صهیونیستها به جنگ روانی رو آوردند
تقلا برای تغییر نتیجه یک استراتژی شکست خورده
زهره صفاری
خبرنگار
ارتش رژیم صهیونیستی که همچنان به رغم قتلعامهای گسترده مردان، زنان و کودکان در باریکه غزه نتوانسته بر شکست بزرگ اطلاعاتی امنیتی مقابل حماس و شوک بزرگ هفتم اکتبر سرپوش بگذارد، همزمان با آغاز تدریجی تجاوز زمینی به غزه، برای فرماندهان گردانهای القسام، شاخه نظامی حماس، لیست مرگ اعلام کرد تا با به راه انداختن جنگ روانی علیه مقاومت و القای پیشتازی اطلاعاتی از آنها بتواند خود را پیشتر از حریف نشان داده و هجمه محکومیتهای جهانی را نسبت به خود کاهش دهد؛ تقلایی که همچنان بینتیجه است و شرایط را بیش از حماس به زیان صهیونیستها پیش میبرد.
به نوشته شبکه خبری الجزیره، نظامیان رژیم صهیونیستی در راستای اجرای این پروژه روانی، خانه صالح العاروری، جانشین رئیس دفتر سیاسی حماس در شهرک عاروره در رامالله را پس از چند روز اشغال، با انفجاری مهیب تخریب کردند. آنطور که رسانههای عبریزبان نوشتهاند، دستور تخریب این خانه 27 اکتبر توسط فرمانده کل ارتش رژیم صهیونیستی صادر شده بود اما نکته آنجا بود که به رغم لافهای اطلاعاتی این رژیم درباره تحرکات رهبران حماس و خانوادههایشان، همچنان تا روزها تردیدهایی درباره هویت ساکنان این خانه وجود داشت. در این میان منابع فلسطینی اعلام کردهاند، نیروهای امنیتی رژیم صهیونیستی از حدود 10 روز پیش این خانه را در اختیار گرفته و به نوعی آن را به پایگاه اطلاعاتی خود بدل کرده بودند. حتی بنری روی خانه با این مضمون که «این خانه صالح العاروری است که حالا دفتر ابو نیمر و شین بث است» نصب شده بود. چند روز پس از این نمایش که بخشی از جنگ روانیای بود که تلآویو به زعم خود برای تضعیف جایگاه حماس در پیش گرفته بود، دستور تخریب صادر شد و ارتش رژیم صهیونیستی پس از تخریب کامل خانه از منطقه عقبنشینی کرد. اما نظامیان پیش از ترک محل پرچمی روی ویرانهها گذاشتند که مضمون نوشتههای آن حماس را همتراز با داعش معرفی کرده بود. اتهامی که به رغم تقلاهای سران تلآویو همچنان نهتنها وجهه حماس را تخریب نکرده است که نتوانسته ذرهای از هجمه محکومیتها به قتلعامهای این رژیم را کاهش دهد.
به نوشته العالم، نظامیان صهیونیست دیروز پس از این عملیات و انفجار خانه العاروری، خانه شهید «عبدالجواد حمدان صالح» را نیز در شهرک عاروره منفجر و تخریب کردند. این ارتش در بیانیهای این تخریبها را به عنوان بخشی از جنگ علیه حماس عنوان کرده است.
اما العاروری 54 ساله که از روزهای ابتدایی عملیات طوفان الاقصی یکی از شاخصترین فرماندهان این جنگ از سوی رژیم صهیونیستی شناخته میشود، در لبنان در تبعید به سر میبرد و خانواده او نیز مدتهاست در خانه تخریبشده زندگی نمیکردند. در همین راستا برنارد اسمیت، تحلیلگر سیاسی در رامالله به الجزیره گفت: «این اقدام بیش از هر چیز یک نمایش سمبلیک بود. بدون شک آنها خود العاروری را میخواستند چرا که او یکی از مهمترین مهرههای حمله هفت اکتبر است اما چون او را دستنیافتنی دیدند، دست به این اقدام زدند.»
چرا رژیم صهیونیستی درصدد اثبات برتری بر حماس است؟
سه روز پس از شوک تلآویو از حمله رعدآسای مقاومت غزه و موشکباران نفسگیر حماس و شکسته شدن همه مرزهای فیزیکی سرزمینهای اشغالی، ارتش رژیم صهیونیستی با انتشار فهرست بلندبالایی از چهرههای اصلی مقاومت آنها را «مردان مرده» خواند و وعدهای دستنیافتنی برای قتلعام آنها و نابودی حماس داد. سران این رژیم این ادعا را پس از حدود 20 روز بار دیگر تکرار کرده و با تأکید بر اینکه مخفیگاههای آنها را در تیررس دارند، رجز جدیدی برای مقاومت خواندند. اما اینکه چرا رژیم صهیونیستی به رغم قدرت نظامی و پشتیبانیهای لجستیکی و تسلیحاتی غرب بویژه امریکا در این برهه از جنگ به سمت جنگ روانی علیه حماس و تلاش برای تضعیف آن رفته، موضوعی است که ریشه در ناکامی سیاستهای چند وقت اخیر تلآویو دارد. در عین حال مقاومت نیز به این شرایط کاملاً واقف است و حتی جهاد اسلامی بهتازگی نسبت به آغاز جنگ روانی سخت رژیم صهیونیستی با انتشار فیلمها و تصاویر جعلی و حتی ترویج و القای واقعیات و حقایق علیه حماس هشدار داده است.
