مهدی عزیزی دستگردی کارشناس مسائل بینالملل و مدیر مرکز تحقیقات رسانه نگاه نو در گفتوگو با «ایران»:
مشکلات اسرائیل با پایان جنگ تازه آغاز میشود
وتوی طرح آتشبس توسط امریکا نشان دهنده شکست رژیم صهیونیستی در وقفه کوتاه مدت است
مهدی عزیزی دستگردی
کارشناس مسائل بینالملل
و مدیر مرکز تحقیقات رسانه نگاه نو
با گذشت 64 روز از آغاز عملیات «طوفان الاقصی»، هنوز سرنوشت جنگ غزه قابل پیشبینی نیست و رأی منفی ایالات متحده پای دومین قطعنامه پیشنهادی شورای امنیت سازمان ملل که هدف توقف حملات اسرائیل و اجرای طرح آتش بس را دنبال میکرد، نشان از دامنه دار شدن بحران جاری و جنایات اسرائیلی - امریکایی در سرزمینهای اشغالی دارد. مهدی عزیزی دستگردی کارشناس مسائل بینالملل در گفتوگو با «ایران»، سناریوهای احتمالی پیرامون آینده جنگ غزه را مطرح میکند و با اشاره به روند فرسایشیای که این جنگ برای صهیونیستها در پی داشته، ادامه این وضعیت را برای اسرائیل بعید میداند. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید؛
ایالات متحده روز گذشته به قطعنامه پیشنهادی برای توقف جنگ رأی منفی داد. معنای این اقدام را در شرایط کنونی چگونه ارزیابی میکنید؟
رأیهای منفی و جانبدارانه امریکا در هفتههای اخیر که مانع پیگیری اقدام سازنده و انجام وظایف ذاتی شورای امنیت سازمان ملل در حفظ صلح و امنیت و حمایت از حقوق اولیه غیر نظامیان بیپناه غزه شده است، نشان از آن دارد که اسرائیل در پی آتش بس اخیر نتوانست به اهداف میدانی خود که یکی از مهمترین آنها تبادل اسرا بود، دست پیدا کند. بنابراین توقف کوتاه مدت اخیر در جنگ غزه برای اسرائیل نوعی شکست هم در صحنه داخلی و هم منطقهای بود.
این در حالی است که امریکا تضعیف و تزلزل اسرائیل در جنگ جاری را به معنای از دست رفتن گروه نیابتی خود در منطقه میداند، بنابراین تحقق اهداف نظامی اسرائیل در زمین جنگ به معنای تأمین منافع سیاسی امریکا نیز هست.
اما این اواخر گفته شده بود که امریکا به تداوم آتش بس چراغ سبز نشان داده است؟
امریکا آتش بس را با دو هدف دنبال میکرد؛ از یک سو ارزیابی کند که این توقف تا چه اندازه پیگیری دیپلماتیک خواستههای تل آویو را ممکن میکند و از سوی دیگر فرصتی برای ارسال کمکهای تسلیحاتی بیشتر را فراهم میکرد. دیگر این واقعیت معلوم شده که اگر حمایت همه جانبه امریکا از اسرائیل نبود، اسرائیل پس از غافلگیری 7 اکتبر امکان ادامه جنگ را نداشت. اما از آنجایی که امریکا کمی پیش از آن راهبرد خروج از منطقه را کلید زده بود و تصور میکرد با اجرای توافق عادیسازی میان اسرائیل و کشورهای عربی میتواند خیال خود را از به جای گذاشتن نفوذ و رد پا در منطقه آسوده کند، اما جنگ اخیر این محاسبات را بر هم زد و بنابراین اگر تمام قد وارد صحنه نمیشد، اسرائیل به عنوان مهمترین شریک راهبردیاش دیگر جایی در این منطقه نداشت.
امریکا در حالی قطعنامه اخیر را وتو کرده است که دیگر شرکای اروپاییاش با این کشور همراهی نداشتند. این چه معنایی دارد؟
حجم بیسابقه کشتاری که اسرائیل در غزه به راه انداخته نوعی اجماع جهانی را در مخالفت با اسرائیل به جریان انداخته است. اروپاییها در حالی که درگیر جنگ اوکراین هستند، دلیلی برای حمایت از مواضع اسرائیل که تلاش نتانیاهو برای نجات خود از وضعیت داخلی غزه است، نمیبینند، بنابراین در شرایطی قرار ندارند که بیچون و چرا از همه سیاستهای امریکا بویژه در جنگ اخیر پیروی کنند.
