«روبرت پِیپ»، استاد دانشگاه شیکاگو و تحلیلگر مسائل بین‌الملل در فارین افرز مطرح کرد

بمباران بی‌حاصل غزه تکرار یک رویکرد تاریخی ناکام

«روبرت پِیپ»، استاد علوم سیاسی و مدیر پروژه دانشگاه شیکاگو در مقاله‌ای که در «فارین افرز» منتشر کرده است، به بررسی کارزاری پرداخته که اسرائیل در غزه با هدف نابودی حماس و اشغال سرزمینی کامل غزه به جریان انداخته است. او معتقد است این کارزار شکست خورده است. او در این یادداشت ابتدا به حوادث تاریخی و حمله متفقین به آلمان در سال ۱۹۴۲ اشاره می‌کند و می‌گوید: در آلمان، کارزار بمباران متفقین که از سال ۱۹۴۲ آغاز شد، آسمان را بر سر غیرنظامیان خراب کرد و مناطق شهری آلمان را یکی پس از دیگری ویران ساخت تا سرانجام ۵۸ شهر آلمان به طور کامل ویران شد. اما این بمباران‌ها، به رغم پیش‌بینی‌های اطمینان‌بخش مقام‌های متفقین، هرگز نتوانست روحیه شهروندان را درهم بشکند یا به خیزشی علیه آدولف هیتلر بینجامد، بلکه در واقعیت، تنها آلمان‌ها را تشویق کرد که در هراس از یک صلح مصیبت‌بار، سخت‌تر بجنگند. نازی‌ها هم با این تاکتیک به نتیجه دلخواه نرسیده بودند. بمباران آنها علیه لندن و دیگر شهرهای بریتانیا در سال‌های ۱۹۴۰ و ۱۹۴۱، بیش از چهل هزار نفر از شهروندان معمولی را کشت و با این حال، وینستون چرچیل، نخست‌وزیر وقت بریتانیا نه تنها تسلیم نشد بلکه از تلفات انسانی برای بسیج جامعه و فداکاری در مسیر پیروزی بهره برد. بمباران نازی‌ها موجب شد که بریتانیایی‌ها تلاشی یک ساله را برای ضدحمله و نهایتاً پیروزی بر کشوری که آنها را بمباران کرده بود، سامان دهند. «روبرت پِیپ» با تصریح اینکه هیچگاه یک کارزار جنگی موجب نشده که جمعیت هدف، علیه دولت خودش شورش کند، تأکید کرد: امریکا هم این تاکتیک را بارها و بارها آزموده بی‌آنکه دستاوردی داشته باشد. در جریان جنگ کره، امریکا ۹۰ درصد تولید برق کره شمالی را منهدم کرد. در جنگ ویتنام نیز همین کار را در ویتنام شمالی کرد. همچنین در جنگ خلیج‌فارس، حملات هوایی امریکا، ۹۰ درصد تأسیسات تولید برق عراق را منهدم کرد، اما در هیچ یک از این موارد مردم خیزشی نداشتند. او در ادامه به جنگ اوکراین اشاره می‌کند و می‌افزاید: جنگ اوکراین تازه‌ترین نمونه از این نوع بمباران‌هاست. روس‌ها تقریباً مدت دو سال تقلا کرده‌اند که با امواج ویرانگر بمباران‌های هوایی علیه سکنه شهرهای سراسر اوکراین، این کشور را تسلیم کنند، اما نتوانسته‌اند روحیه جنگی اوکراین را درهم بشکنند و مجازات جمعی شهروندان، تنها موجب شده که اوکراینی‌ها برای جنگ شدیدتر با روس‌ها متقاعد شوند.

تکرار الگوهای تاریخی در غزه
این تحلیلگر غربی با بیان اینکه اکنون این الگوی تاریخی در غزه هم تکرار می‌شود، ادامه داد: به‌رغم دو ماه عملیات سنگین نظامی که امریکا و بقیه جهان هم محدودیتی بر آن وضع نکردند، اسرائیل چندان دستاوردی نداشته است. این بمباران‌ها حتی به شکست جزئی حماس هم نینجامیده است. مهمتر اینکه به نظر می‌رسد رهبران و مبارزان حماس پیش از آنکه نیروهای اسرائیل وارد تونل‌ها شوند، آنها را ترک کرده‌اند؛ یعنی مهم‌ترین زیرساخت این گروه که مبارزانش باشند، نجات یافته‌اند. یک برتری حماس بر اسرائیل این است که می‌تواند به سادگی یک جنگ را رها کرده و در جمعیت غیرنظامی حل شود و منتظر جنگ در شرایط مناسب‌تری بماند. به همین دلیل است که حمله زمینی گسترده اسرائیل هم محکوم به شکست است. در یک نگاه گسترده‌تر، کارزار نظامی اسرائیل نتوانسته کنترل حماس بر غزه را عمیقاً تضعیف کند. اسرائیل تنها توانسته یکی از گروگان‌های هفتم اکتبر را نجات دهد. بقیه گروگان‌هایی که آزاد شده‌اند، به خواست حماس بوده که نشان می‌دهد حماس همچنان مبارزانش را در کنترل خود دارد. به رغم قطع گسترده برق در منطقه غزه و ویرانگری‌های وسیع اسرائیل، حماس همچنان ویدیوهای تبلیغاتی خود را منتشر می‌کند که بیرحمی‌های اسرائیل علیه غیرنظامیان و نیز جریان شدید نبرد میان جنگندگان حماس و نیروهای اسرائیلی را نشان می‌دهد. تبلیغات حماس به طور گسترده روی تلگرام منتشر می‌شود. ارزیابی پروژه دانشگاه شیکاگو در زمینه امنیت و تهدیدها (که من مدیر آن هستم) نشان می‌دهد که شاخه نظامی حماس، بریگادهای القسام، از یازدهم اکتبر تا 22 نوامبر، هر هفته حدود دویست ویدیو و پوستر را در این کانال تلگرامی منتشر می‌کند. حمله به رهبران و مبارزان حماس هم چندان آسان نیست، چرا که حماس کادرها و رزمندگانش را مستقیماً از جمعیت محلی و نه از خارج، تأمین می‌کند.

