مفهوم‌شناسی و مصداق‌یابی موسیقی

رضا مهدوی
منتقد و مدرس دانشگاه و نوازنده سنتور

تعیین ابتذال و مبتذل که از ریشه بَذَلَ به معنی زیاده‌روی می‌آید در موسیقی امری است کارشناسانه و گاه دشوار، زیرا به حضور موسیقی‌شناسان، جامعه‌شناسان و دین‌شناسان در کنار هم احتیاج دارد و شرایطی می‌خواهد که افراد در محیط آن شرایط به یک نتیجه مطمئن و مشترک برسند. موسیقی از آنجا که هنری است بسیار حسّی و دارای تأثیر مستقیم و بی‌واسطه، تمام این کارشناسان، در اکثر مواقع، بر سر اینکه کدام موسیقی مبتذل است یا خیر، اتفاق نظر دارند زیرا با رجوع به حس و تجربه شخصی و جمعی خود می‌توانند تبعات آن را پیش‌بینی کنند. تعیین ابتذال در موسیقی بی‌نیاز از امر کارشناسی نیست و البته بدون تعیین ضوابط و قواعد هم شاید انجام‌پذیر باشد! این درحالی است که در وهله اول باید از قطعات موسیقی به شرط تشخیص صحت در جای خود استفاده شود. موسیقی عزا و موسیقی شادی در مناسبت‌های مختلف طبیعتاً متفاوت از هم و گاه متفاوت‌تر حتی در یک شاخه مولودی یا عزا هم بوده است.
 اساساً کارشناسی اثر موسیقایی به لحاظ فنی، با موسیقی‌شناس آگاه و مطلع از فنِّ موسیقا و شرایط اجتماعی است چرا که بتوانند در تخمین نوع تأثیر در انفاس از طریق پخش رسانه‌های جمعی در کنار جامعه‌شناسان تعیین و تبیین نمایند و تکلیف نهایی را برعهده فقیه قانونگذار بگذارند. هنر موسیقی فی‌الذاته حامل و حاوی انحراف نیست همان‌طور که حامل صلاح و خیری هم نیست! موسیقی مثل شعر و سینما و غیره یک رسانه است که می‌تواند حامل هر نوع پیام و رهنمودی در ابعاد وسیع باشد.
به طور کلی موسیقی را می‌توان ابزار تلقی کرد ولی نباید در قید ابزاری بودن بماند. موسیقی در ایران همواره از دو راه کلام و مکان کاربرد دارد. ایران از گذشته‌های دور، در ابتدا سرزمین شعر و سپس موسیقی خوانده می‌شده و در گذر زمان اعتبار شعر افزون یافته و موسیقی مورد قضاوت قرار می‌گرفته! موسیقی با کلام، با محتوا و مضامین اشعار و ترانه‌ها بالطبع فکر و اندیشه شنونده را هدف قرار داده و جهت‌دار می‌کند.
موسیقی ایرانی بدون کلام یا به عبارت درست‌تر موسیقی مجرد و خالص و تجریدی است بی‌نیاز از هر هنر و علم و اتفاقاً تمام هنرها و علوم بدان وابستگی دارند و به خودی خود مفهومی تلقی نمی‌گردد و بیشتر در عالم تخیل است...! از طرف دیگر مکان اجرا نیز عاملی برای کاربردهای خاص در هنر موسیقی است. بدون تردید، موسیقی‌ای که با کلام حکمی و اخلاقی در معابد و خانقاه و نیز در قالب مناسک و آیین‌ها اجرا می‌شود، با موسیقی‌ای که با کلام ناصواب در برخی اماکن شخصی و عمومی اجرا می‌شود، متفاوت و بلکه مغایر و متضاد است. از این رو برخی کارشناسان معتقدند که موسیقی بدون کلام و مکان خاص، مفسده‌انگیزی ندارد و بایستی انحراف را در کلامی که با انواع موسیقی‌ها گره می‌خورد و به اصطلاح پیوند شعر و موسیقی به وجود می‌آید و طرز استفاده در نوع اجرا جست‌و‌جو کرد! براساس اصول روانشناسی، همه این عوامل در فرد شنونده، بویژه اگر جوان هم باشد، واکنش بازتاب شرطی و تداعی معانی ایجاد می‌کند و در دراز مدت می‌تواند او را رام و مطیع خود گرداند. از راه شرطی شدن است که گاه می‌توان از موسیقی بی‌کلام نیز استفاده‌های تخدیری و مفسده‌انگیز کرد؛ مثلاً قطعاتی که ممکن است بی‌کلام باشند و از رادیو و تلویزیون هم پخش شوند و یا امروزه که بیشتر از راه‌های فضای مجازی شنیده می‌شود، در شنونده ایجاد رفتار و حس‌هایی چون رقص و بشکن، خشونت و حمله، تخدیر و هپروت و غیره کند. شنونده از راه تجربه شخصی و یا حتی تجربه جمعی دچار واکنش شرطی می‌شود. مادامی که دولت‌ها یک پروژه وسیع علمی درباره این مهم سفارش و انجام ندهند، شاید بتوان اولویت‌های واضح و مسلم را در نظر گرفت. اولویت نخست می‌بایست در هر مورد و مناسبت حتی‌الامکان از نغمه‌ها و نواهای اصیل ایرانی یعنی برگرفته از موسیقی ملی ایران که ریشه در تفکر و فرهنگ ایرانیان دارد، استفاده شود و از انواع ظاهرفریب برخی موسیقی‌های فرنگی پرهیز شود. متأسفانه شاهد هستیم در برخی مدح و عزاداری‌های ائمه اطهار(ع) عده‌ای ناآگاهانه از ریتم‌های تکنو و راک بهره می‌برند که نیاز به آسیب‌شناسی دارد. به‌زعم اهل تخصص و فنّ موسیقا، موسیقی آنگاه دارای کیفیت مشئوم مفسده‌انگیز می‌شود که در ساخت و اجرا و القای مفهوم، دچار انحطاط شده باشد. یعنی در اجزا و عناصر سازنده آن قلب ماهیت و انحراف از اصل صورت گرفته باشد. همچنان نگارنده اعتقاد دارد از آنجا که اکثریت قریب به اتفاق قطعات موسیقایی در کشور عزیز ما ایران در فرهنگ‌های روستایی و شهری باکلام است و توسط فرد خواننده اجرا می‌شود، آگاهان به فنّ موسیقا متفق‌القولند که بخش اعظم القای وسوسه و مصادیق انحراف از طریق کلام و اشعار نامناسب است و بر موسیقی مفسده‌ای مترتّب نیست.
چرا که اصالتاً نفس اصوات و آواهای مجردی که از کاسه یا جعبه رزونانس ساز و یا از حلق انسان خارج می‌شود، دلالت بر هیچ معنای خاصی نیست و نهایتاً کارش تهییج و یا تخدیر احساس است. به هر رو می‌باید در وهله اول به مصادیق انحراف درکلام پی برد و آنگاه در تصحیح نگرش به ممیزی موسیقی بی‌کلام شرایط تسهیل را پیدا کرد.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و سیصد و هشتاد و هفت
 - شماره هشت هزار و سیصد و هشتاد و هفت - ۰۳ بهمن ۱۴۰۲