محیط زیست هنوز به مالچ پاشی در خوزستان مجوز نداده است

دفاع منابع طبیعی از مالچ نفتی

راضیه خوئینی
خبرنگار

جمعی از دوستداران و فعالان محیط‌ زیست با هشتگ «#نه به مالچ پاشی در خوزستان» خواستار توقف این اقدام سازمان منابع‌ طبیعی در خوزستان کشور شدند و کارزار توقف مالچ‌پاشی را راه‌اندازی کردند. عادل مولازاده، معاون‌ محیط طبیعی اداره‌کل حفاظت محیط زیست خوزستان با ابراز بی‌اطلاعی درباره جزئیات این طرح به «ایران» می‌گوید: ما هنوز هیچ‌گونه مجوزی برای مالچ‌پاشی صادر نکرده‌ایم. صدور مجوز این کار به سازمان حفاظت محیط زیست واگذار شده است؛ اما درباره کم و کیف این کار سازمان منابع طبیعی می‌تواند پاسخگو باشد.
اداره کل محیط زیست خوزستان در سال 99 بصورت شفاف با مالچ پاشی مخالفت کرده و اعلام کرده بو د نیازی به استفاده از مالچ نفتی برای مهار ماسه‌زارها، وجود ندارد؛ چراکه این سرزمین به‌طور کلی زیستگاه حیات وحش و پرندگان مختلف است.
«سیدجمال موسویان»، مدیرکل منابع طبیعی خوزستان در واکنش به راه‌اندازی پویش «نه به مالچ پاشی در خوزستان» به «ایران» می‌گوید: همه کسانی که این پویش را راه‌اندازی کرده و چنین محتویاتی را نشر داده‌اند اشتباه کرده و خلاف واقعیت می‌نویسند. 70هزار هکتار از سنوات قبل تا الان مالچ‌پاشی کرده‌ایم. موضوع اول این است که مالچ، نفت نیست بلکه آخرین مشتقات پالایشگاه‌های نفتی است و فاقد مواد و عناصر سنگین است. نکته دوم، ما روی ماسه روان مالچ می‌پاشیم؛ مناطقی که ریزگردها و ماسه‌های روان، زندگی مردم، خطوط مواصلاتی، زمین‌های کشاورزی، آب و برق را از بین برده‌اند و روستاهایی متروکه و خالی از سکنه شده‌اند. در مناطقی مالچ‌پاشی می‌کنیم که حتی علف وجود ندارد.
موسویان با تأکید بر اینکه مناطق مالچ‌پاشی شده، تبدیل به جنگل‌هایی انبوه شده‌اند، می‌گوید: اگر کسی به این مناطق برود اصلاً باور نمی‌کند که بخشی از خوزستان است. با اقدامات ما یک جنگل دست‌کاشت طبیعی ایجاد و به هاب زیست‌محیطی تبدیل شده است؛ جایی که همه پرندگان، چرندگان، خزندگان و حشرات به آن پناه آورده‌اند. ما یک عرصه ماسه‌های روان را که ماسه‌هایش حرکت دارند، تثبیت کرده و آنجا بیش از 2 میلیون درخت کاشته و مستقر کرده‌ایم. پای درختان اینقدر علوفه سبز شده که به محل ارتزاق دامداران تبدیل شده است. پس از مالچ‌پاشی زندگی به مکانی که برهوت بود برگشت. {ظاهراً منظور موسویان از جنگل دست‌کاشت، جنگلکاری اواخر دهه چهل در روستای گمبوعه است.}
او درباره این جنگلکاری می‌گوید: از دستاوردهای این کار ایجاد 70هزار هکتار جنگل بسیار زیباست که شاید به جرأت بگویم بزرگ‌ترین جنگل دست‌کاشت ایران باشد که مردم و دامداران از آن بهره می‌برند. گلستان بزرگ‌ترین جنگل طبیعی و حفاظت شده ایران (90هزار هکتار) در استان گلستان و خراسان شمالی و حتی در قسمت‌هایی به سمت سمنان واقع است. حدود 40-50 هزار هکتار آن به سمت بندر ترکمن و آشوراده و انتهای خشک استان گلستان اصلاً درختی ندارد.