تیغ شمشیر آهنین بر گلوی صهیونیستها
رژیم صهیونیستی در پاسخ به حمله بزرگ هفت اکتبر حماس با عملیات همهجانبهای از هوا و زمین حملات خود بر باریکه غزه را آغاز کرد. به نوشته سایت بیانان، این استراتژی جنگی که با نام عملیاتی شمشیر آهنین از سوی این رژیم اجرا شده بود، دو هدف را دنبال میکرد؛ اول نابودی حاکمیت حماس و ظرفیت نظامی آن در غزه و دوم آزادی گروگانهایی که روز هفت اکتبر دستگیر شده بودند. روند این عملیات بر پایه نفوذ تدریجی صهیونیستها به غزه، هدف گرفتن زیرساختهای حماس و ترور رهبران آن بود. در این استراتژی روی کاغذ، تلفات حداقلی برای صهیونیستها در نظر گرفته شده بود و یکی از بخشهای مهم آن ممانعت از ورود حزبالله به صحنه نبرد بود.
اما در عمل این اتفاق رخ نداد و حماس توانست از این تعلل صهیونیستها برای آمادهسازی بیشتر و تلهگذاری و تقویت سیستم دفاعی خود بهره گیرد. این در حالی بود که تشدید بمباران رژیم اشغالگر بر باریکه غزه و قتل عام غیرنظامیان بویژه کودکان هجمهها را نسبت به این رژیم سنگینتر کرده است.
از سوی دیگر خانوادههای گروگانها نیز تاب این انتظار و تعلل را نداشتند و این رژیم مورد انتقادهای روزافزون داخلی نیز قرار داشت. برخی خانوادهها همچنین خواستار عملی کردن پیشنهاد تبادل زندانیان فلسطینی و گروگانها بودند اما سران تلآویو به خوبی میدانستند پذیرش این شرط به معنای تزریق هزاران فلسطینی به جبهه حریف است و حاضر نبودند زیر بار آن بروند.
اما با همه این شرایط عملیات زمینی به صورت تدریجی و مقطعی آغاز شد اما عدم اطمینان از نتیجهای که میتواند این جنگ زمینی برای اشغالگران داشته باشد، باعث شد آنها همزمان به جنگ روانی نیز رو آورند و در راستای سودای نابودی حماس، برای رهبران آن لیست مرگ اعلام کنند.
رژیم صهیونیستی درصدد است ناکامی اطلاعاتی را که در 7 اکتبر تجربه کرده با این پیشتازی اطلاعاتی درباره مخفیگاههای رهبران حماس جبران کند. چراکه آنها امیدوارند این شرایط این فرصت را به ارتش رژیم صهیونیستی بدهد تا با وعده کنار زدن رهبران حماس و اعلام اخباری درباره آنها بازی روانی جنگ را تا حدودی به سود خود کنند.
رؤیایی که تحقق یافتنی نیست
بدون شک این وعده ارتش و بنیامین نتانیاهو برای حذف حماس با چنین سیاستهایی واقعگرایانه نیست. به باور تحلیلگران تایم، در واقع آنچه مسلم است ایدئولوژی قدرتمند اسلامی حماس و عدم پذیرش کابینه صهیونیستی در کنار خود هرگز نمیتواند پاک شود. در عین حال به نوشته دویچه وله روند تحولات جنگ غزه به گونهای جلو رفته که فرجام آن و پیامدهایش نامعلومتر از قبل شده است. فارغ از عوامل فنی و نظامی که حتی در داخل اراضی اشغالی نیز به تفصیل مورد بحث قرار دارد، تغییر عوامل سیاسی و روانی جنگ و بخصوص تأثیرات تخریب غزه، مجازات جمعی و عملیات نظامی کور صهیونیستها، در سه هفته گذشته موانع جدیدی را برای این رژیم در تحقق اهداف اعلام شدهاش ایجاد کرده است. به عبارت دیگر کشته شدن هزاران نفر از ساکنان غزه که نیمی از آنها کودکان هستند و محاصره اقتصادی شدیدی که منجر به گرسنگی، تشنگی و محرومیت صدها زن و مرد و کودک فلسطینی از خدمات بهداشتی و پزشکی شده است، انتقادها و اعتراضات به آنچه صهیونیستها آن را انتقام سخت خواندهاند را روز به روز بیشتر کرده است، به شکلی که ارتش اشغالگر از دید بخش قابل توجهی از افکار عمومی و برخی دولتهای دنیا به نسل کشی و جنایت جنگی متهم شده است. اما چالشهای تل آویو فراتر از اعتراض به نادیده گرفتن تفکیک اهداف نظامی و غیرنظامی در چهارچوب اصول بشردوستانه است. بدون شک رژیم صهیونیستی و متحدان غربیاش در حال حاضر از نقطه نظر سیاسی در منگنه قرار گرفتهاند. صهیونیستها سعی در القای این امر داشتند که حماس مشابه داعش است و انتظار برخورد مشابهی از سوی جامعه جهانی داشتند. اما از منظر سیاسی مقاومت غزه هرگز نمیتوانست در این جایگاه قرار بگیرد چراکه نه تنها حمایت دولت ترکیه از حماس و رد تروریست بودن آن مطرح بود، بلکه همزمان مسکو میزبان هیأت نمایندگان حماس در مسکو بود که هر دو اینها چالش بزرگی برای رژیم صهیونیستی و شرکای غربیاش ایجاد کرده بود. فارغ از این از دید فلسطینیها و کشورهای اسلامی نیز حماس جایگاه متفاوتی داشت و این بازی اسرائیلیها بیش از هر چیز حمایتها از حماس را بیشتر کرد. در عین حال مخالفت فزاینده جهان درباره حمله به غزه میتواند در ابعاد و دامنه حمله زمینی این رژیم محدودیتهایی ایجاد کند که در عمل نابودی حماس و پایان دادن به حکمرانی آن را در غزه غیرواقع بینانهتر از گذشته خواهد کرد.