اختلافات در کابینه رژیم صهیونیستی افزایش یافت

شکاف از درون

فائزه‌سادات یوسفی
خبرنگار

در حالی که سیاستگذاران صهیونیستی در سایه اختلاف عدیده گذشته به طور محتاطانه‌ای فضای سیاسی و کابینه جنگ را مدیریت می‌کنند، اما این شکاف‌ها همچنان در کالبد رژیم صهیونیستی در حال ریشه دواندن است.
بعد از شوک عملیات غافلگیرانه طوفان الاقصی در بدنه سیاسی، همه ارکان داخلی در پی یافتن چرایی وقوع این عملیات و سرپوش گذاشتن به ضعف سیستماتیک خود، انگشت اتهام را به سمت نتانیاهو و سیاست‌های اعمالی او در کنترل حماس گرفتند. آنها همچنین نتوانستند به اجماعی برای چگونگی مقابله با شرایط به وجود آمده و گروه‌های مقاومت برسند و تدارکاتی را برای مهار عملیات و انتشار آن در سرزمین‌های اشغالی در نظر بگیرند. اخبار منتشره از کنش‌های مقامات به‌خوبی اختلافات درونی را انعکاس می‌داد. بنیامین نتانیاهو برای کاستن از فشار انتقادات علیه خود به انتقاد از سازمان اطلاعات ارتش (امان) و سازمان امنیت داخلی (شاباک) پرداخت و آنها را مسئول شکست در عملیات طوفان الاقصی دانست. او پس از تحت فشار قرار گرفتن از سوی محافل درونی مجبور به عذرخواهی شد. همه اینها در حالی است که محبوبیت نتانیاهو شتاب منفی به خود گرفته است. طبق نظرسنجی 6 اکتبر 2023 (یک روز قبل از شروع جنگ) حزب لیکود به رهبری نتانیاهو افت زیادی داشته و از 28 کرسی در نظرسنجی به 18 کرسی تنزل یافت. این آمار بعد از طوفان الاقصی سقوط  کرد و طبق نتایج نظرسنجی جدید، تنها ۲۷ درصد از ساکنان اراضی اشغالی، بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی را گزینه‌ای مناسب برای تصدی این منصب می‌دانند.
از سوی دیگر این اختلافات بین نتانیاهو و ارتش در طرح‌ریزی برای حمله زمینی و برخورد با مبارزان حماس و دیگر گروه‌های مقاومت نیز برقرار است و ارتش به عزم حمله زمینی تأکید دارد. در آن سو، حتی در حزب لیکود نیز اختلافاتی برای رویارویی زمینی وجود دارد. گروهی خواهان حمله بی‌وقفه زمینی و مقطعی هستند، گروهی نیز معتقدند، ارتش اسرائیل باید به‌صورت کامل وارد غزه شده، حماس را نابود و غزه را به صورت کامل اشغال کند. نظر گروه سوم نیز چنین است که جنگ باید هرچه سریع‌تر تمام شده و تکلیف اسرا از طریق مذاکره مشخص شود.
در نتیجه، برآیند این اختلافات و پیوند آن با اختلافات گذشته، می‌تواند وضعیتی بدتر از این را برای رژیم رقم بزند. اگر با این پس‌زمینه، سیر صعودی نارضایتی از نتانیاهو در حد یک مطالبه جدی برای حذف او یا حتی منجر به برکناری او از جایگاه نخست‌وزیری شود، بحران تعمیق‌ یافته گذشته در کنار بحران‌های تولید شده جدید، وضعیت وخیمی را چه در عرصه سیاسی و چه در عرصه اجتماعی و بین‌المللی برای سرزمین‌های اشغالی به وجود خواهد آورد.
 