نگاه مثبت 67 درصد فلسطینیان به حماس
«روبرت پِیپ» درادامه می‌افزاید: یک افکارسنجی در چهاردهم نوامبر از فلسطینی‌های غزه و کرانه باختری که توسط مؤسسه جهان عرب برای پژوهش و توسعه Arab World for Research and Development انجام شد، نشان می‌دهد که 76 درصد پاسخگویان گفته‌اند که نگاه مثبتی به حماس دارند. این را مقایسه کنید با تنها 27 درصد پاسخگویان در این دو نقطه که در ماه سپتامبر گفتند که حماس بیشتر سزاوار است که نماینده مردم فلسطین باشد. این یک پیام تلخ دارد: بخش بزرگی از بیش از پانصدهزار مرد فلسطینی هجده تا 34 سال، اکنون میوه رسیده‌ای برای عضوگیری حماس و دیگر گروه‌های فلسطینی هستند که خواهان هدف گرفتن اسرائیل و شهروندانش می‌باشند. از سال 1994 تا 2005، حماس و دیگر گروه‌های تروریستی فلسطینی، بیش از 150 حمله انتحاری انجام دادند و حدود هزار اسرائیلی را کشتند. تنها هنگامی که اسرائیل از غزه عقب نشست، این گروه‌ها تاکتیک انتحاری را تقریباً به‌طور کامل کنار گذاشتند. از آن زمان، شمار فلسطینی‌های غزه و کرانه باختری، 50 درصد افزایش یافته و کار اسرائیل را برای کنترل قلمروهای آنان در درازمدت، بازهم دشوارتر کرده است. همه دلایل از آن حکایت دارد که اشغال دوباره غزه توسط اسرائیل برای یک دوره نامشخص- آنطور که نتانیاهو می‌گوید- به یک موج تازه و احتمالاً بزرگتر حملات انتحاری علیه غیرنظامیان اسرائیلی می‌انجامد.
رشد جمعیت یهودی در قلمروهای فلسطینی؛ عامل شعله کشیدن نزاع
این استاد دانشگاه امریکا همچنین گفت: هرچند منازعه اسرائیلی فلسطینی جنبه‌های مختلفی دارد اما یک واقعیت به روشن شدن پیچیدگی این تصویر کمک می‌کند. از اوایل دهه 1980، تقریباً هر ساله، جمعیت یهودی در قلمروهای فلسطینی افزایش یافته حتی در طول سال‌های فرایند صلح اسلو در دهه 1990. رشد شهرک‌ها به معنی از دست رفتن زمین‌های فلسطینیان و نگرانی‌های فزاینده درباره مصادره سرزمین‌های بیشتر توسط اسرائیل برای اسکان یهودیان بیشتر در قلمروی فلسطینی‌هاست. در واقع یوسی داگان، یک شهرک‌نشین برجسته و عضو حزب نتانیاهو، ایجاد شهرک‌ها در غزه را نیز تشویق کرده است؛ جایی که آخرین شهرک‌ها در سال 2005 جمع شدند. رشد جمعیت یهودی در قلمروهای فلسطینی، عامل محوری در شعله کشیدن نزاع است. در سال‌های پس از جنگ 1967 اعراب و اسرائیل، کل شمار یهودیانی که در کرانه باختری و غزه زندگی می‌کردند، از چندهزار نفر فراتر نمی‌رفت. روابط اسرائیلی-فلسطینی تقریباً آرام و هماهنگ بود. هیچ حمله انتحاری از طرف فلسطینی‌ها انجام نمی‌شد و دیگر انواع حملات هم در این دوره بسیار کم بودند. اما در پی روی کار آمدن دولت راستگرای حزب لیکود در سال 1977، که وعده گسترش شهرک‌ها را داد، اوضاع تغییر کرد. شمار شهرک‌نشینان از چهارهزار نفر در سال 1977 به 24 هزار نفر در سال 1983 افزایش یافت. در سال 2022 حدود پانصدهزار یهودی اسرائیلی در قلمروهای فلسطینی زندگی می‌کردند، تازه به استثنای شرق بیت‌المقدس که حدود 230 هزار یهودی دیگر در آنجا اسکان داده شده‌اند.
با رشد شهرک‌ها، آرامش و هارمونی میان اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها هم ناپدید شد. نخست در سال 1987، حماس تأسیس شد و سپس انتفاضه اول در سال‌های 1987 تا 1993 و انتفاضه دوم بین سال‌های 2000 تا 2005 و پس از آن هم ادامه چرخه‌های خشونت میان فلسطینی‌ها و اسرائیلی‌ها. تداوم بلاانقطاع شهرک‌های یهودی‌نشین، دلیل محوری از دست رفتن اعتبار راه‌حل دو کشوری از دهه 1990 به این سو است. اگر قرار باشد که مسیر جدی‌ای برای تشکیل یک دولت فلسطینی در آینده باشد، رشد این شهرک‌ها باید متوقف شود. به هرحال، چرا فلسطینیان باید حماس را رها کرده و از فرایند صلح خیالی‌ای حمایت کنند که به معنی از دست دادن سرزمین‌های بیشتر است؟

