دعـوای زن و شـوهـری با قتـل بـرادر پـایـان یـافت

گروه حوادث /  مرد جوان که متهم است برای حمایت از برادرش، پسرعمویش را به قتل رسانده درحالی در دادگاه کیفری یک تهران محاکمه شد که عمویش برای وی درخواست قصاص کرده است.

به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، یک‌سال قبل گزارش یک درگیری خونین در پاکدشت به مأموران اعلام شد. 
پس از آن مأموران به محل درگیری که کارگاه تراشکاری بود، رفتند و پس از بررسی‌های اولیه مشخص شد که درگیری خونین میان دو پسرعمو رخ داده و یکی از آنها با 8 ضربه چاقو کشته شده است.
پس از این جنایت متهم به اتهام قتل پسرعمویش بازداشت شد و در همان بازجویی‌های اولیه به درگیری با او اعتراف کرد و گفت: من نمی‌خواستم پسرعمویم را بکشم. آن روز به کارگاه‌شان رفته بودم تا موضوعی که باعث اختلاف میان خانواده‌های‌مان شده بود را حل کنیم اما او با چاقو به من حمله کرد و من هم به ناچار درگیر شدم و با چاقوی خودش چندین ضربه به او زدم که فوت کرد.
در ادامه پزشکی قانونی هم در گزارشی اعلام کرد که پارگی در 8 قسمت از بدن قربانی با جسم نوک‌تیز و پارگی شریان‌های حیاتی بدن علت تامه مرگ بوده است.
بعد از آن بازسازی صحنه جرم نیز انجام شد و با تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت
در ابتدای این جلسه پدر مقتول به جایگاه رفت و ضمن درخواست حکم قصاص برای برادرزاده‌اش عنوان کرد: یک‌سال قبل دخترم با پسرعمویش که برادر متهم است ازدواج کردند.
 چند روز قبل از ماجرا دخترم به خاطر اختلاف و دعوا با همسرش درحالی که ناراحت و گریان بود به خانه آمد و دو برادرش از اینکه پسرعموی‌شان باعث رنجش خواهرشان شده ناراحت شدند و بلافاصله به کارگاه او رفتند و ظاهراً در آنجا باهم درگیر شده بودند.
 اما درگیری شدید نبود تا اینکه برادر بزرگ دامادم به جای پادرمیانی و حل و فصل ماجرا به کارگاه پسرم رفت و با چاقو جانش را گرفت.
 من از خون پسرم نمی‌گذرم و برای او درخواست قصاص دارم.
سپس متهم به جایگاه رفت و گفت: وقتی دخترعمویم گلایه شوهرش را پیش برادرهایش برده بود آنها به هواخواهی از خواهرشان به کارگاه ما آمدند و با چوب و چماق ما را مورد ضرب و شتم قرار دادند، من از این ماجرا خیلی عصبانی شدم. 
به همین خاطر تصمیم گرفتم به کارگاه عمویم بروم و موضوع را به او بگویم. وقتی به آنجا رسیدم پسرش با چاقو به سمت من حمله کرد و قصد داشت مرا بکشد و من از ترس جان خود چاقو را گرفتم و چند ضربه به او زدم.
وی افزود: باور کنید قصد کشتن پسرعمویم را  نداشتم و حالا هم شرمنده عمویم و خانواده‌اش هستم. ما از کودکی با هم بزرگ شده بودیم و هیچ‌وقت دوست نداشتم باعث مرگ پسرعمویم شوم و حالا هم از عمویم می‌خواهم تا از گناهم بگذرد و من را ببخشد.
در پایان جلسه نیز قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و سیصد و هشتاد و دو
 - شماره هشت هزار و سیصد و هشتاد و دو - ۲۷ دی ۱۴۰۲