وی در دفاع از مالچ‌پاشی به ایجاد بیش از 70 هزار هکتار جنگل دست‌کاشت اشاره و مطرح کرد: این ظرفیت بی‌نظیری است که اگر گزارشی از آن تهیه شود صددرصد همه مدافع مالچ‌پاشی می‌شوند، زیرا مالچ به‌عنوان یک کود یا ماده آلی به تغذیه گیاهان می‌رسد و فقط یک میلیمتر روی زمین پاشیده می‌شود. حاصل این کار از سال 1347 تاکنون منطقه جنگلی عظیمی در منطقه عمومی خسرج بین شهرهای حمیدیه، دشت آزادگان کرخه و شوش است. از یکی دو سال پیش هم مالچ‌پاشی انجام شده و زمین هنوز سیاه است و در حال حاضر شاهد رویش علوفه هستیم و دامداران می‌توانند توضیح دهند که با این کار شرایط برای دام‌ها بهتر شده است یا خیر.
وی با دعوت از فعالان محیط‌ زیست برای بازدید از مکان‌های مالچ‌پاشی شده می‌گوید: بیایید از نزدیک ببینید که چطور امکان زندگی در زمین‌های آبا و اجدادی روستاییان فراهم شده و به زندگی بازگشته‌اند.
مدیرکل منابع طبیعی خوزستان با توضیحاتی درباره تفاوت شنزارهای خوزستان با دیگر نقاطی که اصطلاحاً به ماسه‌های باردار معروفند، می‌گوید: وقتی محیط را مساعد می‌کنید فوراً برای رویش علف‌ها آماده می‌شوند و جایی که روی آن کار می‌کنیم در بازدیدی همراه فرماندار، مسئولین ومحیط زیست استان، یک دانه علف یا بوته آنجا وجود ندارد. ما پس از دو هفته که مالچ‌پاشی کردیم اقدام به کاشت نهال در آن مناطق می‌کنیم و بعد از 4-3 سال نهال‌ها به درختان 4-5 متری تبدیل شده و اطرافشان بلافاصله پوشش گیاهی طبیعی می‌روید. در ضمن فقط به اندازه یک میلیمتر مالچ پاشیده می‌شود.
موسویان با انتقاد از وارونه‌نمایی واقعیت‌ها می‌گوید: عده‌ای به دلیل برخی مشکلات و مسائل غرض‌ورزی کرده و پرنده، روباه یا حیواناتی را کشته و به مالچ‌ آغشته و از آن تصویربرداری می‌کنند. کسانی که هنگام شب به این مناطق می‌آیند، از برق چشم‌های انواع حیوانات از روباه و کفتار گرفته تا گرگ و خرگوش به وحشت می‌افتند. برعکس در جایی که مالچ پاشی نشده از اینکه هیچ موجودی نیست متحیر می‌شوید.
وی با اشاره به اینکه درباره مالچ‌پاشی خوزستان و سیستان مهر تأیید دانشگاه تهران را داریم که حاصل بیش از 400 صفحه مطالعه از گذشته است، می‌گوید: آنها کاملاً تأیید کردند که مالچ‌پاشی در خوزستان بسیار مؤثر بوده و هیچ ضرری برای سلامت انسان و موجودات ندارد. در هیچ جای دنیا مطالعه‌ای درباره اثرات سوء این اقدام وجود ندارد. بنده بر اساس مطالعه دانشگاه تهران در سال 1399 و 1400 می‌گویم که نه بر خاک، نه آب و نه بر موجودات از جمله سلامت انسان هیچ ضرری ندارد.
مدیرکل منابع طبیعی خوزستان با بیان اینکه برخی افراد مدعی، هیچ مطالعه‌ای ندارند و ما مالچ را می‌پاشیم که آنجا را تثبیت کنیم و درختانی که می‌کاریم مستقر شوند، می‌گوید: این مناطق ماسه‌زار و دارای شن روان هستند که مالچ باعث پیوستگی و چسبندگی ذرات ماسه می‌شود تا بتوانیم روی آنها درخت بکاریم. اگر این ماسه‌ها کنترل نشوند با وزش باد ماسه‌ها حرکت کرده و نهالی که کاشته‌ایم مدفون می‌شود.
