انهدام باند سرقت موتورسیکلت در پایتخت

مهندس الکترونیک سفارش سرقت می داد

گروه حوادث-مرضیه همایونی/ متهم سابقه‌داری که در کمتر از یک دقیقه موتورسیکلت‌ها را از داخل پارکینگ خانه‌ها سرقت می‌کرد به همراه اعضای باندش دستگیر شدند.

به گزارش «ایران»، مرد جوان در حالی که دستبند آهنی دور دستانش گره خورده به سمت یکی از 25 موتورسیکلت سرقتی که توسط کارآگاهان اداره هفتم پلیس آگاهی پایتخت کشف شده می‌رود و در مدت یک دقیقه موتورسیکلت را با همان دستبندها و بدون هیچ تجهیزاتی روشن می‌کند. این کار را مقابل دوربین خبرنگاران و عکاسان و مالباختگانی که موتورهایشان به سرقت رفته است، انجام می‌دهد تا بازسازی صحنه سرقت‌هایش را به نمایش درآورد.
شایان بعد از آنکه نشان داد چطور موتورسیکلت‌ها را سرقت می‌کند، کنار 6 متهم دیگر که همدستانش، مالخرها و رابطین فروش موتورسیکلت‌های سرقتی هستند، می‌ایستد. متهم 38 ساله در گفت‌و‌گو با خبرنگار «ایران»، از ماجرای سرقت‌هایش چنین می‌گوید: بیکار بودم و سابقه‌دار. این روزها آنهایی که تحصیلات دارند و بدون سابقه هستند کار پیدا نمی‌کنند چه برسد به من که هم سابقه دارم و هم سواد درست و حسابی ندارم.
سابقه‌ات چه بود؟
سرقت اماکن. انباری‌های خانه‌ها را سرقت می‌کردم اما یک شب که برای سرقت انباری رفته بودم، متوجه شدم کارگران مغازه فرش فروشی در حال خالی کردن بار در انباری در همان حوالی هستند. آن شب فقط تماشا کردم و اطلاعات بدست آوردم و شب بعد راهی انبار فرش‌ها شدم و تعداد زیادی تخته فرش سرقت کردم. دوربین‌های انبار شماره پلاک خودروام را با اینکه مخدوش کرده بودم، گرفته بود. در نهایت پلیس از روی شماره پلاک ناقص مرا شناسایی کرد و دستگیر شدم و 5 سال حبس کشیدم.
معتادی؟
بله، گاهی اوقات آدم‌ها با دیدن بدبختی دیگران درس عبرت می‌گیرند و دور خلاف را خط می‌کشند اما من با دیدن پدر کارتن‌خوابم درس عبرت نگرفتم و در بزم و بساط دوستانه معتاد شدم. مادر و خواهرم در آلمان هستند و قرار بر این بود که من هم بروم، اما به خاطر سرقت، ممنوع‌الخروج شده بودم و نتوانستم از کشور بروم. زمانی دلم می‌خواست بازیگر شوم و کلاس‌های بازیگری هم رفتم، اما اعتیاد زندگی‌ام را نابود کرد و نقشم تبدیل شد به سارقی که موتور سرقت می‌کند.
بعد از آزادی از زندان چه شد دوباره رفتی سراغ خلاف؟
مشکلات مالی، اما یک اتفاق دیگر جرقه سرقت را در ذهنم زد و باعث شد این شگرد را انتخاب کنم. یک روز در حال عبور از خیابان بودم که دیدم دو پسر جوان گرم صحبت در مورد سرقت بودند؛ سرقت موتورسیکلت. من هم وسوسه شدم برای فرار از بی‌پولی این کار را انجام دهم. شاید باورتان نشود اما همان شب به سراغ‌شان رفتم و سرقت را شروع کردم.
چطور سرقت می‌کردی؟
با همدستانم که بچه محل‌هایم بودند از صبح تا شب در خیابان‌های تهران پرسه می‌زدیم. وقتی می‌دیدیم موتورسواری وارد پارکینگ شد، آدرس دقیق را در دفترچه‌ای می‌نوشتیم و به گشت‌زنی ادامه می‌دادیم.
 ساعتی از شب که گذشته بود و مردم به خواب رفته بودند، به سراغ خانه‌هایی می‌رفتیم که آمار و اطلاعات موتورسیکلت‌های داخل پارکینگ‌شان را ثبت کرده بودیم.
 با شاه‌کلید یا از بالای دیوار وارد پارکینگ می‌شدیم و اگر موتورها قفل و زنجیر داشتند با دیلم قفل را می‌شکستیم و با یکسره کردن دو سیمی که زیر موتورسیکلت بود آن را روشن کرده و سرقت می‌کردیم.
با موتورهای سرقتی چه‌کار می‌کردی؟
 از 10 تا 20 میلیون تومان، بسته به مدل موتورسیکلت به مالخر و رابط می‌فروختم و آنها هم موتورها را به شهرهای شمالی می‌بردند تا در آنجا بفروشند.
چطور دستگیر شدی؟
چند روز قبل از اینکه دستگیر شوم، فهمیدم پلیس ردم را زده، به همین دلیل به یکی از شهرهای شمالی رفتم. داخل مخفیگاهم بودم که متوجه شدم مأموران پشت در هستند خواستم از بالکن فرار کنم که تعادلم را از دست دادم و از طبقه سوم به پایین پرتاب شدم و کمرم آسیب دید.
با پول‌های سرقتی چه‌کار کردی؟
من حدود 40 موتورسیکلت سرقت کردم و از هر کدام حداقل 10 میلیون تومان گیرم آمده بود.
 با این حال به قدری پول سرقتی بی‌برکت بود که حتی نتوانستم با آن تفریح کنم و نیامده از دستم می‌رفت.
مالخر تحصیلکرده
در کنار شایان، یکی از مالخرهایش ایستاده است، مرد جوان تحصیلکرده‌ای که مهندس الکترونیک است. او مدعی است تخصصش مالخری است و در بازار سیاه فروش موتورسیکلت معروف است.
چرا با اینکه تحصیلات دانشگاهی ‌داری مالخری می‌کنی؟
با مدرکم که مهندس الکترونیک بود، نمی‌توانستم کار مناسبی پیداکنم. مجبور شدم در زمینه خرید و فروش مواد غذایی کار و کاسبی راه بیندازم و وارد بازار تجارت شوم. از طرفی هم عاشق هیجان بودم و کاری که داشتم برایم کسل‌کننده بود. از آنجایی که دست فرمان موتورسیکلتم خیلی خوب است و در مسابقات آخر هفته اطراف تهران شرکت می‌کردم، تصمیم گرفتم کاری پیدا کنم که هیجان داشته باشد، هیجانی که در موتورسیکلت خلاصه می‌شد.
خب این چه ربطی به مالخری دارد؟
دوستانم پیشنهاد سرقت دادند. اولین سرقت را که انجام دادیم، حس خوبی بهم دست داد و سرقت‌های سریالی شروع شد تا اینکه یک شب هنگام سرقت گیر افتادیم. 8 سالی در زندان بودم. بعد از آزادی دیدم سرقت خیلی دردسر دارد تصمیم گرفتم فقط به مالخری بسنده کنم. بعد هم کم کم استاد این کار شدم؛ به سارقان مدل و رنگ موتورسیکلت‌ها را سفارش می‌دادم و آنها هم برایم سرقت کرده و مدل درخواستی را می‌آوردند.
موتورها را چند می‌فروشی؟
 موتورها را حدود 10 میلیون تومان از سارق می‌خرم و 30 میلیونی رویش سود می‌کشم و در فضای مجازی می‌فروشم یا اینکه به شهرهای شمالی می‌برم و خیلی‌ها موتوری را که باید دست کم 50 میلیون تومان پول برایش بدهند،  با کمال میل به مبلغ 30 میلیون تومان می‌خرند. ما فصلی کار می‌کنیم. فصل گرما چون مردم بیشتر با موتور تردد می‌کنند، تقاضای موتور هم بیشتر است. اما در فصل سرد سال از آذر تا آخر بهمن بازار کساد می‌شود، هوا سرد است و خیلی موتورسیکلت خواهان ندارد.

