پل راجرز استاد بازنشسته دانشگاه برادفورد در گاردین:
اسرائیل ضعیف شده و منفور در منطقه است
منبع: کانال تلگرامی مطالعات ایران
ترجمه: هادی خسروشاهین / تلخیص: «ایران»
«پل راجرز»، استاد سابق مطالعات صلح در دانشگاه برادفورد در یادداشت ۲۱دسامبر در رسانه انگلیسی گاردین نوشت: تا همین اواخر، روایت جنگ در غزه تا حد زیادی توسط نیروهای نظامی اسرائیل و وزارت دفاع این کشور کنترل میشد. وجهه بینالمللی اسرائیل ممکن است با کشتار بیش از 20 هزار فلسطینی، مجروح شدن بیش از 50 هزار نفر و نابودی بخش اعظم غزه کاهش یافته باشد، اما ارتش اسرائیل همچنان میتوانست روایت قابل قبولی از حماس بشدت ضعیف شده به فروش برساند و حتی ادعا کند که جنگ در شمال غزه تا حد زیادی کامل شده است و موفقیت در جنوب غزه خیلی زود محقق میشود. مشکلات شدید برای معدود روزنامهنگارانی که هنوز در غزه فعالیت میکردند، از جمله خطر امنیت فردی، به شکل دهی این روایت کمک میکرد، در حالی که لشکری از مطبوعات بینالمللی در اورشلیم گیر افتاده و برای بسیاری از اطلاعات خود به منابع ارتش اسرائیل وابسته بود. اما با ظاهر شدن یک تصویر متفاوت، این وضعیت تغییر کرد.
ادعاهای اسرائیل رنگ باخته است
ابتدا شواهد کافی برای حمایت از ادعای ارتش اسرائیل مبنی بر وجود مقر حماس در بیمارستان الشفاء پیدا نشد، سپس ارتش اسرائیل با وجود داشتن برخی پیشرفتهترین تجهیزات اطلاعاتی جهان، نتوانست مکان گروگانهای اسرائیلی را شناسایی کند.اخیراً دو حادثه دیگر نیز رخ داده است. در 12 دسامبر، یک کمین سه مرحلهای ماهرانه توسط شبه نظامیان حماس در بخشی از غزه که ظاهراً تحت کنترل نیروهای اسرائیلی است، انجام شد. یک یگان از ارتش اسرائیل در تله کمین قرار گرفت و تلفاتی را متحمل شد. نیروهای بیشتری برای کمک به آن واحد فرستاده شدند و سپس آنها و نیروهای کمکی در تله کمین قرار گرفتند. گزارش شده است که 10 سرباز ارتش اسرائیل کشته و سایرین بشدت زخمی شدهاند، اما ارشدیت آنها اهمیت بیشتری داشت؛ از جمله یک سرهنگ و سه سرگرد از تیپ برجسته گولانی. اینکه حماس، که ظاهراً نابود شده و هزاران سرباز آن قبلاً کشته شدهاند، میتواند چنین عملیاتی را در هر نقطه از غزه انجام دهد، چه رسد به منطقهای که گفته میشود قبلاً تحت کنترل ارتش اسرائیل است، باید تردیدها درباره این ایده را افزایش دهد که اسرائیل در حال پیشرفت قابل توجهی در جنگ است.
آمار بالای کشتن شهرکنشینها توسط نیروهای خودی
نشانه دیگری چند روز بعد بود، زمانی که سه اسرائیلی موفق شدند از دست اسیرکنندگان خود فرار کنند، اما توسط سربازان ارتش اسرائیل کشته شدند، باوجود اینکه پرچم سفید در دست داشتند. چیزی که از آن به بعد این وضعیت را بدتر کرده و باعث خشم قابل توجهی در اسرائیل شده، این است که تماسهای گروگانها توسط یک سگ جست وجوی اسرائیل مجهز به سیستم صوتی پنج روز قبل از کشته شدن آنها دریافت شده بود.