موسویان با اظهار اینکه ما کارهای مهمی انجام داده‌ایم اما اهل نمایش نیستیم، می‌گوید: می‌بینیم که در سطح شهر و روستاها آسفالت انجام می‌شود؛ ایزوگام، قیرگونی و این همه آلودگی حاصل از تایر خودروها که حتی وارد آب شرب می‌شود و به سلامت انسان آسیب می‌رساند، چرا پیگیری نمی‌شوند؟ در جایی که ماسه‌زار هست و اگر شبانه‌روز باران ببارد یک قطره آب جاری نمی‌شود، سیلاب راه نمی‌افتد چون آب داخل ماسه‌زارها فرو می‌رود. در واقع تپه‌های ماسه‌ای به تله‌های آبگیر معروف‌اند، زیرا آب را درون خود نگه می‌دارند.
مسئول منابع طبیعی خوزستان خاطرنشان می‌کند: زندگی و موجودات زنده را بازگردانده‌ایم، زیرا قبل از مالچ‌پاشی حتی یک پرنده، خزنده یا چرنده نمی‌توانید ببینید. اما حالا طبیعت با شما حرف می‌زند مرز جایی که مالچ پاشی شده با مناطق دیگر کاملاً مشخص است. اینها تبلیغات نیست فقط کافی است که مردم خود به این مناطق بیایند و قضاوت را به مردم می‌سپاریم.
 
افزایش جانوران جنگلی به قیمت نابودی گونه‌های نادر خوزستان
یک فعال محیط زیست با اشاره به مضرات مالچ‌پاشی برای محیط زیست بیابانی خوزستان می‌گوید: سازمان منابع طبیعی باید کارش حفظ اراضی طبیعی باشد. اخیراً ثابت شده است که اراضی طبیعی، جذب کربن بسیار بالایی دارند اما یکی از محققان حوزه محیط زیست سازمان ملل اثبات کرده که جنگل‌های دست‌کاشت، جذب کربن چندانی ندارند و این طرح در بیشتر کشورها شکست خورده است. بنابراین هدف اصلی باید حفظ منابع طبیعی موجود و جنگل‌ها باشد.
احمد زالی عدم تنوع زیستی را از مشکلات جنگل‌های کهوری می‌داند که منابع طبیعی در خوزستان می‌کارد و می‌گوید: در مقایسه با کرخه، جنگلی طبیعی با چندهزار سال قدمت که دارای حیوانات و جانداران مختلف است جنگل‌های دست‌کاشت تنوع زیستی ندارند و محلی برای افزایش جمعیت حیواناتی مانند یاکریم، شغال و روباه شده است. در واقع شنزارهای غرب کرخه بر خلاف تصور عموم و منابع طبیعی زیستگاه گونه‌های نادری همچون آگامای سروزغی است که فقط در این نقطه از جهان وجود دارد. این حیوانات مانند افعی شاخدار عربی خود را میان شن‌ها پنهان کرده و شکار می‌کنند.
وی افزود: درباره شن‌های روان ما با منابع طبیعی اختلاف نظر داریم و بسیاری از مناطق را شن روان نمی‌دانیم. شن‌های روان اصلاً روستا و تأسیساتی ندارند. این اکوسیستم‌ها در شرایط طبیعی مانند بارش کم وتحت فرسایش بادی شکل گرفته و در کل سیستم آنها همین است. با مالچ‌پاشی این ماده قیرمانند روی حیواناتی مانند افعی شاخدار یا آگامای سروزغی پاشیده و زیست این حیوان تهدید می‌شود. سال 1398 مجبور شدیم بسیاری از آگاماهای سروزغی را با روغن شست‌و‌شو دهیم تا مالچ از بدن آنها پاک شود. مورد بدتر اینکه سطح شن‌ها به هم چسبیده و سفت می‌شود و امکان خروج جانداران پنهان در ماسه از بین می‌رود.
