نگرانی امریکا از حمله زمینی به غزه
امیرعلی ابوالفتح
کارشناس مسائل امریکا
مقامات امریکایی به مانند صهیونیستها، سالیان سال است که به دنبال رسیدن به یک هدف مهم در منطقه هستند و آن از بین بردن همیشگی حماس است.
ایالات متحده در راستای این هدف، در جنگ فعلی غزه خود را متعهد به دو مسأله میداند. نخست؛ اطمینان از امنیت اسرائیل است تا رژیم صهیونیستی به زعم خود در جنگ علیه تروریسم پیروز شود. از این رو امریکا از هیچگونه حمایت سیاسی، تسلیحاتی، امنیتی، اطلاعاتی، مالی و انواع مشاوره به اسرائیل دریغ نمیکند تا شاید حماس یکبار برای همیشه از بین برود.
تعهد دوم امریکا مبنی بر این است که جنگ از جغرافیای غزه به نقاط دیگر بخصوص در منطقه غرب آسیا گسترش پیدا نکند. در همین راستا است که نیروهای نظامی خود را در منطقه تقویت کرده و دو ناو هواپیمابر را هم به خلیج فارس فرستاده و به حزبالله و ایران برای عدم حمله و ورود به جنگ پیامهای بسیاری ارسال کرده است؛ چرا که گسترش این جنگ قطعاً به ضرر اسرائیل خواهد بود و جنگیدن در چند جبهه، هم آسیبپذیری این رژیم را بالاتر برده و هم منافع امریکا را در منطقه به خطر میاندازد. همچنین احتمال اینکه پای بازیگران دیگری همچون روسیه و چین هم به این ماجرا باز شود، دور از ذهن نیست.
اما تعهدات امریکا تا زمانی میتوانست پابرجا باشد که اوضاع نوار غزه همچون روزهای آغازین شروع طوفان الاقصی باشد. گذشت زمان نوعی تغییر را در ادبیات امریکاییها پیرامون این جنگ ایجاد کرد. امریکاییها در روزهای ابتدایی جنگ، تمامقد پشت سر صهیونیستها ایستادند و اعلام کردند اسرائیل «حق دفاع از خود» را دارد. اما شدت قساوت، نسلکشی و جنایات هولناک صهیونیستها در غزه، امریکاییها را وادار کرد در سیاست اعلامی خود نوعی انعطاف نشان داده و از رعایت قوانین جنگ، وارد شدن کمترین تلفات به غیرنظامیان و ورود کمکهای بشردوستانه به غزه صحبت میکنند. حتی امریکاییها که با برقراری چند روزه آتشبس در غزه مخالفت میکردند الان با یک تغییر ادبیات از عبارت «وقفه بشردوستانه» برای فراهم شدن فرصتی برای ورود کاروانهای کمکهای بشردوستانه به غزه سخن میگویند.
هرچند نمیتوان با قطعیت اعلام کرد که در سیاستهای اعمالی امریکا در قبال اسرائیل تغییری ایجاد شده اما سیاست اعلامی مقامات ایالات متحده، با توجه به فشار افکار عمومی و شدت جنایات اسرائیلیها برای بهبود وجهه حقوق بشری و اخلاقی خود تا حدی تغییر پیدا کرده و از عباراتی مانند «همه فلسطینیها حماس نیستند»، «حقوق ملت فلسطین» و... استفاده میکنند.
مقامات امریکایی حتی با حمله زمینی اسرائیل به غزه مخالفت کردهاند. هرچند گفته میشود که دلیل اصلی آنان، نگرانی از وضعیت حدود ۲۰۰ گروگان در اختیار حماس است و اگر این گروگانها آزاد شوند شاید امریکاییها مشکلی با حمله زمینی به غزه نداشته باشند اما، باز هم این دغدغه را دارند که ارتش اسرائیل در تونلها و دالانهای زیرزمینی غزه گرفتار شود و تلفات انسانی زیادی بدهد.
بنابراین، این گزاره را نمیتوان نادیده انگاشت که اگر امریکاییها مطمئن شوند گروگانها آسیبی نمیبینند و مهمتر از آن اینکه ارتش اسرائیل میتواند از پس یک جنگ زمینی بسیار سخت و دشوار در داخل غزه برآید، برگزاری چند تظاهرات و راهپیمایی گسترده در حمایت از فلسطین مانعی برای همراهی امریکا با اسرائیل نخواهد شد. امریکاییها معتقدند باید حماس به هر نحو و با هر هزینهای نابود شود اما این به شرطی است که دستیابی به این هدف، هزینه گزافی روی دست امریکاییها برجا نگذارد.
به بیان دیگر امریکاییها در وضعیت فعلی نسبت به موفقیت حمله زمینی اسرائیل تردید دارند. آنان نگران هستند که این عملیات انجام شود، صهیونیست ها تلفات بالا بدهد و در نهایت حماس هم باقی بماند یا گروههای رادیکالتر و تندروتر از حماس -به تعبیر آنان- متولد شود و گرفتاریهای کنونی اسرائیل از وضعیت فعلی بیشتر شود.
تحولات اخیر منطقه و تکاپوی امریکاییها برای تأثیرگذاری بر تصمیمات مقامات اسرائیل، نشان از آن دارد که اگرچه امریکا حضور نظامی خود را در منطقه کاهش داده اما به طور کامل از آن خارج نشده است. این حضور هم الزاماً نباید با توپ، تانک، ناو هواپیمابر و... باشد بلکه در قالب قراردادهای اقتصادی، نظام بانکی، پولی و تعاملات سیاسی هم جای میگیرد تا همچنان منطقه را به امریکا متصل نگه دارد. در این وضعیت، وقتی جنگی در منطقه رخ دهد یا امنیت اسرائیل به خطر بیفتد، باز هم امریکا ناو هواپیمابر خود را به منطقه اعزام میکند اما اگر جنگی هم در این منطقه نباشد به معنای عدم تمرکز امریکا بر این منطقه و معطوف شدن کامل تمرکز آن بر شرق آسیا نیست.