فؤاد ایزدی در گفتوگو با «ایران» مطرح کرد
محور مقاومت، بزرگترین مشکل امریکا در منطقه
فؤاد ایزدی، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل امریکا در گفتوگو با «ایران» به تبیین آخرین تحولاتی پرداخته که از بحرانی شدن واکنشهای تهران و واشنگتن و احتمال اقدام نظامی ایالات متحده علیه مراکز مستشاری جمهوری اسلامی در منطقه حکایت میکند. به اعتقاد او، امریکاییها طی دهههای گذشته از پیروزی انقلاب اسلامی با بهراه انداختن چندین جنگ و صرف میلیاردها دلار هزینه، کوشیدند هجمه گستردهای را علیه جمهوریاسلامی شکل دهند و در نهایت به هدف «تغییر رژیم» در ایران دست پیدا کنند. اما آنچه محقق شد، قدرتمندتر شدن جمهوری اسلامی بود.
پس از حملهای که به پایگاه امریکاییها شد، جو بایدن رئیس جمهور امریکا مواضعی را مطرح کرد که ضدایرانیترین موضعگیری او پس از شروع جنگ غزه بود. اما پیش از این جامعه اطلاعاتی امریکا گفته بود که ایران نقشی در جنگ نداشته و جان کربی هم اعلام کرد که ایران به دنبال گسترش جنگ نیست. این اظهارات را چگونه ارزیابی میکنید؟
امریکاییها از ابتدای جنگ غزه تاکنون، جملهای را بارها تکرار کردهاند و آن اینکه به دنبال گسترش جنگ نیستند. این در حالی است که رویکرد عملی این کشور به صورت پیدا و پنهان مبتنی بر پیگیری اهداف خاص منطقهای از طریق تجهیز نظامی تل آویو در زمین جنگ غزه بوده است. این رویکرد خط بطلانی بر گزاره ادعایی این کشور یعنی گزینه پرهیز از گسترش جنگ است. واشنگتن بر خلاف مواضع ادعایی گسترش جنگ را دنبال میکند اما این هدف را در زمانبندی مورد نظر خود و علیه اهدافی که خودشان تشخیص میدهند، دنبال میکنند.
مواضع اعلامی و نه عملی امریکا تنها با هدف مدیریت تنش در محیط است. اگر امریکاییها به دنبال گسترش جنگ نبودند، به یمن حمله نمیکردند، فرماندهان حشدالشعبی را که حقوق خود را از دولت عراق میگیرند و بخشی از نیروهای نظامی عراق هستند، مورد هدف قرار نمیدادند، از حملات اسرائیل به جنوب لبنان حمایت نمیکردند و فکری برای متوقف کردن نسل کشی در غزه میکردند. همه این اقدامات دلایل واضحی از هدف واشنگتن برای توسعه جنگ منتهی در روند مورد نظر این کشور را نشان میدهد. اهمیت توسعه جنگ بویژه در ضدیت با ایران از آنجایی برای امریکا دوچندان میشود که این کشور موفقیتی در غزه نداشته و میخواهد در اهداف دیگر موفقیتهایی را برای خود ایجاد کنند. بنابراین، این حرف که امریکاییها به دنبال گسترش جنگ نیستند، حرف صحیحی نیست و نباید آن را باور کرد. همانطور که ادعایشان در حمایت از سیستم دو دولتی در فلسطین را نباید باور داشت. امریکاییها براساس برداشتی که خود دارند و با توجه به شرایط غزه، گسترش جنگ در غزه را مدیریت میکنند. البته این سیاست، اشتباه و شکست خورده است. سیاست صحیح این است که متوجه خساراتی که تا همین الان بابت حمایت بیچون و چرا از اسرائیل در جنگ غزه به عمل آوردهاند، شده و آن را اصلاح کنند. منتها این اتفاق هنوز در بین مقامات امریکایی رخ نداده و آنها همان سیاست خصمانه قبلی را ادامه میدهند.
