استفاده صهیونیستها از هنر برای تحریف واقعیت
علیالله سلیمی
نویسنده و منتقد ادبی
تربیت فرهنگی، اجتماعی و سیاسی از طریق هنر، یکی از رویکردهای اصلی نهادها و دولتهای نوپا در جهان امروز است که صهیونیسم جهانی هم بیشترین سرمایهگذاری در این بخش را از مدتها قبل شروع کرده و در حال حاضر هم به این رویکرد مؤثر به عنوان یک استراتژی مهم فرهنگی و سیاسی در تربیت جامعه صهیونیستی مورد نظر خود نگاه میکند و حتی برنامههای بلندمدت در این زمینه تدارک دیده و اجرایی میکند. این موضوع، دستمایه پژوهش و نگارش اثری با عنوان «پل نامرئی از هنر به سیاست» با عنوان فرعی: آموزش مفاهیم دینی، سیاسی و اخلاقی دین یهود از طریق هنر، به قلم سیدحسین زرهانی شده که از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شده است. کتاب حاضر با چند سؤال کلیدی در خصوص موضوع کتاب شروع میشود.
از جمله اینکه؛ آیا میدانید بیشتر ایدئولوژیها و مکتبهای سیاسی- اجتماعی، صرفنظر از رویکردشان، از فرهنگ و هنر به عنوان عامل تثبیتکننده پایههای مشروعیت خود استفاده میکنند؟ یا، آیا میدانید هماکنون مقولهای به نام تربیت سیاسی در جهان معاصر براساس رویکردهای خلاق هنری شکل گرفته است؟ و سؤالهایی از این دست که در نهایت به این سؤال کلیدی مرتبط با موضوع کتاب میرسد که آیا میدانید که جامعه اسرائیل، به عنوان یک دولت نوپا، چگونه شهروندان خود را از دورترین نقاط جهان به فلسطین اشغالی میکشاند و چگونه هویت سیاسی آنها را تعریف میکند؟
کتاب حاضر سعی دارد با رویکردی پژوهشی و دقیق به مخاطب نشان دهد که چطور هنر و خلاقیت هنری یکی از مهمترین ابزارهای نظام تعلیم و تربیت صهیونیستی برای جامعهپذیری سیاسی یهودیان است. بنابراین، مؤلف در این کتاب در پی یافتن پاسخهای دقیق به سؤالهای یاد شده است. او در ابتدای کتاب به اهداف صهیونیسم در تعلیم و تربیت اشاره و یادآوری میکند که همه یهودیان دیاسپورا (تبعید به سرزمینهای غیر از «ارض موعود» از نگاه یهودیان)، از نظر صهیونیسم، شهروندان احتمالی اسرائیل در آینده محسوب میشوند که همگی در حال اسرائیلی شدن، یعنی در مرحله قبل از یهودی اسرائیلی هستند. صهیونیسم میخواهد از آنان چه بسازد؟
پاسخ به این سؤال هدفی را که تعلیم و تربیت یهودی در خارج از فلسطین اشغالی در راه تحقق آن میکوشد معین میکند. هدف نهاییای که صهیونیسم برای دستیابی به آن میکوشد مهاجرت همه یهودیان به فلسطین اشغالی است، زیرا قطعاً مهاجرتکنندگان بخش مهمی از بقا و امنیت اسرائیل را تضمین میکنند.
مهاجرت، از یک سو، مانعی برای درهم ریختن واقعیتهای جمعیتی موجود در فلسطین اشغالی است که بر نسبت ۸۵ درصد یهودی در مقابل ۱۵ درصد مسلمان متمرکز است؛ زیرا هر تغییر در این نسبت چهره یهودی اسرائیل را تهدید خواهد کرد و از سوی دیگر، این مهاجرت، نیروی انسانی را، که به واسطه آن امر اسکان در مناطق اشغالی قدیم و جدید تحقق مییابد، تأمین میکند.
صهیونیسم به مهاجرت به عنوان معیار پیروزی یا شکست بنیاد فکری خود مینگرد. از این منظر، بدون مهاجرت، همه کوششهای صهیونیسم نابود میشود و اهداف آن فقط به صورت یک رؤیا باقی خواهد ماند. در کتاب حاضر به این مسأله تأکید میشود که صهیونیسم، از طریق تعلیم و تربیت، در راه گسترش باور «ممتاز بودن یهود از غیریهود» تلاش میکند. همچنین به یهودیان میقبولاند که سرنوشت آنها از جهت فردی و اجتماعی وابسته به سرنوشت اسرائیل است و زندگی یهودیان را در دیاسپورا تحقیر میکند.
دستگاه تعلیم و تربیت صهیونیستی احساس نارضایتی از زندگی بدون هویت یهودی در خارج از اسرائیل را حتی در بهترین شرایط، از خردسالی به کودک تلقین میکند و همچنین بر محال بودن زندگی یهودی در پراکندگی تأکید میورزد. نویسنده کتاب در خصوص نهادهای تعلیم و تربیتی صهیونیستی هم به این نکته اشاره میکند که در صدر نهادهای تربیتی یهود در دیاسپورا مدارس یهودی مطرح میشود. صهیونیسم در راه ایجاد شبکهای از مدارس یهودی در خارج فلسطین فعالیت کرده است. این کار همچنان ادامه دارد و مدارس مذکور در بخشهای مهمی از چهار گوشه جهان پراکنده شده است.