خودروهای زرهی و تانکهای اسرائیلی چگونه شکست خوردند؟
توانمندی جدید مقاومت به نام «یاسین»
حمید مهدویراد
مترجم
اخیراً نیروهای اشغالگر صهیونیستی تلاش خود را برای نفوذ زمینی به غزه بهصورت محدود و در چندین منطقه از دوجهت اصلی آغاز کردهاند، از شمال: نزدیک بیتلاهیا و بیتحانون و از جنوب: محله الزیتون. این مناطق تقریباً خالی از سکنه هستند و بجز زمینهای کشاورزی موارد حاد امنیتی خاصی در آنجا نبوده است. اشغالگرانی که به عمق چندین کیلومتری نوار غزه نفوذ کردهاند، در واقع وارد مناطقی شدهاند که به عنوان اراضی سوخته تلقی میشوند، درنتیجه نیروهای مقاومت این امکان را به نیروهای اشغالگر دادند تا بتوانند بدون هیچگونه مانع یا کمینی که خطر جدی داشته باشد، نفوذ کنند.
با اینحال، به محض نزدیک شدن نیروهای اشغالگر به مناطق شهری، مانند خیابان صلاحالدین که نوار غزه را از طول به دو نیم تقسیم و شمال آن را به جنوب متصل میکند، با واکنش شدید آتش مقاومت مواجه شدند که به سرعت نیروهای اشغالگر را از این خیابان و اطراف آن بیرون راندند زیرا اشغالگران از تثبیت مواضع نظامی برخوردار نبودند. اما براستی نیروهای مقاومت از چه عاملی برای بازدارندگی و دور نگه داشتن اشغالگران از مناطق شهری استفاده میکنند؟
پرتابگرهای یاسین
برای انجام یک عملیات زمینی از ادواتی همچون تانکها و خودروهای زرهی، آتش توپخانه که معمولاً میتواند در کنار هم و به لطف قدرت آتش مداوم و بمباران راه را برای حمله هموار کند، استفاده میشود. معمولاً بدون تانک و خودروهای زرهی، هیچ عملیاتی روی زمین امکانپذیر نیست. خودروهای زرهی روی زمین پخش میشوند و سربازان را داخل خود حمل میکنند تا با سربازان پیادهنظام با طرف مقابل مقابله کرده و در مقابل آرپیجیهای ضدتانک و ضدزرهپوش بتوانند از خود محافظت کنند.
اما مدافعان (یعنی همان نیروهای مقاومت) ادواتی برای جلوگیری از پیشروی یگانهای مختلف زمینی در اختیار دارند و اولین ابزار نیروهای مقاومت فلسطینی، پرتابگرهای یاسین است که حماس در همان روز اول عملیات طوفانالاقصی از آن پردهبرداری و دشمن را غافلگیر کرد. گلولههای پرتابگرهای یاسین 105 میلیمتری است و کالیبر این گلوله نشاندهنده قطر آن است. مقاومت اطلاعات زیادی در مورد یاسین ارائه نکرد اما همانطور که از شکل گلولهها پیداست، مشخص است که آنها دارای یک کلاهک پشت سر هم هستند که نوعی وسیله انفجاری است با دو مرحله انفجار و برای ضربه به انواع خودروهای زرهی و تانکهای اسرائیلی طراحی شده است.
در مرحله اول این کلاهک معمولاً یک انفجار کوچک با هدف ایجاد سوراخ در لایه بیرونی هدف یا زره ایجاد کرده و سپس چاشنی اصلی آن برای انفجار در پوسته هدف عمل کرده و میتواند نیروی کامل این گلوله انفجاری را به جای نفوذ در داخل تانک یا خودروی زرهی به سمت بیرون هدایت کند.
اما در مرحله دوم یکبار انفجاری بزرگتر که به دنبال مرحله اول است پدید میآید و از شکافی که در هدف رخ داده استفاده میکند و سپس تمام قدرت خود را به سمت وسیله نقلیه زرهی یا تانک تخلیه میکند و باعث ایجاد انفجار بزرگتر در آن میشود و با آسیب به لایه داخلی هدف یا اجزای آن و درنتیجه از کار انداختن وسیله نقلیه به سربازان داخل آن آسیب زده و آنرا از حرکت میاندازد.
هنگامی که این پرتابه به هدف برخورد کند پس از 10 متر موتور داخلی آن (پرتابه) روشن شده و چهار بال آن باز میشود و به پرتابه در طول پرتاب حالت مانا داده و حداکثر با سرعت 300 متر بر ثانیه برای اصابت به هدفهایی با فاصله و برد 200 متری است. چنانچه برای این پرتابهها تخمین زده میشود تقریباً 50 درصد احتمال اصابت به یک هدف متحرک (و نه ثابت) دارند، به این معنی که شلیک 20 تای آنها به 10 هدف ضربه وارد میکند.
این نوع پرتابهها معمولاً از نوعی موشک روسی RPG-7
که یک راکتانداز پرتابی است و روی شانه حمل میشود استفاده میکنند و معمولاً توسط دو نفر هدایت میشود که اولی حامل سلاح و دومی دستیار است که پرتابههای اضافی را حمل کرده و میتواند از پرتابکننده دفاع کند.
ما به سادگی در مورد یکی از شاهکارهای جنگی صحبت میکنیم، مشهورترین پرتابکننده موشک ضدتانک که از سال 1961 ساخته شده است، RPG-7 قدرتمند و ساده است و تاکنون بیش از 9 میلیون قبضه تولید شده است. این سلاح علاوه بر تعداد زیادی سازمان نظامی نامنظم در بیش از 40 کشور نیز استفاده میشود و درعین ارزان بودن علاوه بر داشتن دقت از قدرت بالایی برخوردار است و قیمت آن بین 500 تا 2000 دلار برای هر پرتابگر است.