آلمان و انگلیس هم مشابه مواضع ضد ایرانی امریکا را تکرار کردهاند. آیا این امر نشاندهنده آغاز پروژه امنیتیسازی علیه ایران است و قرار است تمرکز از روی اسرائیل برداشته شده و به سوی ایران برود؟
تقلید این مواضع از سوی اروپاییان میتواند یکی از راههای رسیدن به اهدافشان یعنی گسترش جنگ باشد. با توجه به اینکه اهداف غرب در غزه اجرایی نشد و آنان غیر از کشتار مردم و تخریب خانههایشان کار دیگری نکردهاند، با فرافکنی سعی در برداشتن تمرکز از روی اسرائیل و گسترش جنگ دارند.
رویکرد جمهوری اسلامی را در تحولات پرشتاب کنونی چطور میبینید؟ استراتژی کنونی ایران باید مبتنی بر چه مؤلفههایی باشد؟
ایران باید با هوشیاری متوجه مفاهیم متناقض امریکا در مواضع اعلامی و حتی پیامهای پشت پرده این کشور باشد. سیاست امریکا آمیختهای از فریب و تناقض است مگر اینکه خلاف آن ثابت شود. این تنها یک ادعاست که میگویند به دنبال گسترش جنگ نیستند. اشتباه محاسباتی امریکاییها نسبت به غرب آسیا چه در رابطه با حماس و حزبالله و چه در ارتباط با یمن و ایران پدیدار شده است. برآورد اسرائیل و امریکا از حماس این بوده که آنها نمیخواهند وارد درگیری شده و حکومتداری کنند. تفکرشان این بوده که وقتی موشک پرانی هم شود، چند جایی از غزه را بمباران میکنند و مسأله حل میشود. نگاهشان این بوده که حزبالله بعد از جنگ 33 روزه مدیریت شده و قواعد بازی را رعایت میکند. در مورد یمن هم فکر میکردند شکست در یمن با اشتباه سعودیها رخ داده است و پرونده یمن بزودی بسته میشود و انصارالله هم وقتی درگیر حکومتداری شوند قابل مدیریت خواهند شد اما شاهد بودند که در پی آغاز جنگ جدید در غزه یمنیها کشتیهای اسرائیلی را مورد هدف قرار میدهند.
نسبت به ایران هم توهم آنها این بوده که توانستهاند پرونده هستهای ایران را مدیریت کنند و در ادعای مضحکی مدعی اند که کشورمان دیر یا زود به سمت فروپاشی میرود و هدف این بود که کمک کنند تا این فروپاشی اتفاق بیفتد. اما این در حالی بود که طراحیهایی که برای براندازی داشتهاند هیچکدام محقق نشده و ایران همچنان از محور مقاومت حمایت میکند. تصور امریکا نسبت به حزبالله هم اشتباه بوده است زیرا حزبالله در ماههای گذشته بشدت فعال بود. امریکا با دریافت اشتباهاتی که در معالات منطقه پیش از جنگ 7 اکتبر داشته است، به دنبال پیدا کردن راههای جدیدی برای مدیریت غرب آسیاست. در حالی که باید از اشتباهات گذشته درس بگیرد و سیاست خود را عوض کند اما بهجای این کار، فشار را روی ایران و محور مقاومت افزایش میدهد. یعنی همان سیاست اشتباه را با هجمه بیشتری جلو ببرد البته که موفق نخواهند شد. تاریخ سیاست خارجی امریکا پر از این اشتباهات است.
و این اشتباه اینبار هم تکرار خواهد شد؟
امریکاییها طی دهههای گذشته از پیروزی انقلاب اسلامی با بهراه انداختن چندین جنگ و صرف میلیاردها دلار هزینه، کوشیدند هجمه گستردهای را علیه جمهوریاسلامی شکل دهند و در نهایت به خواب «تغییر رژیم» در ایران فکر می کنند. اما آنچه محقق شد، قدرتمندتر شدن جمهوری اسلامی بود. در این میان نه تنها ایران تضعیف نشد، بلکه در نقاط مختلف منطقه، شبکهای از گروههای مقاومت شکل گرفت که اکنون به بزرگترین چالش امریکا در خاورمیانه بدل شده است.