زالی حیات گونه‌های بسیاری مانند خاردم‌ها و آهوی شنی را وابسته به شنزار‌ها و پوشش گیاهی اندک بیابانی خواند و گفت: اگر منطقه جنگلی شود آهوی شنی از گونه‌های مهم و در معرض انقراض نمی‌تواند زنده بماند یا باید مهاجرت کند. در مناطق جنگلی گونه‌های مختلفی افزایش می‌یابند؛ اما چه گونه‌هایی؟ قمری خانگی، یاکریم، شغال و روباه که در همه جای دنیا زیاد هستند. این به قیمت نابودی گونه‌های منحصر به‌فرد و بوم‌زاد منطقه مانند اسکینک ماهی شن‌‌زار تمام می‌شود. از مشکلات دیگر کاشت گونه غیربومی و مهاجم کهور بعد از مالچ پاشی است که مانند سنبل آبی و تیلاپیا سریع تکثیر می‌شود و مشکلات فراوانی برای منطقه ایجاد می‌کند. کوچک‌ترین مشکل این است که بذر کهور از طریق مدفوع دام یا باد به منطقه حفاظت شده و پارک ملی کرخه و در کنارش پارک ملی دز؛ آخرین زیستگاه گوزن زرد ایرانی، (گونه درحال انقراض) راه یافته. به واسطه رشد سریع کهور درختان بومی باقیمانده جنگل‌های باستانی میان‌رودان و بین النهرین در معرض تهدید قرار گرفته‌اند. درختان دست‌کاشت جنگل‌های طبیعی را نابود می‌کنند.
حیوانات از مرزهای مناطق حفاظت‌شده بیرون می‌روند
این فعال محیط زیست با اشاره به مشکلات در آرایش سرزمینی گفت: با سدسازی اجازه می‌دهیم روستاها به حریم رودخانه بیایند و با بارندگی، سیل آنها را تخریب می‌کند. انسان باید خود را با طبیعت وفق دهد نه اینکه آن را تخریب کند. چرا روستا باید در مناطقی دایر شود که مشکل کم‌آبی دارد و بعد مجبور شویم در منطقه بیابانی از طریق طرح غدیر به خرمشهر آبرسانی کنیم. چرا باید برای رفع مشکل دام در منطقه بی‌آب با تخریب بافت طبیعی، پوشش گیاهی و چراگاه ایجاد کنیم؟ چرا در کوهستان، عشایری زندگی می‌کنند که دولت بخواهد برای ساخت جاده و برق‌رسانی کوه‌ها را تخریب کند. در کل نظر فعالان محیط زیست این است که نیازی به مالچ‌پاشی نیست و سال 1398 در شهرستان بستان در زیستگاه آهوی شنی هم اعتراضات خود را به مراجع قضایی ارائه دادیم و طرح متوقف شد.
 وی بیان کرد: اخیراً همراه شماری از فعالان محیط زیست و انجمن‌ها هم به بازدید از کارگاهی رفتیم که قرار است دو نقطه از جمله جنگل‌های خسرج در شهرستان کرخه و دشت آزادگان را مالچ کند. اغلب مناطق بیابانی و نیمه بیابانی خوزستان در این مناطق و برخی در اهواز است. محیط زیست گفته است مجوز این کار را در مناطق چهارگانه تحت مدیریت خود نمی‌دهد. به گفته حسین آقاخانی از اساتید دانشگاه، مالچ از مشتقات نفتی و مضر است؛ پس می‌خواهیم که به خاطر بحث آلودگی آب و خاک، سازمان محیط زیست به این موضوع ورود ‌کند و مجوز آن را ندهد.
زالی با تأکید بر باقی ماندن حدود 500 رأس از گونه نادر آهوی شنی و محل زیست آن در بخشی از خوزستان گفت: منطقه حفاظت شده میشداق در غرب کرخه زیستگاه این حیوان است. قرار است حاشیه آن به وسعت 200 هزار هکتار که جزء مناطق چهارگانه نیست مالچ‌پاشی شود، فکر می‌کنید به این گونه آسیب نمی‌رسد؟ مگر حیوانات درکی از منطقه حفاظت شده دارند و آیا در محدوده خود می‌مانند؟ این آهو حتی وارد مزارع کشاورزی هم می‌شود و قطعاً در معرض خطر قرار می‌گیرد.
