چرا «من اعتراف میکنم» اثری مهم در حوزه مستندنگاری به شمار میرود؟
گونه مستندنگاری در جهان از اهمیت بالایی برخوردار است و مخاطبان و منتقدان جدی خودش را دارد. مستندنگاران مطرح از وقایع مهمی مثل جنگهای جهانی، زندگی در جنگ سرد یا فروپاشی دیوار برلین و دهها سوژه دیگر کتابهای خواندنی زیادی نوشته و اطلاعات دست اولی را به خوانندگانشان ارائه کردهاند.به خاطر همین ارزش و اهمیت بود که آکادمی نوبل در سال ۲۰۱۵، جایزه نوبل ادبیات را به مستندنگار بلاروسی «سوتلانا الکسیویچ» اهدا کرد تا بار دیگر ارزشهای نوشتن در ژانر مستند به همه گوشزد شود.
به گزارش «ایران آنلاین»، خوشبختانه در ایران نیز، ژانر مستندنگاری به لحاظ کمی و کیفی رشد قابل توجهی داشته و توانسته مخاطبان خاص خود را پیدا کند. انتخاب «من اعتراف میکنم» به عنوان اثر برگزیده در جایزه جلال آلاحمد که توسط نشر ایران و به قلم محمد رحمانی به رشته تحریر در آمد، از چندین جهت حائزاهمیت است و کمک زیادی به بیشتر خوانده شدن این کتاب میکند.
مخاطب ایرانی امروز بیش از هر زمان دیگری نیاز به خواندن ناگفتههای تاریخی دارد. هرچقدر ما از دهههای ۴۰ و ۵۰ شمسی فاصله میگیریم، حوادث و خاطرات گذشته در نظرمان محوتر و مبهمتر جلوه میکند و نیاز داریم تا با خواندن آثار دقیق و درست از آن سالها به طور جزئیتر به اصل واقعیت پی ببریم. این روشنگری نه تنها گرد ابهام را از حوادث تاریخی میزداید بلکه بخش مهمی از جهاد تبیینی به حساب میآید که رهبر انقلاب بارها بر آن تأکید کردهاند.
اگر بخواهیم دست روی ارزشهای ادبی و تاریخی «من اعتراف میکنم» بگذاریم، چند نکته به چشم میآید. کتاب درباره یکی از اعضای مرکزی سازمان مجاهدین خلق به نام «وحید افراخته» است. تا به حال کتابی از این شخصیت منتشر نشده و جای خالی چنین پژوهشی در میان آثار ادبی و تاریخی بشدت احساس میشد. بررسی زندگی و زمانه افراخته جهت شناخت ماهیت سازمان مجاهدین خلق از اهمیت بالایی برخوردار است.
از مبارزه تا اعتراف
برای شناخت دقیق ایدئولوژی سازمان مجاهدین خلق باید به زندگی و ارتباطات اعضای آن توجه ویژهای کرد و به دنبال رسیدن به ناگفتههای تاریخی بود. پی بردن به همین ناگفتهها و جنبههای کمتر گفته شده چشم خواننده را به سوی حقایق روشن میکند.
رحمانی وقت و انرژی زیادی برای نگارش «من اعتراف میکنم» گذاشته است و تنها به جمعآوری یکسری مطالب ژورنالیستی بسنده نکرده است. او برای نوشتن این کتاب پژوهش، تحقیق و گفتوگوهای زیادی انجام داده و نکات ارزشمندی را به خوانندهاش ارائه میکند.
سازمان مجاهدین خلق از سال ۱۳۵۲ تغییر مهمی در ایدئولوژی و فعالیتهایش داد. آنها از خط اسلام به سمت مارکسیست تغییر ایدئولوژی دادند و همین نقطه انشقاق مهمی در سازمان شد. «وحید افراخته» روایت کاملی از چرایی و چگونگی تغییر ایدئولوژی در سازمان مجاهدین خلق را روایت میکند که ارزش تاریخی زیادی دارد.
دستگیری و اعدام وحید افراخته
افراخته جوانی تیزهوش و تحصیلکرده از خانوادهای غیرمذهبی بود که به دلیل تنشهای خانوادگی جذب تشکیلات انجمن حجتیه شد و رفته رفته به عضویت سازمان مجاهدین خلق درآمد. او در سازمان از یک مسلمان تشنه شهادت به یک مارکسیست تبدیل میشود و ابایی از انجام فعالیتهای مسلحانه و حتی حذف دوستان خود ندارد.
افراخته در یک روز گرم در مرداد ۱۳۵۴، در حوالی خیابان سرچشمه و بهارستان دستگیر میشود و پس از آن، همکاری نزدیک و عجیبی را با ساواک شروع میکند. اعترافات او به حدی اهمیت دارد که سعید شاهسوندی از اعضای سابق سازمان در این باره میگوید: «حجم عظیم اطلاعاتی که در اثر خیانت وحید افراخته در اختیار ساواک قرار گرفت، چنان بود که برای اولین بار در تاریخ مبارزه مسلحانه، ساواک، اشراف و تسلط کامل بر تشکیلات پیدا کرد.»
همین اعترافات شرح چگونگی تغییر ایدئولوژی و وجود انحرافات جنسی در درون سازمان را افشا کرد و موجب حساسیت و دوری قشر مذهبی از این گروه شد. افراخته در دوره مبارزه مسلحانهاش، از اصلیترین و مؤثرترین اعضای شاخه نظامی سازمان مجاهدین خلق محسوب میشد. اعترافات گسترده او ارزشهای تاریخی و جامعهشناختی زیادی دارد. با وجود همکاری نزدیک افراخته با ساواک، او در نهایت در زمستان سرد ۱۳۵۴ به جوخه اعدام سپرده میشود.
اطلاعاتی همه جانبه از دهه ۵۰
رحمانی در کتاب فقط روی زندگی افراخته متمرکز نشده و اطلاعات کاملی از سازمان مجاهدین خلق، فعالیتها و اعضای تأثیرگذارش میدهد. بنا به گفته نویسنده، افراخته فراز و فرودهای بسیاری در زندگیاش داشته و ما فقط زندگی یک چریک را بررسی نمیکنیم، بلکه زندگی یک عاشق، زندگی کسی که از دین دست میشوید و دوباره به آن باز میگردد بررسی میکنیم. همچنین پاورقیهای پروپیمان کتاب، کمک زیادی به شناخت دیگر شخصیتهای مرتبط باافراخته میکند.
«من اعتراف میکنم» را باید یکی از کاملترین آثار مستندنگاری مربوط به وقایع دهه ۱۳۵۰ از جنبه فعالیتهای سازمان مجاهدین خلق دانست. کتاب قدمی بلند جهت شناخت دقیق خواننده از سازمان مجاهدین خلق برمیدارد و از زندگی و زمانه وحید افراخته، از شقاوت و جنایتهای این سازمان سخن میگوید.