گام‌های ضروری که اسرائیل باید بردارد
«روبرت پِیپ» در ادامه افزود: اسرائیل می‌تواند علناً اعلام کند که خواهان دستیابی به شرایطی است که فلسطینی‌ها در کشور و با دولتی که توسط طرف فلسطینی انتخاب شده و در کنار کشور یهودی اسرائیل زندگی کنند. می‌تواند اعلام کند که در نظر دارد فرایندی را توسعه دهد که مثلاً تا سال 2030 این هدف محقق شود و در ماه‌های آینده، گام‌های اساسی این کار را برخواهد داشت. می‌تواند اعلام کند که بلافاصله گسترش شهرک‌ها در کرانه باختری را متوقف کرده و از ساخت این شهرک‌ها در غزه هم تا سال 2030 خودداری خواهد کرد. همچنین می‌تواند اعلام کند که خواهان و آماده کار با همه طرف‌ها و همه کشورهای منطقه و فراتر از آن، سازمان‌های بین‌المللی و همه احزاب فلسطینی است که خواهان پذیرش این اهداف هستند. این گام‌های سیاسی، کارزاری بادوام و بسیار هدفمند برای کاهش تهدید کوتاه‌مدت حملات حماس خواهد بود. در واقع در درازمدت، تنها راه شکست حماس، ایجاد یک شکاف سیاسی میان این گروه و مردم فلسطین است. گام‌های یکجانبه اسرائیل، نشان از تعهدی جدی به یک آینده جدید است و چهارچوب و پویش روابط اسرائیلی-فلسطینی را قاطعانه تغییر خواهد داد و جایگزینی واقعی در اختیار فلسطینی‌ها قرار می‌دهد که از حماس و خشونت حمایت نکنند. اسرائیلی‌ها هم آرام‌تر خواهند شد و دو طرف سرانجام در مسیر صلح قرار خواهند گرفت.

 اسرائیل تمایلی به تغییر وضعیت ندارد
این تحلیلگر غربی با اشاره به اینکه دولت کنونی اسرائیل، هیچ نشانه‌ای از تمایل به پذیرش این طرح بروز نمی‌دهد، ادامه داد: اما این وضعیت تغییر می‌کند بویژه اگر امریکا تصمیم بگیرد که از نفوذ خود استفاده کند؛ برای مثال کاخ سفید می‌تواند فشار پنهان بیشتری بر دولت نتانیاهو وارد کند تا از حملات کور در کارزار هوایی خود دست بردارد. اما شاید مهمترین گامی که واشنگتن می‌تواند در حال حاضر بردارد، آغاز سریع یک گفتمان عمومی درباره رفتار اسرائیل در غزه است؛ گفتمانی که امکان توجه عمیق به راهبردهای جایگزین را می‌دهد و اطلاعاتی غنی را در اختیار امریکایی‌ها، اسرائیلی‌ها و مردم جهان قرار می‌دهد تا خودشان پیامدهای این وضعیت را ارزیابی کنند. کاخ سفید می‌تواند ارزیابی‌های دولت امریکا از تأثیر کارزار نظامی اسرائیل در غزه بر حماس و غیرنظامیان فلسطینی را منتشر کند. کنگره می‌تواند جلسات پرسش و پاسخی را درباره یک پرسش ساده برگزار کند: آیا این کارزار، مبارزان بیشتری در قیاس با آنهایی که می‌کشد، تولید نمی‌کند؟ او در نهایت تصریح کرد: در چنین فضایی شکست رویکرد کنونی اسرائیل، روزبه‌روز آشکارتر می‌شود.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و سیصد و چهل و نه
 - شماره هشت هزار و سیصد و چهل و نه - ۱۸ آذر ۱۴۰۲