تالار فرهنگ پس از 44 سال، بازگشایی و میزبان نمایش «جنون محض» علیرضا کوشکجلالی می شود
آشتی یک تالار قدیمی با اهالی تئاتر
زهرا شایان فر
خبرنگار
درست در قلب پایتخت و جایی در مرکز فرهنگی و هنری تهران، تالاری با ثبت ملی وجود دارد که شاید قدمتش به قدمت تئاتر ایران باشد؛ تالار فرهنگ که سال 1314 خورشیدی بنا شد. این تالار، یکی از مجموعه ساختمانهای هنری برای اجرای تئاتر، موسیقی و برنامههای صحنهای است. سالنی با صحنه کلاسیک قاب عکسی و ظرفیت 540 صندلی در دو بخش همکف و بالکن.
با وجود آنکه، نزدیک به 90 سال از ساخت این تالار عظیم میگذرد، اما کمتر شناخته شده است. توقف طولانی برنامههای عمومی آن پس از تغییر مالکیت تالار از بخش فرهنگ به آموزش بازمیگردد. در انتهای دهه 40 و پس از حدود 4 دهه فعالیت، این تالار به وزارت آموزش و پرورش واگذار شد و سالهای طولانی به عنوان مرکزی برای همایشها، سمینارها، جشنها و جشنوارههای دانشآموزی مورد بهرهبرداری قرار گرفته بود؛ برنامههایی برای مخاطبان خاص و اغلب دعوت شده! اغلب دانشآموزان علاقهمند به هنر، بخصوص تئاتر و موسیقی در شهر تهران، طی 4 دهه اخیر حداقل یک بار در دوره تحصیل میهمان این تالار بوده یا در آن اجرای هنری دانشآموزی داشتهاند.
محل ساخت تالار فرهنگ نسبت به نقشه تهران در دوره پهلوی اول نشان میدهد که از همان ابتدا نیز تالاری اشرافی و برای مخاطبانی خاص بوده است. مقاله «بهجتآباد، حافظه تئاتر مدرن ایران» به قلم احسان زیورعالم که برای مجله تجربه نوشته و بخشی را به پیشینه این تالار اختصاص داده است شاید باید تنها تحقیق مدون درباره آن به شمار آورد. این منتقد و پژوهشگر تئاتر به اجرای برخی از چهرههای گذشته و حال تئاتر در تالار فرهنگ اشاره میکند. اما نکتهای که در آن قابل توجه است تکاجراهای نمایشی و تأثیر قابل توجه تصمیمات آموزش و پرورش بر اجرای آثار نمایشی در این تالار بوده است.
اگر با مفهوم اجرای عمومی تئاتر، آنچه در عصر حاضر از آن تداعی میشود به مفهوم تکاجرا بیندیشیم، عدم اقبال عامه مردم به دیدن آثار این تالار نسبت به آنچه در لالهزار روی صحنه میرفت، قابل درک ترخواهد شد. این روند که از دهه 50 خورشیدی آغاز شده تا نیمه دهه 90 و حتی سالهای اخیر، همچنان ادامه یافت. در همین ایام، فعالیتهایی از سوی رودکی و معاونت هنری برای بازگشت این تالار به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دیده میشد، اما نتیجهای دربرنداشت تا اینکه مؤسسه و عمارت تئاتری روبهرو از تفاهمنامهای با آموزش و پرورش خبرداد. این اقدام نوید آغاز دورهای جدید در فعالیتهای تئاتری و هنری این تالار را در دل هنرمندان و علاقهمندان هنرهای دراماتیک ایجاد کرد.
فعالیت هنری عمارت روبهرو در این تالار بیشتر بر اجرای موسیقی و تحت برنامهای با عنوان رزونانس شروع شد و در تبلیغات این برنامه عنوان استیج روبهرو به جای تالار فرهنگ مورد استفاده قرار گرفت.
اما سال 98 با بروز اپیدمی جهانی و تعطیلیهای پی در پی فعالیتهای هنری جریانی جوان، بدیع و خلاق را کمرنگ کرد گرچه آنچه در این برنامهها روی صحنه میرفت زمینه هنری دیگری داشت اما امید فعالیت صحنهای این تالار و اجرای برنامههای تئاتری را زنده کرده بود.
اجرای تئاتر «جنون محض» به کارگردانی علیرضا کوشکجلالی اتفاقی بود که توانست نگاهها را به سوی تالاری کهن اما خفته جلب کند. تالار فرهنگ بعد از 9 دهه که از ساخت آن میگذرد میزبان تماشاگرانی است که دیگر آن را به چشم سالنی ویژه اقشار خاص نمیبینند.
استقبال چشمگیر تماشاگران از اجرای این نمایش در همان آغاز شگفتی همگان را برانگیخت.
حضور چهرههای تئاتری همچون شقایق فراهانی، سعید چنگیزیان، سام کبودوند، خاطره اسدی در کنار دیگر بازیگران نمایش دلسا کریمزاده، محمد صدیقیمهر، دنیا زاهدی، حافظ اسمی خانی و علی ابدالی توجهها را به خود جلب کرده و یکی از پرمخاطبترین نمایشهای روی صحنه این روزها را رقم زده است.
درباره این نمایش کمدی کلاسیک مدرن که عنوان بهترین تئاتر کمدی سال 1982 کشور انگلستان را یدک میکشد، نوشتهاند که ساتیر درجه یکی است که ریشه در کمدیهای یونان و کمدیهای شکسپیر بخصوص کمدی اشتباهات دارد و با سلاح خنده تماشاچیان را از فضای روحانی صحنه به فضای روزمره پشت صحنه میبرد.
آیا تالار فرهنگ در ادامه فعالیتهای موسیقایی خود، راهی برای اجرای نمایشهای کمدی گشوده است؟ آیا جریان تئاتری برنامهریزی شدهای دارد که ارتباطش با مخاطبان تئاتری را حفظ کند؟ یا کهن الگوی تک اجرایی بر فعالیتهای آن سایه خواهد انداخت؟ آیا ساختاری برای ارتباط آموزش و هنرهای نمایشی شکل گرفته است؟ همه اینها سؤالهایی است که ضرورت گفتوگو با مسئولان این تالار، عمارت روبهرو و مسئولان تئاتری کشور را ایجاد میکند که در این مرور تاریخی بر فعالیت یک تالار کهنسال که ثبت میراث فرهنگی را یدک میکشد، نمیگنجد.