این فعال محیط زیست درباره جذب آب توسط شنزارها می‌گوید در این مناطق دیگر نیازی به درخت نداریم، زیرا سفره‌های زیرزمینی از آنها تغذیه می‌کنند. شنزارها اتفاقاً با جذب آب فراوان برای تأمین آب منابع زیرزمینی اهمیت داشته و آب را به سفره‌های زیرزمینی هدایت می‌کنند.
وی می‌افزاید: ما دوستداران محیط زیست بدون هیچ چشمداشتی با صرف وقت و هزینه روی این حوزه نگران مسائل زیست محیطی کشورمان هستیم. در واقع مالچ یعنی همان قیر و چیزی به نام مالچ گیاهی نمی شناسیم. یکی از اهالی بومی منطقه که اطلاعات زیادی دارد مناطق مالچ‌پاشی شده از ده سال پیش را نشان داد و هنوز آنجا سیاه مانده بود. این مناطق تا سال‌ها به همان شکل باقی می‌ماند.
زالی درباره مناقصه‌ای که روی سایت دولت ثبت شده بود و از اختصاص 12 میلیارد تومان برای 600 هکتار یا 900 هکتار حکایت داشت، گفت: برای حفظ طبیعت منطقه می‌توان با این هزینه قرق ایجاد و آن را به یک دامدار واگذار کرد تا دام پوشش گیاهی را از بین نبرد. اصلاً نیازی به این همه هزینه و تخریب منطقه و کاشت درخت نیست.

 

بــــرش

گزارش از نزدیک

 زیست بوم- حمیدرضا میرزاده کارشناس محیط زیست و مشاور سابق معاونت محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست کشور در صفحه شخصی خود در اینستاگرام می‌نویسد: «اسفندماه ۱۳۹۷ زمانی که مدت کوتاهی مشاور معاونت محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست بودم، مأموریت گرفتم تا به منطقهٔ «میشداغ» درخوزستان بروم و گزارش‌های مکرر محیطبان «سیدباقر موسوی» را بررسی کنم.
عکس‌هایی که می‌بینید، مربوط به منطقه «چذابه» و جاده «بیت راشد» است. منطقه یکبار در دوران جنگ مالچ پاشی شده بود و پر از درختان «کهور امریکایی» است. به وضوح مشخص بود که حتی ماسه‌های منطقه، تهدیدی برای جاده محلی بیت راشد هم محسوب نمی‌شوند، چه برسد به آنکه به‌عنوان چشمه ریزگرد عمل کنند. زمانی که در آنجا بودم، روی تپه‌های ماسه‌ای، پوشش گیاهی به چشم می‌خورد که حتی روی گیاهان هم مالچ پاشیده شده بود!
کمی دورتر از بیت راشد و در قلب منطقه میشداغ (در نزدیکی مسیر خط لوله آبرسانی غدیر) هم تقریباً به همین تیپ بود اما به‌دلیل اینکه بارها مالچ‌پاشی انجام شده بود، دیگر خبری از پوشش گیاهی نبود. حوضچه‌های به‌جا مانده از مالچ‌پاشی‌های گذشته قتلگاه پرندگان و دیگر گونه‌ها بودند و هنوز پیمانکاران سخت مشغول خالی کردن مالچ در حوضچه‌های جدید و پاشیدن آن در منطقه بودند. گزارشی مصور نوشتم و رئیس (وقت) سازمان به استناد همان گزارش دستور توقف و بازبینی طرح‌ها را داد. مدتی طرح مالچ‌پاشی متوقف بود تا آنکه اخیراً متوجه شدم که مالچ‌پاشی دوباره از سر گرفته شده! به‌عنوان کسی که منطقه را از نزدیک دیده، شهادت می‌دهم آن منطقه نه چشمه ریزگرداست و نه نیازی به تثبیت ماسه‌ها آنهم از طریق پاشیدن مالچ نفتی دارد. او می‌نویسد منافع مادی که حمل و پاشیدن مالچ و تعریف پروژه‌های این‌چنینی دارد باعث شده که ذی نفعان دست از سر این منطقه برندارند.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و سیصد و هشتاد و هفت
 - شماره هشت هزار و سیصد و هشتاد و هفت - ۰۳ بهمن ۱۴۰۲