«ایران» نقشآفرینی دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی در بحبوحه جنگ غزه را بررسی میکند
نبض تحولات منطقه در تهران
جدال میان کشورهای حامی جبهه مقاومت و محور اسرائیلی – غربی که در عرصه میدانی در جریان است، سطوح دیگری هم دارد. این جدالی است که یکطرف موشک و گلوله از آسمان و زمین به سوی غزه شلیک میکنند اما طرف مقابل دارای ابزارهای متفاوتی برای مقابله است. همان طور که توان نظامی میتواند در عقبه جبهه مؤثر باشد، اما خط نخست این مواجهه در زمین سیاست خارجی کشورها قرار دارد و بر خلاف تصور تنها در کارویژه دیپلماسی رسمی مقامهای وزارت خارجه خلاصه نمیشود بلکه به موازات آن میتواند در قالب دیپلماسی عمومی و نرم، فرصتی برای طرح مواضع و پیگیری خواستها فراهم کند و بر افکارعمومی و فضای گفتمانی حاکم بر عرصه منطقه و جهان تأثیر بگذارد و به طور غیرمستقیم تصمیمات نخبگان سیاسی را هدف قرار دهد. گفتوگوی همزمان سید ابراهیم رئیسی با 5 شبکه تلویزیونی محور مقاومت، شبکه المنار لبنان، الاتجاه عراق، فلسطین الیوم فلسطین، الاقصی فلسطین و المسیره یمن در گرماگرم جنگ غزه که اینک با وقفهای چند روزه همراه شده، مجموعهای از برنامههایی است که از فعال شدن دیپلماسی عمومی و رسانهای ایران حکایت میکند و رئیسجمهور توانسته این نوع دیپلماسی را در سطح بالایی به نمایش بگذارد.
جلب افکار عمومی
در یکی دیگر از بارزترین نمودهای این وجه از دیپلماسی میتوان به فضای ششمین اجلاس اکو که پس از آغاز جنگ میان حماس و رژیم صهیونیستی رخ داد، اشاره کرد؛ جایی که تلاش سنجیده رئیسجمهور ایران و موضعگیریهایش فارغ از دستور کار رسمی، فضای این نشست را تحت تأثیر جنگ خونین غزه قرار داد و آن را به یکی از محورهای اصلی گفتوگوی مقامهای حاضر در این گردهمایی تبدیل کرد. در همین حال پیشنهاد ایران برای برگزاری نشست مجازی «بریکس» و پیشنهادهای ویژهای که آیتالله رئیسی در نشست اضطراری سران کشورهای سازمان همکاری اسلامی با خود به ریاض برد، به باطلالسحر برنامههای تلآویو و واشنگتن برای کشاندن دیگران به جبهه مقابله با مقاومت تبدیل شد و این دو را در پی کشتار مردم بیدفاع غزه در انزوا قرار داد. در همین راستا رئیسی در هفتههای اخیر بارها به استانداردهای دوگانه غرب نسبت به ارزشهای حقوقبشری و نادیدهانگاری جنایات و نسلکشی بیامان مردم فلسطین اشاره کرد و بر فشار برای مداخله دادگاه بینالمللی کیفری برای محاکمه مقامهای صهیونیستی در دادگاههای بینالمللی، شناسایی اسرائیل به عنوان یک رژیم تروریستی و اعمال تحریم اقتصادی علیه آن تأکید کرده است. رئیسجمهور با موضعگیریهای بهنگام خود که به تعدد مطرح کرد، دیدگاه راهبردی جمهوری اسلامی نسبت به مسأله کانونی مسلمانان، بعد انسانی و اخلاقی آن، تأثیر آن بر جامعه جهانی و اهداف مورد نظر در قبال مسأله فلسطین را مورد توجه اذهان منطقهای و جهانی قرار دارد. این رویکردی بود که دستگاه دیپلماسی ایران نیز در کنار تلاش برای ایجاد آتشبس و فراهم کردن زمینه ارسال کمکهای انسانی به غزه در هفتههای اخیر، برای پیگیری همهجانبه آن ابرام نشان داده است. رئیسجمهور در مصاحبه اخیر با رسانههای پرمخاطب منطقهای نیز که اتفاقاً بازتاب گستردهای داشت، بیواسطه با دولت و مردم منطقه و جهان گفتوگو کرد؛ گفتوگوهایی که صریحترین مواضع ایران از جمله تبعات تداوم اقدامات نظامی تلآویو با پشتوانه امریکا مطرح شد و از احتمال وقوع یک جنگ فراگیر در صورت عدم عقبنشینی تلآویو سخن به میان آمد.
بیاثر کردن تلاشهای سازماندهی شده
با وجود تلاشهای سازماندهی شده جبهه اسرائیلی- امریکایی برای مقابله با جبهه مقاومت و در رأس آنها جمهوری اسلامی در عرصه جنگ سخت و نرم، رویکردی که مقامهای دولت سیزدهم بویژه در پیگیری دیپلماسی عمومی در پیش گرفتهاند، نشان میدهد برخورد متقابل و ایجاد تغییر در رویه تصمیمسازان جبهه مقابل کار ناممکنی نیست. ایدهای که در دولت سیزدهم بیش از هر زمان دیگری پیگیری شده و نتایج آن را میتوان در انزوای سیاسی امریکا و اسرائیل در پی جنگ اخیر علیه مردم فلسطین نظاره کرد. این در حالی است که دیپلماسی رسمی و عمومی ایران در هفتههای اخیر ناظر به صحنه تحولات میدان، یک هدف روشن را دنبال میکرد؛ طرح «آتشبس» که این هدف را در خلال رایزنیهای فشرده و در بالاترین سطح دنبال کرد و توانست زمینه چالش میان کشورهای منطقه را با سیاستهای جانبدارانه ایالاتمتحده به نفع اسرائیل ایجاد کند. به نظر میرسد ایالاتمتحده در شرایطی از آتشبس موقت کنونی حمایت کرده است که این طرح در خدمت به توقف محدود آتشباریها برای نقل و انتقال مجروحان و کشتهشدگان صورت گیرد و در عین حال آب و آذوقه برای مردم بیدفاع غزه که تاکنون زیر آتش و بمبارانهای بیوقفه ارتش اسرائیل قرار داشتند، فراهم شود. اما جمهوری اسلامی ضمن حمایت از وقفه کوتاهمدت در جنگ، در تلاشهای پیدا و پنهان خود بر توقف جنگ به صورت آتشبس کامل تا رسیدن به نقطه قابل توافق در سرنوشت جنگ کنونی اصرار دارد. موضعگیریهای رئیسی در مصاحبه اخیر خود با رسانههای منطقه همزمان با اجرای آتشبس موقت جاری و تأکید بر عملیات اجماعسازی در کشورهای اسلامی برای احقاق حقوق ملت فلسطین و جلوگیری از ظلم و تجاوز و اشغالگری صهیونیستها از مصادیق همین تلاشهاست.
با چنین پیشینهای و با توجه به واقعیتهای حاکم بر تحولات پرفرازونشیب منطقه خاورمیانه، فعالسازی دیپلماسی عمومی و رسانهای در مقطع کنونی یکی از بهترین گزینههای پیش روی سیاست خارجی ایران و یکی از بهترین وجوه تمایز آن با دورههای پیشین خود است. این تلاشها صد البته به دیپلماسی عمومی خلاصه نمیشود؛ زیرا ناگفته پیداست که تحقق اهداف غایی از این مسیر تدریجی و بطئی است و تنها در خدمت گرفتن تمام ظرفیتهای ممکن آن را عملی میسازد.