در حافظه موقت ذخیره شد...
سرقتهای سریالی خودرو برای مهاجرت به اروپا
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، چندی قبل راننده یک تاکسی اینترنتی به دادسرای ویژه سرقت رفت و از یک زن و سه مرد شکایت کرد. او در تحقیقات گفت: مدتی قبل زن جوانی به نام یلدا، از ملارد درخواست خودروی اینترنتی داد و او را به تهران آوردم. در مسیر شروع به صحبت کرد و در نهایت هم گفت شماره تماسم را ذخیره میکند تا درصورتی که به خودرو نیاز داشت با من تماس بگیرد. چند بار با من تماس گرفت و درخواست خودرو داد و من هم او را به مقاصدی که میخواست بردم. اما آخرین بار از من خواست او را به بوستانی در غرب تهران ببرم و منتظر بمانم و دوباره به ملارد برگردانم. وقتی به بوستان رسیدیم سه پسر جوان منتظر یلدا بودند و در آنجا بساطشان را پهن کردند و یک لیوان دوغ هم به من دادند. با خوردن دوغ بیهوش شدم و دو روز بعد در یک منطقه دورافتاده به هوش آمدم. از خودروام و سه پسر و دختر جوان هم خبری نبود.
با شکایت مرد جوان، تحقیقات آغاز شد و در ادامه بررسیها کارآگاهان با شکایتهای مشابه مواجه شدند. مالباختهها همگی رانندگان خودروهای عبوری و اینترنتی بودند که حتی بعضی از آنها به خاطر مصرف بیش از حد داروی بیهوشی، چند روزی در کما با مرگ دست و پنجه نرم کرده بودند.
بیهوشی ساختگی
تحقیقات برای دستگیری دختر جوان و همدستانش ادامه داشت تا اینکه مرد جوانی هراسان با پلیس تماس گرفت و از درگیری چند مرد در بوستانی در غرب تهران خبر داد.
با حضور مأموران، دختر جوان و سه پسر که با مرد میانسالی درگیر شده بودند، پا به فرار گذاشتند اما مأموران موفق به دستگیری دختر جوان و یکی از مردان فراری شدند. مرد میانسال که از ناحیه دست با چاقو مجروح شده بود، به بیمارستان منتقل شد و در تحقیقات گفت: چون علاقه زیادی به اخبار حوادث دارم آنها را پیگیری میکنم، مدتی قبل خوانده بودم که رانندهها را بیهوش و خودرو و پولهایشان را سرقت میکنند امروز وقتی این دختر جوان از من خواست او را به بوستانی در غرب تهران ببرم و بعد با اصرار سعی داشت به من نوشیدنی بدهد مشکوک شدم. جالبتر اینکه سه پسر هم با او بودند و مدام اصرار داشتند من از دوغی که در لیوان ریخته بودند، بخورم. وقتی اصرارشان را دیدم لیوان را گرفتم اما نخوردم. با این حال خودم را به گیجی زدم که ناگهان یکی از آنها دستش را داخل جیبم برد و سوئیچ ماشین را برداشت و دیگری به دوستش گفت زیر کتفش را بگیر تا سوارش کنیم اما من که مطمئن شده بودم سارق هستند با آنها درگیر شدم که با چاقو مرا زدند اما با کمک مردم دستگیرشان کردیم.
به دنبال اظهارات مرد میانسال، دختر و پسر جوان تحویل کارآگاهان پلیس شدند.
فروش خودرو در فضای مجازی
در بازجوییها دختر جوان گفت: از کودکی رؤیای مهاجرت به اروپا داشتم وقتی بزرگتر شدم تصمیم گرفتم مهاجرت کنم اما پولی نداشتم تا اینکه با آرش آشنا شدم که او پیشنهاد سرقت داد. آرش موضوع را به دو نفر از دوستانش گفت و تصمیم به سرقت گرفتیم. من به عنوان مسافر سوار خودروها شده و چند بار که خودروها را به صورت دربست میگرفتم و اعتماد رانندهها را جلب میکردم آنها را به پارکها و بوستانهای خلوت میکشاندم و با خوراندن دوغ و نوشیدنی مسموم رانندگان را بیهوش کرده و خودروها را به سرقت میبردیم. خودروها را در فضای مجازی برای فروش میگذاشتیم و بعضیها که دنبال خودرو سرقتی با قیمت پایین بودند، آنها را از ما خریداری میکردند.
با اعتراف دختر جوان، دو همدست دیگر او نیز دستگیر شدند. متهمان به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت در اختیار کارآگاهان اداره آگاهی قرار داده شدند. تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.