آمار رسمی نشان میدهد که بیش از 460 پرسنل نظامی در غزه، اسرائیل و کرانه باختری اشغالی کشته شده و حدود 1900 نفر زخمی شدهاند. اما منابع دیگر تعداد بسیار بیشتری از مجروحان را نشان میدهند. 10 روز پیش، روزنامه برجسته اسرائیلی، یدیعوت آحارونوت، اطلاعاتی را منتشر کرد که از بخش توانبخشی وزارت دفاع به دست آمده بود. این اطلاعات تعداد زخمیها را به بیش از 5000 نفر رساند که 58 درصد از آنها دچار آسیب جدی و بیش از 2000 نفر به طور رسمی به عنوان معلول شناخته شدند. همچنین تعدادی تلفات با آتش خودی وجود داشته است که به نقل از روزنامه تایمز اسرائیل از هر 105 مورد کشته 20 نفر به دلیل آتش خودی در درگیریها از میان رفتهاند.
اعتراض همپیمانها و پاسخ منفی نتانیاهو
در مجموع، ارتش اسرائیل همچنان از دکترین «ضاحیه» یعنی استفاده از نیروی عظیم در پاسخ به جنگهای نامنظم پیروی میکند که باعث آسیبهای اجتماعی و اقتصادی گسترده میشود. در این میان انتقادات از طرفهای غیرمنتظرهای وارد میشود، از جمله وزیر دفاع اسبق بریتانیا، بن والاس، که درباره تأثیر جنگی که ممکن است 50 سال طول بکشد، هشدار داده است. حتی دولت بایدن از آنچه در حال رخ دادن است کاملاً ناآرام شده است، با این حال بنیامین نتانیاهو و کابینه جنگ مصمم هستند تا زمانی که میتوانند {این جنگ را} ادامه دهند.
این مسأله ارزش این را دارد که دلیل آن را جست و جو کنیم. حملات 7 اکتبر بر مفروضه همیشگی اسرائیل دارای امنیت تا حد زیادی ضربه زد، به این معنی که اکثریت عظیم یهودیان اسرائیل تاکنون به حمایت از پاسخ نتانیاهو ادامه دادهاند. با این حال، همین هم با کشتن سه گروگان توسط نیروهای ارتش اسرائیل بدتر و بدتر میشود.
اعتقاد فرماندهان صهیونیست برخلاف سیاستمداران
نتیجه همه اینها این است که فرماندهان ارتش اسرائیل برای موفقیت تحت فشار زیادی قرار میگیرند و تا جایی که کابینه جنگ اجازه میدهد پیش خواهند رفت. بسیاری از این فرماندهان بسیار باهوش هستند و اکنون میدانند که با وجود تمام لفاظیهای نتانیاهو، حماس یا حداقل ایدههای حماس را نمیتوان با نیروی نظامی شکست داد.
آنها همچنین میدانند در حالی که مذاکرات متوقف است، فشار خانوادههای گروگانها ممکن است بزودی به توقف بشردوستانه دیگری منجر شود. بنابراین، هدف آنها آسیب رساندن به حماس تا جایی است که میتوانند و در سریعترین زمان ممکن، در حالی که این مسأله میتواند برای فلسطینیها هزینههای زیادی بهدنبال داشته باشد. به عنوان نشانهای از این رویکرد، شاهد حملات هوایی شدید این هفته باشید.
آنچه این امکان را فراهم میکند، وابستگی نتانیاهو به اقلیتی افراطی از بنیادگرایان مذهبی و صهیونیستهای تندرو در دولتش است. اگر 7 اکتبر نبود، آنها چیزی مانند حمایت گستردهتر در اسرائیل نداشتند، با این حال آنها آسیبهای بیشتری به امنیت بلندمدت اسرائیل وارد میکنند. اسرائیل نه تنها در خطر تبدیل شدن به یک بازیگر منفور، حتی در میان متحدانش است، بلکه به نسلی از مخالفان رادیکال و بازسازی شده از سوی حماس یا جانشین اجتناب ناپذیر آن دامن میزند.