 انهدام باند سارقان پایتخت
سردار علی ولیپورگودرزی، رئیس پلیس آگاهی پایتخت درتشریح دستگیری باند سرقت موتورسیکلت از سوی کارآگاهان پلیس آگاهی پایتخت گفت: با تلاش مأموران معاونت مبارزه با سرقت وسایط نقلیه پلیس آگاهی پایتخت، اعضای یک باند پنج نفره سرقت موتور سیکلت
شناسایی و با اقدامات اطلاعاتی و فنی دستگیر شدند.
وی در مورد شیوه سرقت این افراد گفت: این افراد موتورسیکلت‌ها را در پارکینگ خانه‌ها شناسایی کرده و با تخریب قفل اقدام به سرقت کرده و سپس موتورهای سرقتی را در فضای مجازی به فروش می‌رساندند.رئیس پلیس آگاهی پایتخت با بیان اینکه تاکنون ۴۰ دستگاه موتور از شهرهای اطراف تهران و شهرهای شمالی کشور کشف و توقیف شده است، تصریح کرد: مالباختگان مطمئن باشند که تا آخرین موتور سرقتی شناسایی و با حکم قضایی توقیف و به مالباختگان مسترد می‌شود.
وی با اعلام اینکه سارقان در واقع با جعل سند موتورها را در فضای مجازی به فروش رسانده و یک مالخر حرفه‌ای هم داشتند به شهروندان توصیه کرد: حتماً به هنگام خرید موتور بویژه در فضای مجازی با پرداخت هزینه اندک کارشناسی و احراز هویت مالک و احراز سند مالکیت اقدام به خرید کرده و از شماره شاسی و هویت موتور اطمینان حاصل کنند. کارآگاهان تاکنون 25 دستگاه موتورسیکلت در مدل‌های آپاچی، ان اس و هوندا از مخفیگاه متهمان کشف و ضبط کردند. متهمان با صدور قرار قانونی از سوی مراجع قضایی، برای کشف دیگر جرایم و شناسایی شاکی‌ها، در اختیار اداره هفتم پلیس آگاهی قرار گرفتند.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و سیصد و شصت و دو
 - شماره هشت هزار و سیصد و شصت و دو - ۰۴ دی ۱۴۰۲