صفحات
شماره هشت هزار و سیصد و هشتاد و دو - ۲۷ دی ۱۴۰۲
روزنامه ایران - شماره هشت هزار و سیصد و هشتاد و دو - ۲۷ دی ۱۴۰۲ - صفحه ۱۷

«ایران» پیامد حملات نظامی ایالات متحده به یمن را بررسی می‌کند

شکنندگی به جای بازدارندگی

ایالات متحده در حالی با همراهی بریتانیا به روی یمن آتش گشوده است که این اقدام دولتمردان امریکایی پیش از آنکه با هدف جست‌و‌جوی اهداف میدانی در زمین بازی انصارالله یمن باشد، واکنشی است که در راستای شکست‌های متعدد در جبهه‌های متعدد نبرد غزه معنا می‌شود. حملات کور واشنگتن و لندن به یمن در حالی آغاز شده که تنها چند روز از آغاز مرحله سوم جنگ و حملات تل آویو در غزه می‌گذرد و نگرانی مقام‌های امریکایی و اروپایی از واکنش احتمالی ایران به ورود اسرائیل به فاز عملیات تروریستی رو به افزایش گذاشته و هر لحظه ممکن است به درگیری بزرگ‌تری تبدیل شود.

این در حالی است که اولویت اصلی ایالات متحده در پی ماندن در جنگ فرسایشی غزه با آینده‌ای نامعلوم، جست‌وجوی راه‌‌هایی برای تنش‌زدایی در چند جبهه است و تلاش‌های دیپلماتیک این کشور با تشدید تلاش‌های نظامی‌اش با هدف بازگرداندن بازدارندگی در چندین جبهه همراه شده است. دولت «جو بایدن» در حالی «آموس هوخشتاین»، فرستاده ویژه خود را برای اجرای یک مأموریت دیپلماتیک با هدف کاهش تنش در مرز بین اسرائیل و لبنان به منطقه اعزام کرده است که اغلب شرکای اصلی امریکا در خاورمیانه تحت تأثیر بی‌ثباتی جاری بتدریج از امریکا فاصله می‌گیرند.
هرچند واشنگتن کوشید ائتلافی برای مقابله با اقدامات یمنی‌ها در باب‌المندب و دریای سرخ تشکیل دهد اما بجز بریتانیا دیگر شرکای اروپایی امریکا زیر بار نرفتند. از کشورهای عربی هم بجز بحرین که به دلیل میزبانی ناوگان پنجم امریکا در منطقه چاره‌ای جز همراهی نداشت، دیگر کشورها بویژه عربستان سعودی و حتی امارات هم تمایلی برای پیوستن به ائتلاف امریکایی در دریای سرخ نداشتند، ایالات متحده اما باز هم به شورای امنیت متوسل شد تا یک حربه قانونی برای تحقق خواست‌های خود به دست آورد و به فاصله یک روز بعد از تصویب قطعنامه در شورای امنیت علیه یمن اعلام کرد که چندین هدف نظامی را در این کشور مورد حمله قرار داده است، حمله‌ای که با این تصور صورت گرفت که پس از آن یمنی‌ها دست‌ها را با پرچم سفید بالا می‌برند و تسلیم می‌شوند.

شکست تور دیپلماتیک «بلینکن»
چهارمین سفر منطقه‌ای بلینکن چند روز پیش از این حملات صورت گرفت؛ زمانی که این مقام امریکایی طراحی شکل جدیدی از ساختار حاکمیتی در غزه و کرانه باختری را جست‌و‌جو می‌کرد که سطح مطالبات اسرائیل و فلسطینیان را توأمان دربرمی‌گرفت؛ طرحی که گرچه حقوق مشروع فلسطینیان را در تعیین حق سرنوشت خود نادیده می‌گرفت اما همان طرح نیز با مخالفت تند رهبران اسرائیلی روبه‌رو شد. اما وزیر خارجه امریکا در این سفر که افزون بر پیگیری این طرح، به کشورهای عربی از حملات قریب‌الوقوع کشورش به یمن نیز خبر می‌داد، نتیجه‌ای حاصل نکرد. ایالات متحده از قبال این تلاش‌های دیپلماتیک درصدد بود تا گروه‌های مقاومت را از طریق همراه شدن دولت‌های عربی طرف مذاکره برای کاستن از دامنه تنش‌ها منزوی کرده و سپس امکانی برای حل مناقشه اسرائیل - فلسطین با تثبیت ساختارهای سیاسی پیرامون آن فراهم آورد اما این تلاش‌ها نه تنها گره‌ای از مشکلات امریکا برای سامان دادن به جنگ غزه باز نکرد که موج جدیدی از مخالفت کشورهای عربی و جمهوری اسلامی را در قبال اقدام نظامی به یمن برانگیخت.
افزون بر کشورهای منطقه، اروپایی‌ها نیز از جمله ایتالیا، اسپانیا و فرانسه با ممانعت از امضای بیانیه طراحان این حملات نظامی به مخالفت با حملات امریکا و انگلیس علیه مواضع ارتش یمن برخاستند.

