سیاست بازنده
امریکا چطور رژیم صهیونیستی را برای مقابله با جهان اسلام به خدمت گرفت؟
دکتر ابراهیم متقی
رئیس دانشکده علوم سیاسی دانشگاه تهران
1. دو عامل «واقعیتهای ذهنی» و «واقعیتهای عینی» همچون تکنولوژی و صنعت، اقتصاد و... به عنوان عوامل توسعه یا افول یک ملت شناخته میشوند. با توجه به این معادله، دولت عثمانی در قرن 18 و 19 که به عنوان یک قدرت مرکزی در جهان اسلام حتی در اروپای مرکزی شناخته میشد دو عامل باعث فروپاشی امپراطوریاش شد؛ یکی، عقبافتادگی در همگامی با تحولات تکنولوژیکی که سبب پیشرفت کشورهایی چون انگلیس، آلمان و امریکا و خروج تدریجی امپراطوری عثمانی از گردونه قدرتهای جهانی شد. دوم، استبداد داخلی و تغییر معادلات قدرت علیه امپراطوری عثمانی. در واقع گرایش عثمانی به تمامیتخواهی و اقتدارگرایی و عدم درک ظهور قدرت جدیدی به نام امریکا و حمایت انگلیس از این قدرت نوظهور سبب شد تا در ائتلاف قدرت در سمت دولتهای اقتدارگرا قرار گیرد که در نهایت شکستخوردگان جنگ جهانی دوم بودند.
2. با فروپاشی عثمانی براساس معاهده صفر، 6 کشور در نقشه جهانی ظاهر شدند که دو کشور سوریه و لبنان تحت قیمومیت فرانسه درآمدند و 4کشور دیگر و از آن جمله فلسطین زیر نظر دولت انگلیس اداره میشدند.
انگلیسیها پس از جنگ جهانی دوم با التفات به این امر که قادر به مدیریت فضای سیاسی جهان نیستند برای حفظ قدرت، سه روش را در دستور کار قرار دادند: نخست، جایگزین کردن امریکا به جای خود، دوم، فعال کردن بازیگران نیابتی که توانایی ایجاد تعادل منطقهای را داشته باشند و سوم، ایجاد ائتلافهای جدید در سطح منطقه از طریق دولتسازی و جابهجایی قدرت.
3. «حمایت از شبکه صهیونیستی» در کنار ایجاد تحولات ایران، یونان و ترکیه در راستای این سه اصل انجام میشد تا از طریق آن، قدرت در جهان غرب باقی بماند. چراکه دولتهای اروپایی به این نتیجه رسیده بودند که جامعه یهودیان یک گروه منفور در جهان غرب هستند که براساس آموزههای تلمودی نگاه بسیار سختگیرانهای نسبت به مسلمانان دارند. از همین رو، یهودیان بهترین گزینه برای مقابله با جهان اسلامی بودند که مدتها حاضر به پذیرش هژمونی غرب نشده بودند.
از طرف دیگر با ساکن شدن یهودیان در فلسطین، جامعه اروپایی نیز از درگیری با یهودیان نجات مییافت. مضاف بر اینها یهودیان از اوایل قرن 20 نبض سرمایهداری مالی را در دست گرفتند و از طریق صدور تکنولوژی، ایجاد جریانهای فرهنگی و تسلط بر فضای رسانه، یک «مثلث قدرت» را تا سال 1948 ایجاد کردند و به بازیگران مطلوب امریکا بدل شدند. از این رو، امریکاییها در تمام اسناد امنیتی، رژیم صهیونیستی را در حوزه «منافع حیاتی» و در حوزه سرزمینی خود قرار دادند، چراکه اسرائیل خط مقدم دفاعی و امنیتی امریکا در منطقه است.
مکتوب حاضر متن ویرایش و تلخیص شده «ایران» از سخنرانی دکتر متقی است که در نشست «بررسی تاریخی روابط ایران- فلسطین و امریکا- اسرائیل» در مرکز اسناد انقلاب اسلامی ارائه شده است.