللهی افزود: «اگر موسیقی اقوام ایران از بین برود موسیقی سنتی و موسیقی پاپ ما هم از بین خواهد رفت. چرا که این موسیقی پایه و اساس موسیقی کشورمان بوده و از ریتم‌های متنوعی برخوردار است و همه نوع موسیقی را در خود جای می‌دهد.»
او درباره تلفیق موسیقی اقوام ایران با دیگر گونه‌های موسیقی چون پاپ و دستگاهی گفت: «از نگاه من برای آنکه موسیقی پاپ به تکرار نیفتد، باید از موسیقی اقوام ایران بهره ببرد. به این دلیل که نمی‌توان یک سالن 4 هزار نفره را با یک سبک موسیقی برای مردم پر کنیم. البته این تلفیق باید با موسیقی سنتی انجام می‌گرفت و اگر این اتفاق می‌افتاد کار به اینجا‌ها نمی‌کشید. موسیقی ایران تک‌موسیقایی نیست و از ابتدا اشتباه به آن پرداخته شده است. در موسیقی دستگاهی ما از سازهایی چون ناقاره، بالابان و... استفاده نمی‌شود. اتفاقی که در دنیا هم مرسوم است. به یاد دارم سال‌ها قبل وقتی ساز ناقاره به دست گرفتم نتوانستم جذب موسیقی سنتی ایران شوم چرا که این حجم صدا مورد پسندشان نبود.
 این درحالی است که موسیقی دستگاهی ما از موسیقی اقوام گرفته شده است اما آرام آرام ریتم آن را حذف کرده‌اند. ما آهنگسازان بزرگی داریم که می‌توانند این دو موسیقی را به درستی تلفیق کنند، بدون آنکه ضربه‌ای به موسیقی کهن و بکر اقوام ایران وارد شود.»

دغدغه‌ام این است موسیقی خود را حفظ کنم
اسداللهی در ادامه افزود: «سال‌های بسیاری است ساز می‌نوازم و زیر نظر اساتید بزرگ موسیقی آذربایجان آموزش دیده‌ام اما مخاطبان، من را با گروه موسیقی رستاک می‌شناسند و این اتفاق خوبی نیست. من دراین گروه، موسیقی کمرنگی از موسیقی آذربایجان را اجرا کردم و مجبور شدم در این گروه کارکنم تا ساز و موسیقی من دیده شود. هدف من این است موسیقی و سازم به مردم معرفی شود. چرا که متأسفانه امروزه نامی از بزرگان موسیقی برده نمی‌شود. همه رفتند و کسی جای آنها نیامد. بنابراین دغدغه‌ام این است که موسیقی خود را حفظ کنم و نگذارم فراموش شود. کمااینکه من با گروه موسیقی پاپ هم کار می‌کنم و تلاش می‌کنم با سلونوازی سازم را معرفی کنم.
شما بگویید من کجا باید کار کنم که سازم دیده شود و هنرم فراموش نشود؟ نکته قابل توجه اینکه بسیاری از نسل جوان با ساز دایره و ناقاره در همین گروه‌های موسیقی پاپ آشنا شدند و به آموختن آن روی آوردند. بسیاری از دوستان انتقاد دارند که ما نباید در این گروه‌ها شرکت کنیم اما سؤال من این است اگر ما در گروه‌های موسیقی پاپ شرکت نکنیم در موسیقی سنتی فضایی به ما اختصاص می‌یابد؟ چرا در ارکستر ملی ما که عنوان آن بیانگر سازها و موسیقی ملی ایران است از سازهای موسیقی نواحی بهره‌ای برده نمی‌شود؟ مگرموسیقی نواحی ایران موسیقی ملی ایران نیست؟
متأسفانه یک عده از دوستان بر این نظر هستند که ساز‌های موسیقی اقوام ایران ملی نیستند و محلی هستند. با این حساب ما چگونه این موسیقی را به مخاطب معرفی کنیم؟ ما باید هم‌صدا و یک‌صدا باشیم و از کنار هم بودن هراسی نداشته باشیم. دایره ساز اصیل ایران است یا کاخن؟ من وظیفه دارم سازم را به نسل جوان معرفی کنم تا جوانان در کنار هنگ درام وکاخن و... دایره و ناقاره را هم بشناسند. اگر چنین جشنواره‌هایی نباشد این هنر مظلوم می‌ماند. خود من درجشنواره موسیقی فجر حائز مقام و رتبه شدم و این امر انگیزه‌ای شد که موسیقی را انتخاب کنم و عاشق این هنر شوم و تا به امروز پای آن ایستاده‌ام. ان‌شاءالله این جشنواره‌ها گسترده‌تر شوند.»

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و چهارصد و یک
 - شماره هشت هزار و چهارصد و یک - ۲۴ بهمن ۱۴۰۲