گزارش «ایران» از شکارچیان احتمالی اسکار 2024
نویسندگانی با قلمهای طلایی
وصال روحانی
خبرنگار
یکی از بخشهای مهم اما در سایه مانده جوایز اسکار، شاخه برترین فیلمنامه سال است که خود به دو قسمت تقسیم میشود؛ یکی فیلمنامه اصلی (غیراقتباسی) است و دیگری فیلمنامهای که از آثار موجود همچون متنهای مکتوب شامل رمانها یا داستانهای حقیقی اقتباس شده باشد، به شکلی که نویسنده فیلمنامه مذکور، خالق آن ماجرا نبوده و فقط از یک روایت از پیش تعریف شده تأثیر پذیرفته باشد.
اهمیت بخش فیلمنامه در جوایز اسکار و البته سایر جوایز بزرگ و سالانه دنیای سینما شامل گولدن گلوب، بفتا و سزار زمانی آشکارتر میشود که در نظر بگیریم هر فیلم یا اثر نمایشی خوب و موفق، فقط از یک متن داستانی غنی و عمیق نشأت میگیرد و تا زمانی که اصل داستان و فیلمنامه نوشته شده براساس آن خوب و قوی نباشد، سازندگان هیچ فیلمی نمیتوانند برای دستیابی به نقطه مورد نظر و کمال مطلوب امیدوار باشند.
به همین خاطر است که طی 96 سال اهدای جوایز اسکار، در بیش از 82 درصد موارد فیلمی که اسکار برترین فیلم سال را تصاحب کرده، جایزه بهترین فیلمنامه (اصلی یا اقتباسی) را هم به خود اختصاص داده است. با این مقدمه در گزارش امروز به بررسی شرایط فیلمنامههای اسکار امسال در هر یک از دو قسمت مورد بحث میپردازیم و شانسهای احتمالی دریافت جایزه این بخش را که از آنها میتوان به عنوان شکارچیان «اسکار 2024» یاد کرد، معرفی میکنیم؛ فیلمهایی که به قلم طلایی نویسندگان خود متکی هستند.
بخش فیلمنامه اصلی؛ «باقیماندهها» با بیشترین شانس
در این شاخه از 5 فیلم که همگی از بهترین آثار سینمایی سال 2023 نیز بودهاند، به عنوان شانسداران اصلی تصاحب اسکار یاد شده است. یکی از آنها درام ورزشی و زندگینامهای «هوا» است که بر دوران جوانی مایکل جوردن، بسکتبالیست افسانهای و بازنشسته امریکایی متمرکز شده، فیلمنامه این ساخته سینمایی را«الکس کانوری» نوشته است.
دیگر فیلمی که اقبال زیادی برای کاندیدایی اسکار در این رده دارد، «رهبر ارکستر» یا «استاد» است که فیلمنامه آن را «بردلی کوپر»، کارگردان و بازیگر نقش اول فیلم با همراهی «جاش سینگر» نوشته است. «باقیماندهها» فیلم مستقل و موفقی به کارگردانی «الکساندر پین»، دیگر فیلمی است که به احتمال زیاد نامزد اسکار خواهد شد که فیلمنامه آن کار «دیوید همینگسون» است.
«مه- دسامبر» دیگر فیلم مدعی در این رده است که فیلمنامه آن را «سامی برچ» و «الکس مکانیک» به رشته تحریر درآوردهاند. پنجمین فیلمی که از بخت فراوانی برای نامزد شدن در این رده برخوردار است، «زندگیهای قبلی» با فیلمنامهای از «سلین سانگ» است. در نظرسنجیهای اخیر از اهالی سینما در غرب، شانس فیلم «باقیماندهها» برای تصاحب اسکار این رده بالاتر از سایرین عنوان شده است.
این در حالی است که خود این فیلم هیچ شانسی برای کسب اسکار برترین فیلم سال ندارد و بنابراین توفیق احتمالی آن در بدست آوردن اسکار بهترین فیلمنامه اصلی، فقط تأکیدی بر غنا و کار بزرگ «دیوید همینگسون» خواهد بود که چنین فیلمنامهای را با مشارکت «الکساندر پین» نوشته و به آن حیات بخشیده است.
بخش فیلمنامه اقتباسی، «گرویگ» در بالاترین رده
در این شاخه هم 5 فیلم از اقبال بیشتری برای کاندیدا شدن برخوردارند و نویسندگان فیلمنامه این فیلمها با توجه به اینکه باید از یک کار هنری موجود و اثر مکتوب بخصوص رمانها اقتباس میکردند، شاید کار سختتر و طولانیتری در مقایسه با نویسندگان فیلمنامههای اصلی داشتهاند. اسامی این نویسندگان به شرحی هستند که در ادامه میخوانید. «کورد جفرسون»، نویسنده«داستان امریکایی» که فیلمنامه خود را براساس کتاب «Erasure» اثر «پرسیوال اورت» نوشته است.
«نوا بامباخ» و «گرهتا گرویگ» فیلمنامهنویسان «باربی» که کارشان مبتنی بر داستانی با همین نام، نوشته «ماتل» است.
«مارتین اسکورسیزی» و «اریک روت» نویسندگان فیلمنامه «قاتلان ماه کامل» که کارشان اقتباسی از کتابی با همین نام، اثر «دیوید گران» است.
«کریستوفر نولان» فیلمنامهنویس «اوپنهایمر» که مبنای کارش، کتاب «پرومتئوس امریکایی» اثر «کایبرد» و «مارتین جی شروین» بوده است.
«تونی مک نامارا» نویسنده «چیزهای حقیرانه» که فیلمنامهاش اقتباسی از رمانی با همین نام نوشته «الاسدایر گری» بوده است.
جمعبندی احتمالات موجود و نتایج چند نظرسنجی از کارشناسان دلالت بر این دارد که اقبال «باربی» برای تصاحب اسکار این شاخه بیشتر از سایر مدعیان است. با این حال دنیای سینما، معادلات و مراودات رایج در هالیوود همیشه تأکیدی بر این حقیقت بوده که حتی احتمالهای قوی را نیز نمیتوان حتمی دانست و همیشه مواردی هستند که از نظر دور مانده و موجب پیروزی فیلمها و هنرمندانی میشوند که در پیشداوریها و بررسیهای قبلی از شانس کمتری برای تصاحب اسکار بهرهمند بودهاند.