راهبرد اساسی تأمین مسکن
ادامه از ص 7
در این صورت و با اقدام فعالانه و برنامهریزی پیشگامانه دولت و در دست گرفتن سکان مدیریت زمین و مسکن، مسکن سازی تناسب کاملی با نیازهای واقعی شهروندان پیدا میکند و بنابراین هم مسأله تأمین مسکن به شکل واقعی و اساسی مرتفع میشود و هم از تبعات و پیامدهای منفی احتمالی در حوزههای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و... جلوگیری به عمل میآید.
راهکار بنیادی در راستای توجه به نکته راهبردی فوق مبنی بر لحاظ کردن نیازها و مسائل واقعی، این است که درتأمین زمین و ساخت مسکن به دنبال شناسایی «فرصت بهبود» از طریق بررسی تجارب قبلی و ارائه یک الگوی مناسب و علمی باشیم. به عبارت سادهتر و برای نمونه، نیازهای موجود در مناطق مختلف کشور اعم از مناطق صنعتی و همچنین سازمانها و نهادهایی را که در پی تأمین مسکن برای کارکنان خود هستند، به عنوان مبنا در نظر گرفته و بر اساس نیازهای دقیق و واقعی این مجموعهها اقدام به مسکنسازی نماییم. این راهکار ناظر به توجه به این موضوع اساسی است که مناطق و محلات مختلف کشور، تفاوتها و تمایزهای جدیای در زمینه نیازها و مسائلشان با یکدیگر دارند و نمی توان برای همه آنها در حوزه زمین و مسکن نسخه عام و واحدی پیچید. برای نمونه، با توجه به وجود کارخانهها و مجموعههای صنعتی، کارکنان و نیازهای آنها، فرصت بهبود در این زمینه این گونه معنا و امکان تحقق پیدا میکند که با لحاظ مسائل واقعی مجموعههای صنعتی و برآورد دقیق نیازهای آنها، اقدام به مسکنسازی نماییم، موضوعی که هم اکنون تحت عنوان «صنعت شهرها» و در قالب طرح«همیارصنعت» در حال اجراست. در واقع، نیازهای واقعی کارخانهها و کارکنان و کارگران آنها به مسکن، دقیقاً این کارکرد را به همراه دارد که به آسیب تجارب قبلی دچار نشویم و بتوانیم با مطالعه و تحقیق اصولی در این زمینه، الگوها و نمونههای موفقی را طراحی، اجرا و معرفی کنیم. تأمین زمین و ساخت مسکن برای اعضای هیأت علمی و کارکنان دانشگاهها نیز نمونه دیگری از مسکنسازی بر اساس احصای نیازهای واقعی است.
دستاورد ارزنده این رویکرد راهبردی این است که با مطالعه تجارب قبلی و توجه به نیازهای واقعی مناطق و مجموعه های گوناگون - به عنوان یک«فرصت بهبود» - دست از واردات بی رویه و صفر تا صد اصول و برنامههای مسکن وشهرسازی برداشته میشود و ظرفیتهای بومی خودمان که برآمده از اقلیم، فرهنگ و اجتماع ایرانی- اسلامی است، مورد توجه قرار میگیرد.