مدارا با ایران از ترس تشدید تنش
تلاشی که ایالات متحده همزمان با اوج‌گیری تنش‌ها در غزه و یمن در روند دیپلماتیک به جریان انداخته است، فارغ از نگرانی‌هایی نیست که نسبت به رویکرد تلافی جویانه احتمالی جمهوری اسلامی نسبت به اقدامات تروریستی تل آویو در هفته‌های اخیر مطرح است. این موضع‌گیری جدید «بایدن» که پس از آغاز حملات نظامی کشورش به یمن در رابطه با ایران مطرح کرده است، در همین چهارچوب ارزیابی می‌شود. او مدعی شده است نه ایران جنگ می‌خواهد و نه امریکا از طریق گروه‌های نیابتی به دنبال جنگ با این کشور است. این موضع او در حالی مطرح شده که پیش از آن، ایران در پاسخ به پیام‌های متعدد امریکایی‌ها درباره یمن و لبنان بر لزوم هماهنگی مواضع اعلامی و میدانی امریکا و همچنین استقلال عمل گروه‌های مقاومت تأکید کرده است. پیام مستتر در پاسخ‌های تهران به واشنگتن مبتنی بر این گزاره بوده که در صورت عقب‌نشینی امریکا از حمایت میدانی تل آویو، همه جبهه‌های نبرد آرام می‌گیرند اما اکنون بقیه جبهه‌ها نه فقط آرام نمی‌شوند بلکه عملیات خود را گسترش می‌دهند.

وضعیت غیرقابل پیش‌بینی
در چنین شرایطی پیش‌بینی چشم‌انداز تحولات جاری منطقه دشوار می‌نماید؛ چه در شرایط کنونی مقاومت اسلامی در لبنان، مهمترین مراکز نظامی و کنترل هوایی اسرائیل را با موجی از حملات موشکی نقطه‌زن ویران و اسرائیل را کور کرده است و هر روز که می‌گذرد دامنه عملیات و نوع اسلحه مورد استفاده این گروه گسترش می‌یابد. بعد از آغاز موج حملات نظامی امریکا علیه یمن مقاومت اسلامی در عراق نیز بیش از پیش پایگاه‌های امریکا در عراق و سوریه را زیر آتش گرفته است. حملات موشکی مقاومت عراق علیه نیروهای امریکایی در میدان کونیکو در شرق سوریه و حمله حزب‌الله لبنان به تجمعات سربازان اسرائیلی در اطراف یکی از پایگاه‌ها در این فضا صورت گرفته است.به این ترتیب به نظر می‌رسد برخلاف تصور امریکایی‌ها مبنی بر ایجاد بازدارندگی در دریای سرخ، شرایط این کشور از منظر امنیتی در گستره وسیعی از منطقه به تدریج وخامت بیشتری پیدا می‌کند. این در حالی است که «بایدن» برای بیرون آمدن از بن‌بست جاری غزه و افزون بر آن مسأله جنگ اوکراین باید نگاهی جدی به موقعیت داخلی در آستانه سال انتخاباتی ایالات متحده هم داشته باشد. چه هر دو موضوع اهمیت قابل اعتنایی در مسائل انتخاباتی این کشور دارد حال آنکه رئیس جمهور سالخورده امریکا در عرصه داخلی در متزلزل‌ترین شرایط ممکن به سر می‌برد و کمک بیشتر نظامی به اوکراین در کنگره امریکا و حمله به یمن، او را با چالش‌های جدی روبه رو کرده است که برای حل آنها فرصت زیادی ندارد.

جستجو
آرشیو تاریخی