«ایران» چهارمین سفر بلینکن پس از طوفان الاقصی به منطقه را بررسی می کند
تلاش برای احیای اعتبار از دست رفته
وقتی «آنتونی بلینکن»، وزیر خارجه امریکا همزمان با آغاز چهارمین سفر منطقهای خود به خاورمیانه در سه ماه اخیر با انتشار پیامی ویدیویی اعتراف کرد که «در جریان این سفر گفتوگوهای آسانی نخواهد داشت اما برای آینده غزه و اسرائیلیها و فلسطینیان باید به دیپلماسی ادامه داد» معلوم شد که سیاست همهجانبه حمایت واشنگتن از تلآویو در جنگ غزه، گزینههای دیپلماتیک را برای تحقق منافع این محور جنگطلب به کمترین میزان رسانده است. وزیر خارجه ایالات متحده در جریان سفر جاری پس از ترکیه به یونان، اردن، قطر و عربستان رفته و قرار است پس از آن به امارات، سرزمینهای اشغالی، کرانه باختری و مصر برود. «بلینکن» در یکی از مهمترین موضعگیریهای خود که در دیدار با مقامهای قطری مطرح کرد، مدعی شده که فلسطینیها نباید برای ترک غزه تحت فشار قرار بگیرند و باید بتوانند با فراهم شدن شرایط به خانه و زندگی خود بازگردند. «بلینکن» با محکوم کردن بیانیه اسرائیل که خواستار سکونت یافتن مردم غزه، خارج از این منطقه شدهاند، افزوده است: «نباید فلسطینیها را برای ترک غزه تحت فشار گذاشت.» این واکنشی به ادعاهای «بزائل سموتریش»، وزیر راست افراطی اقتصادی اسرائیل بود که ادعا کرده «فلسطینیان، غزه را ترک کنند و راه را برای اسرائیلیهایی باز کنند که میخواهند صحرا را شکوفا کنند.»«ایتامار بینگویر»، وزیر امنیت ملی رژیم صهیونیستی هم چند روز پیش خواستار ترغیب ساکنان غزه به مهاجرت به عنوان راهحلی برای بحران فعلی شد.
انتقاد وزیر خارجه امریکا از سیاست نظامی تلآویو، خلاف آنچیزی است که واشنگتن در رویکرد عملی خود در صحنه جنگ غزه دنبال میکند. چه آنکه وقوع این بحران نظامی، جداییناپذیری راهبردی اسرائیل و امریکا را به منصه ظهور رساند و در ادامه نیز نشان داد امریکا امکانی برای جدا کردن خود از تحولات خاورمیانه ندارد؛ امری که در بیش از 7 دههای که از ایجاد رژیم صهیونیستی میگذرد، به تدریج ابعاد بیشتری یافته است. بنابراین واشنگتن تنها یک ناظر بیطرف در مناقشات خاورمیانه نبوده بلکه با مداخله مستقیم میدانی ثابت کرده است که بیشترین همراهی را با تلآویو در منطقه دارد. این مهم نشان میدهد که امریکا به رغم تلاشهایی که در عرصه دیپلماتیک به جریان انداخته و مواضع ادعایی در مخالفت با سیاست اشغال غزه از سوی اسرائیل، نه فقط راهحلی برای مسأله فلسطین نیست بلکه خود بخشی مهم از مسأله است. آنچه در این پیوند تاریخی و در شراکت بیسابقه در حملات کمسابقه علیه غیرنظامیان فلسطینی در غزه پدیدار شد، نمایان شدن واقعیات سیاستگذاری امریکا در عرصه سیاست خارجی است که این کشور را با بحران عمیق مشروعیت و مقبولیت حتی در میان متحدان اروپاییاش روبهرو کرده است. در کمتر بحرانی، امریکا اینچنین در صحنه تحولات تنها مانده و با وجود تلاش برای اجرای نمایشهای دیپلماتیک از طریق سفرهای متعدد مقامهای دیپلماتیک به کشورهای منطقه، تناقضات خود را در معرض دید جهانی گذاشته است. این در حالی است که دولت
«جو بایدن» که با تأکید بر حفظ ارزشهای حقوق بشری بر سر کار آمده بود، با جنگ غزه جایگاه ادعایی خود در این زمینه را در خاورمیانه از دست داد و نگاه سایر کشورها را نیز با تردید جدی روبهرو کرد.
