تل آویو در باتلاق جنگ فرسایشی

فتح‌الله کلانتری
عضو هیأت علمی دانشگاه دفاع ملی

ظرفیت مداومت عملیاتی ارتش رژیم صهیونیستی برای کسب پیروزی 10 روز است؛ چنانچه در 10 روز اول جنگ پیروز نشود، امکان پیروزی این ارتش در 10 روز دوم سخت است، به همین دلیل ارتش صهیونیستی در 10 روز اول عملیات از طریق تک‌های برق‌آسا و یورش به دشمن در فرامرزهایش تلاش می‌کند دشمن خود را غافلگیر و نابود کند. به عبارت دیگر دکترین کلاسیک ارتش صهیونیستی در 10 روز اول تهاجمی و پیش‌دستانه است، اما در 10 روز دوم به لاک دفاعی رفته و دکترین دفاعی اتخاذ می‌کند‌ و فقط به فکر دفاع از خود و جلوگیری از تهاجم دشمن است. توان دفاعی ارتش صهیونیستی در 10 روز سوم تحلیل رفته و به دنبال مذاکره و آتش‌بس خواهد رفت. در حال حاضر بیش از دو ماه از جنگ می‌گذرد، اما تاکنون ارتش اسرائیل نتوانسته است شمال غزه را به طور کامل اشغال کند، به همین دلیل جنگ به سوی فرسایشی شدن رفته است.
ارتش‌هایی که دارای دکترین برق‌آسا و تهاجمی هستند چنانچه وارد مرحله دفاع شوند، توان اجرای عملیات‌ پیش‌دستانه و تهاجمی را ندارند و پس از یک ماه جنگیدن وارد مرحله فرسایشی می‌شوند. ارتش صهیونیستی هنوز از تونل‌های غزه نگران است و خوف مسلح بودن زیر زمین و روی زمین غزه را دارد و مهم‌تر از همه از مقاومت مردم غزه خوف دارد. به بیان دیگر ارتش صهیونیستی دو مانع مهم برای اشغال غزه پیش‌رو دارد: یکی تونل‌های حماس و نحوه عملیات حماس در جنگ شهری و دوم اراده و مقاومت مردم غزه. این دو عامل باعث شده ارتش این رژیم نتواند غزه را به طور کامل اشغال کند، بنابراین تل‌آویو در چشم‌اندازی نزدیک با تداوم ناکامی در دستیابی به اهداف، به دنبال مذاکره خواهد رفت، منتهی شکل مذاکره باید به طوری صورت بگیرد که دست برتر با این رژیم باشد.
دکترین نظامی ارتش اسرائیل سینوسی است؛ 10 روز اول عمودی و به سرعت و با شتاب بالا می‌رود و صعود می‌کند، 10 روز دوم افقی یا به اصطلاح تخت و به فکر دفاع است و 10 روز سوم نزولی و به دنبال مذاکره خواهد بود.
با توجه به اینکه جنگ بیش از دو ماه طول کشیده است و از طرفی ارتش رژیم‌صهیونیستی حداکثر یک ماه امکان مدیریت جنگ را دارد، لذا بهترین راهبرد برای رژیم‌صهیونیستی مذاکره و آتش‌بس است. تل‌آویو در حال حاضر مانند یک بیمار قطع نخاعی است که همزمان دچار سکته مغزی هم شده و به همین دلیل قدرت تحرک و امکان تصمیم‌گیری دقیق ندارد یا همانند کسی است که در حال غرق شدن و دست و پا زدن است و کسی که غرق می‌شود به دنبال غرق کردن دیگران (امریکا-اروپا) است، به همین دلیل تلاش می‌کند ایران و امریکا را وارد جنگ کند. بر این اساس دولت صهیونیستی دو سناریو پیش‌رو دارد: یکی توسعه جنگ فراتر از مرزهای فلسطین و ایجاد یک جنگ منطقه‌ای، دوم آتش‌بس در ذیل جنگ و تبدیل آن به مذاکره، اما چون جمهوری اسلامی ایران گسترش جنگ را راهبردی امریکایی-صهیونیستی می‌داند، پس امکان اجرای جنگ منطقه‌ای وجود ندارد. از طرف دیگر ارتش اسرائیل بیشتر از این هم ظرفیت ادامه جنگ را ندارد، پس بهترین راهکار برای بقا، آتش‌بس موقت و سپس مذاکره است. منتهی ایراد این سناریو برای رژیم‌صهیونیستی این است که کابینه نتانیاهو هدف نهایی جنگ را نابودی حماس اعلام کرده است و پایان جنگ بدون دستیابی به این هدف، یک شکست راهبردی برای این رژیم محسوب می‌شود.

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و سیصد و پنجاه و دو
 - شماره هشت هزار و سیصد و پنجاه و دو - ۲۱ آذر ۱۴۰۲