قدرت کورنت
در عملیات طوفانالاقصی موشکهای کورنت به وضوح دیده شدند زیرا از آنها برای انهدام خودروهای زرهی اسرائیلی «نامر» استفاده شد و استفاده از آنها در صحنههایی از حمله اخیر به غزه برای هدف قرار دادن خودروهای زرهی استفاده شد. به نظر میرسد که نیروهای مقاومت فلسطینی برای پیشگیری از پیشروی دشمن از توان بالایی برخوردار هستند.
«کورنت» یک موشک هدایتشونده روسی است که برای استفاده در مواجهه با تانکها و خودروهای زرهی در جنگ زمینی طراحی شده است. این موشک از نسل سوم آن است که بهعنوان جایگزین سامانههای نسل اول و دوم مانند «فاگوت» و «کونکورس» ساخته شده و در ارتش روسیه استفاده میشد.
کورنت با استفاده از موشکهای ضدتانک با قابلیت انفجار قوی (HEAT) با ایجاد شکافی در قسمت جلوی هدف موجب انفجاری قوی و دقیق میشود که مانند موتوری پرسرعت منفجر شده و باعث افزایش نفوذ ماده منفجره به داخل هدف میکند.
کلاهک 152 میلی متری «هیت» یکی از قدرتمندترین سلاحهای هدایتشونده ضدتانک است که تا بهحال ساخته شده است و میتواند تا عمق 1000 تا 1200 میلیمتری هدف نفوذ کند. مهمتر از همه اینکه این موشک دارای لیزری نیمهخودکار برای هدایت بهتر به سمت هدف است.
کورنت شهرت وحشتناک خود را در میدان نبرد از برد بالای خود میگیرد که بسیار بیشتر از موشکهای ضدتانک کنونی است. بهعنوان مثال، موشک جاولین میتواند کلاهک جنگی را در فاصله 2.5 کیلومتری پرتاب کند، درحالی که حداکثر برد موشک کورنت به 5.5 کیلومتر میرسد.
جنگ شهری
موارد فوق تنها نمونهای برای نشان دادن سیستم مقابله با ادوات زرهی بود. با این اوصاف هنوز در مورد انبار مهمات حماس از مواد منفجره گرفته تا گلولههای خمپاره و موشکهای کوتاهبرد و سلاحهای سبک و غیره مانند تکتیراندازها یا همان قناصهچیهایی که توان رزمی آنها در عملیات زمینی و هدف قرار دادن دشمن اشغالگر بالاست صحبت نکردیم. چنانچه حماس پیشتر در 30 اکتبر با انتشار تصاویری در کانال تلگرامی قسام عنوان کرد که از این ادوات برای هدف قرار دادن سربازان اشغالگر استفاده کرده است. اما سوا از تجهیزات نظامی باید به این موضوع توجه کرد که نیروهای دفاعی نسبت به تاکتیک جنگ شهری از موقعیت برتری نسبی در مقابل مهاجمان (در اینجا منظور نیروهای اشغالگر اسرائیلی است) برخوردارند و همانگونه که برخی از تحلیلگران میگویند رسیدن به منطقه مورد نظر یک چیز است و تثبیت و حفظ آن چیز دیگری است، زیرا ماندن در چنین زمینی سختتر و خطرناکتر از دست یافتن به آن است.
نبرد شهری همیشه نقاط قوت بارز و باکیفیتی برای مقاومت فراهم میکند، بهطوری که نه تنها عبور از خیابان برای سربازان اشغالگر خطرناک است بلکه حتی برای هریک از پیشرفتهترین ارتشهای جهان نیز کار بسیار خطرناکی است. برای همین معمولاً آنها از بمبهای منهدمکننده بتن برای عبور از یک خانه به خانهای دیگر استفاده میکنند.
موقعیت مدافع در جنگ شهری معمولاً بهتر است و به گفته کارشناسان این حوزه حفاظت از شهرها برای کسانی که در داخل آنها هستند همیشه آسانتر از تصرف آنها توسط مهاجمان است، زیرا عملیات در منطقه شهری پیچیدهتر بوده و به نیروهای مقاومت کمک میکند تا به لطف تاکتیکهای جنگ نامنظم و با شناخت و اطلاعاتی که از ساختمانها دارند بتوانند در مواردی چون اطلاعات و شناسایی کار را برای مهاجمان سختتر کنند.
در نهایت حماس میداند که به لحاظ تجهیزات ضعیفترین طرف این نبرد است، اما به لحاظ مانور بر داشتههایش مانند موقعیت خود در نوار غزه و مانور در مسائل سیاسی (مثلاً از طریق مؤلفه تبادل زندانیها) بسیار حرفهایتر عمل میکند و با حضور نیروهای خود در میدان نبرد با وارد کردن بیشترین خسارات ممکن به ارتش اشغالگر اسرائیل و بالا بردن هزینه عملیات، در هرمرحلهای میتواند خود را با شرایط تطبیق دهد و تاکتیکهای جدیدی در زمینههای دفاعی برای کند کردن حرکت اشغالگران اسرائیلی ایجاد کند و این امر به نوبه خود میتواند فشار را بر تصمیمگیرندگان سیاسی در رژیم اشغالگر که با وضعیتی آشفته و نابسامان روبهرو هستند، افزایش دهد.