انتقادات گسترده
به سفر مقام امریکایی
ازمهمترین انتقاداتی که پیرامون سفر خاورمیانهای «بلینکن» مطرح شده است، عدم پیشرفت طرح توقف جنگ و حل مناقشه تاریخی در سرزمینهای اشغالی است. چه از این رو است که بسیاری از کشورهای منطقه اکنون ایالات متحده را به عنوان یک شریک کلیدی در تلاش اسرائیل برای نسلکشی و جنایاتی که این رژیم علیه فلسطینیان در غزه انجام میدهد، میدانند. بنابراین این سخن «بلینکن» که ادعا کرده است «باید به دیپلماسی برای آینده غزه و برای آینده اسرائیلیها و فلسطینیان ادامه داد»، نمیتواند چندان از سوی کشورهای عربی جدی گرفته شود.
خاصه اینکه ایالات متحده تاکنون تنها کشوری بوده که نام خود را به عنوان تنها مخالف قطعنامه پیشنهادی شورای امنیت سازمان ملل برای توقف فوری جنگ به ثبت رسانده است. اینچنین است که بسیاری از منتقدان استدلال میکنند، سفر «بلینکن» به پیشرفت قابل توجهی در جهت حل و فصل مناقشه اسرائیل و فلسطین، بویژه با توجه به درگیری اخیر در غزه و شکست فرایند مذاکرات صلح نمیانجامد.
متهم شماره یک تسری بحران
با شتاب گرفتن دامنههای بحران که اسرائیل با به اجرا درآوردن عملیات ترور علیه فرماندهان جبهه مقاومت، متهم شماره یک آن به شمار میرود، ناظران از احتمال حمله موشکی حزبالله لبنان به تلآویو و خاک اسرائیل و به دنبال آن حمله متقابل اسرائیل به لبنان و گسترش جنگ با ورود کشورهای حامی محورمقاومت سخن به میان میآورند؛ امری که حتی رسانههای اسرائیلی وقوع آن را محتمل دانسته و خبر دادهاند که رهبران اسرائیلی به واشنگتن اعلام کردهاند در صورت شکست راههای دیپلماتیک حل بحران، به حمله درون خاک لبنان دست خواهند زد. چه پیش از این رهبران اسرائیل اعلام کرده بودند که جنگ غزه در سال جدید میلادی همچنان ادامه خواهد یافت؛ موضعی که نشان میداد این رژیم به رغم گستردگی حملاتش به غزه با هدف سرنگونی یا تسلیم حماس، ناکام بوده است و کمترین امتیازی در یک جنگ کلاسیک متعارف با حجم بیسابقه خرابی به دست نیاورده و حالا مجبور است تن به ادامه جنگ و وضعیت نامعلوم کنونی دهد.
پیام به تهران
در چنین شرایطی که هر روز بر دامنه عملیات کور نظامی اسرائیل در منطقه با هدف تحریک بازیگران بزرگ حامی مقاومت بویژه جمهوری اسلامی افزوده میشود و غرب آسیا را بیش از پیش در یک موقعیت شکننده ژئوپلیتیکی قرار میدهد، به نظر میرسد «بلینکن» در سفر جاری خود به خاورمیانه به دنبال نسخه عاجلی جهت متوقف کردن روند جاری است. جدیدترین پیام واشنگتن به تهران که پیش از سفر وزیر خارجه به منطقه ارسال شده و او در جریان این سفر به دنبال گرفتن پاسخ این پیام است، ذیل تلاش برای کاهش نگرانی نسبت به پاسخ غیر قابل پیشبینی ایران به رویکرد تشدید تنش اسرائیل ارزیابی میشود. امریکا اینک میخواهد به نگرانیهای خود بپردازد؛ چه ادامه وضعیت موجود نهتنها شکستی بیسابقه را در راهبرد منطقهای «بایدن» ثبت میکند که میتواند پایانی برای حیات سیاسی این رئیسجمهور سالخورده دموکرات باشد.
سفر بلینکن به ترکیه، یونان، اردن، قطر و عربستان
وزیر خارجه ایالات متحده در جریان سفر جاری پس از ترکیه به یونان، اردن، قطر و عربستان رفته و قرار است پس از آن به امارات، سرزمینهای اشغالی، کرانه باختری و مصر برود. «بلینکن» در یکی از مهمترین موضعگیریهای خود که در دیدار با مقامهای قطری مطرح کرد، مدعی شده که فلسطینیها نباید برای ترک غزه تحت فشار قرار بگیرند و باید بتوانند با فراهم شدن شرایط به خانه و زندگی خود بازگردند. «بلینکن» با محکوم کردن بیانیه اسرائیل که خواستار سکونت یافتن مردم غزه، خارج از این منطقه شدهاند، افزوده است: «نباید فلسطینیها را برای ترک غزه تحت فشار گذاشت.» این واکنشی به ادعاهای «بزائل سموتریش»، وزیر راست افراطی اقتصادی اسرائیل بود که ادعا کرده «فلسطینیان، غزه را ترک کنند و راه را برای اسرائیلیهایی باز کنند که میخواهند صحرا را شکوفا کنند.»