به بهانه اولین تجربه کارگردانی جواد عزتی با «تمساح خونی»
شکار سیمرغ
محدثه واعظی پور
روزنامه نگار
اگر چه کمی دیرهنگام، اما همان طور که انتظار میرفت جواد عزتی بالاخره پشت دوربین رفت، روی صندلی کارگردانی نشست و نخستین فیلمش را کلید زد. بازیگر محبوب دهه 90 سینمای ایران تجربههایی متنوع و رنگارنگ در کارنامهاش ثبت کرده است. از فیلمهای کمدی تا درامهای اجتماعی و فیلمهای سیاسی مقابل دوربین بوده و به فروش بسیاری از تولیدات سینمای ایران کمک کرده است.
او در فیلمهای قدر ندیدهای همچون «خرگیوش» (مانی باغبانی) تا آثاری محبوب و ستایش شده مثل «جهان با من برقص» (سروش صحت) در نقشهای کوتاه و بلند، قابل توجه و بسیاری لحظات شیرین و دوست داشتنی خلق کرده است.
او هم مثل پرستویی، از تئاتر آمده و به اندازه او در آثار تلویزیونی در نقشهای کوتاه و بلند بازی کرده و مانند پرستویی برای بازی در نقش کمدی و جدی به یک اندازه توانا و درخشان است.
نمیتوان بازی او را در «ماجرای نیمروز 1» (محمدحسین مهدویان) فراموش کرد، همان طور که نمیتوان درخشش در «تنگه ابوقریب» (بهرام توکلی) را نادیده گرفت.
حتی حضور کوتاهش در «لاتاری» (محمدحسین مهدویان) یا بازیاش در نقشی منفی در «جاندار» (حسین امیری دوماری) نقاط اوجی هستند که کمتر بازیگری قادر به خلق آن است.
جواد عزتی در میان بازیگران همنسلش، بیش از بقیه مقابل دوربین بوده، نقشهای حاشیهای و سریالهای طنز درجه سه کم در کارنامهاش ندارد، اما او بالاخره از دل سریالهای شکست خورده و آثاری که مانندشان هر سال به تعداد فراوان تولید میشود، کشف شد.
بدون اینکه در ظاهر، واجد ارزشهای یک ستاره باشد و به خاطر چهرهاش به محبوبیت و شهرت برسد، حالا دیگر، نامش میتواند عنصری جذاب برای انتخاب یک فیلم یا سریال باشد. در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر، عزتی را در قالب کارگردان باید داوری کنیم.
بازیگری که با وجود نامزدی برای دریافت سیمرغ بلورین، این جایزه را دریافت نکرده و «تمساح خونی» شاید این طلسم را بشکند و او را صاحب جایزه کند.
«تمساح خونی» فیلمی اجتماعی است و عزتی در آن با الناز حبیبی، سعید آقاخانی و عباس جمشیدیفر همبازی است.
عزتی با حبیبی در فیلم و سریال و با جمشیدیفر در سریال همبازی بوده و با سعید آقاخانی هم در «کمربندها را ببندیم» (مهدی مظلومی) همکاری کرده است.
فیلم اومیتواند یکی از بختهای دریافت جایزه باشد. این جشنواره، برای او شروع یک مسیر تازه برای کارگردانی است که در یک دهه اخیر، تلاش کرده با وجود اتفاقهای مختلف و فراز و فرودهای فراوان، هویت خود را به عنوان بازیگر حرفهای تثبیت کند، تلاشش برای حضور در سینمای متفاوت یا تجربههای مستقل (کت چرمی یا آتابای) و فیلمهای پرمخاطب و عامهپسند، (آیینه بغل یا اکسیدان) توازنی در این کارنامه به وجود آورده که شخصیت بازیگری و اعتبار او را مخدوش نمیکند.
جواد عزتی بازیگری دوست داشتنی است که ورودش به دنیای کارگردانی میتواند یک فیلمساز خوش قریحه و باهوش به سینمای ایران اضافه کند، امید که این اتفاق با «تمساح خونی» رخ داده باشد.