به مشکلات داخلی نتانیاهو اشاره کردید. دولت نتانیاهو از ابتدای آغاز به کار خود و پیش از شروع جنگ، با مخالفتهای داخلی زیادی روبه رو بوده است. این مخالفتها به این روزهای تل آویو هم راه یافته است؟
هیچکدام از دولتهای اسرائیل تاکنون به سرانجام نرسیدهاند که حالا نتانیاهو بتواند از این راه به سلامت عبور کند. ساختار سیاسی شکننده اسرائیل سبب شکلگیری ائتلافهای شکنندهای شده و اجازه به سرانجام رسیدن دولتها و کابینهها در این رژیم را نمیدهد. قبل از آغاز جنگ غزه، انتخاب بنیامین نتانیاهو به عنوان نخستوزیر اسرائیل نشان داد که جامعه اسرائیلی پس از ورود به دهه هشتم اشغالگری، دچار چالشهای هویتی و بحران در ساختار تشکیلاتی شده است.
تکثر سیاسی در جامعه اسرائیلی وجود ندارد و به همین دلیل، رجوع به نتانیاهو با وجود داشتن این حجم از پرونده فساد، به معنای شکست جامعه صهیونیستی است؛ جامعهای که از سال 2000 به بعد شکستهای زیادی را تجربه کرده است. نکته مهمتر اینکه، قانون مصونیت قضایی که نتانیاهو در جهت تضمین حیات سیاسی خود و فرار از زندان و محاکمه در پروندههای فساد به دنبال تصویب آن بود، مخالفتهای زیادی را به دنبال داشت.
در کنار این اتفاق، وضعیت متلاطم اقتصادی، نژادپرستی، فاصله طبقاتی و نگرانی جامعه صهیونیستی از عدم تأمین امنیت خود به دلیل شکستهای متعددی که در سالهای 2000 ، 2006 و 2008 غزه به آنها تحمیل شده را هم باید در نظر داشت. نگرانی و نارضایتی از ساختار سیاسی، در عرصه نظامی این رژیم هم وجود دارد.
شکستهای سختی که بر رژیم صهیونیستی وارد شده و ناتوانیاش در تأمین امنیت جامعه صهیونیستی، یکی از مهمترین دلایل اعتراض اسرائیلیهاست که شنبههای مخالفت با نتانیاهو را به راه انداخته است. بعد از گذشت دو ماه از آغاز جنگ، گمان نمیرود که جامعه صهیونیستی ساکت بماند. اتفاقاً مشکلات اسرائیل و نتانیاهو بعد از پایان جنگ تازه آغاز میشود.
شاید یکی از دلایل اصرار نتانیاهو برای ادامه جنایت و نسل کشی در غزه همین است که میداند باید پاسخگوی جامعه اسرائیلی باشد؛ جامعه متلاطم و ناهمگونی که نه فقط دنبال آزاد شدن اسرای اسرائیلی هستند، بلکه مطالبات دیگری هم در سر دارند. در همین روزهای اخیر در مقابل دفتر کار و منزل نتانیاهو تجمع و درگیریهای خشونت آمیزی شکل گرفته است. این نشان میدهد که مشکلات نتانیاهو با پایان جنگ غزه، تازه شروع میشود.
تاکنون پیشبینیهای زیادی درباره چشمانداز جنگ مطرح شده است. از نظر شما چند سناریو را میتوان برای این جنگ در کوتاه مدت و میان مدت متصور شد؟
با گذشت بیش از دو ماه از آغاز عملیات طوفان الاقصی میتوان با اطمینان، از یک سناریوی محتملتر سخن گفت و آن اینکه ادامه جنگ در شرایط کنونی اسرائیل را بیش از پیش دچار فرسایش میکند و اگر به همین شکل ادامه یابد به زیان این رژیم تمام خواهد شد؛ چرا که از یکسو، جامعه داخلی اسرائیل شرایط پذیرش چنین روندی را ندارد و از سوی دیگر ساختار سیاسی رژیم صهیونیستی و حتی نظامی آن، توان ادامه دادن را برای اسرائیل باقی نمیگذارد. حتی اگر کمک تسلیحاتی امریکا به اسرائیل همچنان ادامه یابد، نظامیان رژیم صهیونیستی توفیقی در عرصه نبرد زمینی به دست نخواهند آورد. این در حالی است که در 75 سالی که از تأسیس اسرائیل میگذرد، هیچگاه افکار عمومی جهانیان به این حد از تنفر نسبت به صهیونیستها نرسیده بود. همین احساس که خود را در قالب تظاهرات ضد صهیونیستی میان مردم اکثر کشورهای دنیا بهخصوص کشورهای غربی نشان میدهد، جنگ بلند مدت در غزه را غیرممکن میسازد. یعنی زمینههای ادامه جنگ برای اسرائیل وجود ندارد.
مخصوصاً آنکه، اسرائیلیها به خوبی میدانند جبهه مقاومت بویژه مقاومت در محیط پیرامونی رژیم صهیونیستی و سرزمینهای اشغالی هنوز از تمام توان خود استفاده نکرده و اینگونه این رژیم را زمینگیر کرده است. بنابراین طولانی بودن این جنگ محتمل نیست و تنها گزینهای که اسرائیل و امریکا در نهایت باید آن را بپذیرند، طرح آتش بس است.