پیوند اختلافات گذشته و حال و شکافی عمیق‌تر
آنچه که از فضای داخلی صهیونیست‌ها رصد می‌شود، بیانگر آن است که با وجود گذشت 30 روز از عملیات 7 اکتبر، اختلافات به طور حل‌نشده باقی مانده و می‌رود که با پیوند به اختلافات گذشته، بحران سیاسی را در سرزمین‌های اشغالی رقم بزند. اکنون حزب لیکود به عنوان اصلی‌ترین حزب حاضر در ائتلاف دولتی در پی عملیات موفقیت‌آمیز حماس دچار اختلافات فراوان شده که می‌تواند در آینده نزدیک و شاید با آرام‌تر شدن فضای جنگی، منجر به انشقاق در درون این حزب شود. عرصه سیاسی سرزمین‌های اشغالی پیش از عملیات طوفان الاقصی، دچار تنش‌های بسیاری بود که نماد آن تشکیل دولت و کابینه و سلسله انحلال کنست (پارلمان) و برگزاری سریالی انتخابات و همچنین اعتراضات شهرک‌نشینان در شنبه‌های اعتراضی در مقابل اصلاحات قضایی نتانیاهو بود.
در نتیجه سیاست داخلی رژیم صهیونیستی در سال‌های اخیر صحنه نمایش بی‌ثباتی بوده است و ناظران تأکید می‌کنند که ریشه این بی‌ثباتی سیاسی در رژیم صهیونیستی در سال‌های اخیر قرار ندارد. بی‌سابقه بودن این بحران‌ها به حدی رسید که حتی مقامات عالی‌رتبه رژیم نیز به آن اذعان داشتند. اسحاق هرتزوگ، رئیس رژیم صهیونیستی در شهریورماه در ارتباط با لایحه تغییرات قضایی بار دیگر در خصوص پیامدهای این طرح هشدار داد و گفت که هرگز رژیم صهیونیستی تاکنون شاهد چنین بحرانی در سطح داخلی نبوده است. کارشناسان رژیم صهیونیستی معتقد بودند، تلاش نتانیاهو اوضاع را به سمت درگیری، جنگ داخلی و فروپاشی تدریجی سوق می‌دهد.
 
اختلافات با امریکا
بعد از روی کار آمدن نتانیاهو و کابینه افراطی او، اختلافات زیادی بر سر مسائلی چون طرح جنجالی اصلاحات قضایی و همچنین تشدید خشونت علیه فلسطینیان با امریکا به وجود آمد. کاخ سفید تندروی‌های کابینه را بر خلاف منافع عمومی رژیم صهیونیستی می‌دانست اما افراط‌گرایان این دست سیاست‌های تهاجمی و خشونت را راهکاری منحصر به فرد برای ارعاب و اعمال فشار علیه فلسطینی‌ها می‌دانستند.
کار به آنجا کشید که حتی بایدن و نتانیاهو با زبان تندی یکدیگر را خطاب قرار داده و خط و نشان می‌کشیدند. در داخل نیز وزرای کابینه در پاسخ به رفتار بایدن، از لحن تندی استفاده می‌کردند که در نهایت روابط آنها به اصطکاک گرایید.
به عنوان نمونه، هنگامی که جو بایدن توزیع عامدانه سلاح میان شهرک‌نشینان اشغالی توسط مقامات صهیونیستی را تندروی در حق ساکنان کرانه باختری می‌نامید، ایتامار بن گویر، وزیر تندرو رژیم صهیونیستی به او تاخت و گفت، اسرائیل بخشی از قلمرو امریکا نیست که در امور داخلی این رژیم مداخله کند.
بعد از طوفان الاقصی که توانسته بود ریشه‌های بنیادین رژیم را نشانه بگیرد، اما صهیونیست‌ها در کنار امریکا باقی ماندند تا لااقل بتوانند در این سردرگمی و ناتوانی از تصمیم‌‌گیری، راهکاری را در پیش گیرند.
عمق ضعف سیستماتیک آنجا خود را مشخص کرد که امریکا بدون هیچ مقاومتی از سوی اعضای کابینه توانست سکاندار وضعیت بحرانی سرزمین‌های اشغالی شود. در این بین اما برخی مقامات از اینکه تحت فرماندهی امریکا قرار گرفته و استقلال فکری‌شان زیر سؤال رفت، بسیار دلخور بودند. این موضوع حتی در میان ساکنین سرزمین‌های اشغالی نیز مشاهده می‌شد و آنها از اینکه رژیم قابلیت و توانایی مدیریت اوضاع را ندارد، ناامید بودند. وابستگی به ظرفیت‌های سیاسی و نظامی واشنگتن و حتی دیگر دولت‌های اروپایی برای کنترل اوضاع آن‌هم با قید فوریت به‌خوبی نمایی از قدرت پوشالی نهادهای نظارتی و تصمیم‌گیری صهیونیست‌ها را در عرصه جهانی به نمایش گذاشت که نمونه آن لزوم ورود بی‌سابقه رئیس‌جمهور ایالات‌متحده با جت جنگی در خاک سرزمین‌های اشغالی بود. از این رو، ترسیم چنین تصویر شکننده و وابسته‌ای از صهیونیست‌ها نزد جهانیان، موجب سرخوردگی افکار عمومی داخلی آن شده و در نتیجه‌ به مرور زمان به محلی از بروز اختلافات درونی رژیم مبدل خواهد شد.

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و سیصد و بیست و یک
 - شماره هشت هزار و سیصد و بیست و یک - ۱۵ آبان ۱۴۰۲