وقتی تدبیر مسائل‌‌مان را به «ترجمه» می‌سپاریم

دکتر حبیب‌الله بابایی
عضو هیأت علمی پژوهشکده مطالعات اجتماعی و تمدنی

نهاد علم در ایران از چند آسیب عمده رنج می‌برد که باعث می‌شود به حل مسائل جامعه منجر نشود. وقتی درباره نیازهای بومی و مسائل روز جامعه‌مان همچون جمعیت، ارتباطات، مهاجرت، سلامت و... تحقیق می‌کنیم متوجه یک واقعیت تلخ می‌شویم و آن اینکه نهاد علم در ایران برای کشف و حل مسأله به «ترجمه» و «علوم وارداتی» پناه برده است!

1. عدم مسأله‌یابی در نهادهای علمی باعث شده که به ترجمه و علوم وارداتی پناه ببریم و متعاقب آن مسأله‌های جهان دیگری را به مثابه مسائل خود بپنداریم. وقتی تدبیر مسائل‌ جامعه‌مان را به ترجمه می‌سپاریم و در تحقیقات علمی، سیاستگذاری و حتی قانونگذاری دچار تقلید از فرهنگی می‌شویم که با بافت فرهنگی و نیازهای جامعه ما همخوانی ندارد بسیاری از مسائل‌مان سال‌ها و حتی دهه‌ها بی‌پاسخ می‌ماند؛ چون برخی نخبگان در مورد نظام نیازهای علمی و عینی ما فاقد ایده مستقل هستند؛ یعنی فارغ از چالش‌های پیرامونی خود، به سراغ ادبیاتی می‌روند که در جهان فرهنگی دیگری تولید شده است و به ترجمه علم وارداتی می‌پردازند و ماشین ترجمه همچون شابلونی عمل می‌کند که محتوای علمی و معرفتی تولید شده در دیگر نقاط دنیا را بر مسائل ما منطبق می‌کند. بنابراین مسائل ما در شکاف میان «فرهنگ وارداتی» و «واقعیت موجود» گیر می‌افتد و حل‌شان دشوار می‌‌شود. انتخاب آثار برای ترجمه و نوع ترجمه هم اغلب ایدئولوژیک و گرفتار نوعی تعصب است؛ چرا که فضای روشنفکری اجازه هرگونه ترجمه و ترجمه هرگونه کتابی را نمی‌دهد و تنها به گفتمانی بها می‌دهد که اعتقاداتش را تأیید کند.
2. نه در دانشگاه و نه در حوزه برای مسأله‌یابی و مسأله‌پردازی نرم‌افزاری نداریم به همین دلیل در شناسایی و حل مسائل نوظهور و دفعی دچار مشکل می‌شویم. از این رو مسائلی که به یکباره برای جامعه رخ می‌دهد ابعاد و زوایای آن برای ما قابل بررسی و رصد نیست و در حل و فصل آنها دچار تأخر هستیم.
3. از یک ائتلاف فرهنگی و حتی منطقه‌ای برخوردار نیستیم تا بتوانیم در مواجهه با مسائل اجتماعی، آنها را با کمک ظرفیت‌های فرهنگی و تاریخی فرهنگ نزدیک به خودمان حل و فصل کنیم. دیپلماسی علمی بویژه با جهان اسلام جزو اولویت‌‌هایمان نیست. به همین دلیل زبان، ارتباطات، انتشارات و تحقیقات مشترک با آنان نداریم.
4. نهادهای علمی در ایران با نوعی آسوده‌خاطری به کتابخوانی و تولید کتاب و ترجمه مشغولند؛ چرا که مسأله‌یابی و مسأله‌پردازی، پرزحمت و هزینه‌بردار است و در ارزیابی‌‌های علمی، شأن و اعتباری ندارد؛ چون اساساً «خروجی‌» برای کارهای علمی چندان اهمیتی ندارد. آیین‌نامه‌های ارتقای اعضای هیأت علمی تنها با کاغذ سر و کار دارد یعنی می‌توان کتاب و مقاله و رزومه تولید کرد و ارتقای علمی گرفت بدون اینکه برای حل مسائل جامعه گامی برداشته شده باشد. از این رو، اغلب اهالی دانشگاه و حوزه، «مسأله‌یابی» و «مسأله‌پردازی» را در دستور کار علمی خود قرار نمی‌دهند و به علوم وارداتی و ترجمه پناه می‌برند یا اینکه به دور از «میدان» در کلاس‌های درس و کتابخانه‌ها به فرضیه‌سازی مشغولند و این باعث شده که تولیدات نهادهای علمی ما منجر به حل مسائل جامعه نشود.

مکتوب حاضر متن ویرایش و تلخیص شده «ایران» از سخنرانی دکتر بابایی است که در سلسله نشست‌های «بازخوانی انتقادی ایده‌های وحدت حوزه و دانشگاه، دانشگاه اسلامی و علوم‌ انسانی اسلامی» در محل دانشگاه باقرالعلوم ارائه شده است.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و سیصد و شصت و چهار
 - شماره هشت هزار و سیصد و شصت و چهار - ۰۶ دی ۱۴۰۲