صفحات
شماره هشت هزار و سیصد و یازده - ۰۳ آبان ۱۴۰۲
روزنامه ایران - شماره هشت هزار و سیصد و یازده - ۰۳ آبان ۱۴۰۲ - صفحه ۲۱

تاریخ‌نگار انگلیسی- یهودی:

صهیونیست ها آفت بشریت هستند

وصال روحانی
مترجم

آوی شلایم تاریخ‌نگار انگلیسی- یهودی است که با وجود 77 ساله شدن با ذهنی باز صحبت و ارائه طریق می‌کند. وی در بغداد و در یک خانواده متمول یهودی به دنیا آمد و در اوایل دهه 1950 در معیت خانواده‌اش به سرزمین‌های اشغالی مهاجرت و تابعیت اسرائیلی را اختیار کرد. با این حال او منتقد همیشگی رژیم صهیونیستی بوده و تا همین دو سال پیش رشته تاریخ و فلسفه را در دانشگاه آکسفورد تدریس می‌کرد و طی دروس‌اش شاگردان خود را به ماهیت واقعی صهیونیست‌ها واقف می‌ساخت. او امروز هم که ایام بازنشستگی‌اش را در انگلیس می‌گذراند، دیدگاه واقع‌بینانه و افشاگرانه خود را در قبال صهیونیست‌های غاصب حفظ کرده است. شلایم که کتاب‌های متعددی درخصوص بحران‌های خاورمیانه و از جمله «دیوار آهنین؛ اسرائیل و جهان عرب» را نوشته، به تازگی مصاحبه‌ای پیرامون واقعه عظیم «طوفان الاقصی»، تشدید بحران در نوار غزه و سایر مسائل خاورمیانه با نشریه ال پاییس اسپانیا انجام داده و طی آن یک بار دیگر عملکرد ضد انسانی رژیم نامشروع تل‌آویو و حمایت شرم‌آور دولت‌های بزرگ غربی از این رژیم را زیر سؤال برده است.

آقای شلایم! عناد شما با صهیونیسم ابدی است. این طور نیست؟
چطور می‌توان منتقد این رژیم ضد بشری نبود؟ مادر مرحوم‌ من همیشه در مورد دوستان مسلمان که در بغداد داشتیم، با تحسین صحبت می‌کرد ولی وقتی از او پرسیدم آیا دوستان صهیونیستی هم داشته است یا خیر، گفت: هرگز، آنها آفت بشریت هستند.

شما در اسرائیل بزرگ شدید و متخصص امور سیاسی و رویکردهای بین‌المللی این رژیم هستید. تحولات تلخ سه هفته اخیر سرزمین‌های اشغالی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
سازمان حماس در روز 7 اکتبر عملیات طوفان‌الاقصی را آغاز و برای اولین بار در تاریخ حیات منطقه اهدافی را در داخل اسرائیل با توفیق هر چه بیشتر کوبید و اسرائیلی‌ها را مات کرد. این پاسخ شایسته‌ای از سوی رزمنده‌های فلسطینی به سال‌ها تضییع حق‌شان توسط رژیم نامشروع تل‌آویو بود و بنابراین ادعای اسرائیلی‌ها در این خصوص که فلسطین شروع کننده این جنگ تازه بوده، یک ادعای واهی است.

سیر وقایع در غزه در روزهای پس از حمله اولیه حماس چنان مرگبار بوده که امیدی به حل سریع این بحران وجود ندارد. آیا شما نیز همین باور را دارید؟
واکنش اسرائیلی‌ها نه یک حرکت استراتژیک سیاسی و نظامی بلکه آدم‌کشی محض و کور با هر وسیله و حجم و میزان ممکن بوده است. اقدام اسرائیل به واقع مصداق کامل تروریسم دولتی است. اگر بخواهیم به نقطه شروع همه این ماجراها رجعت کنیم، باید متذکر شویم که جنگ سال 1967 که اسرائیل آن را همواره محل پیروزی خود مقابل فلسطین تلقی کرده، در گذر زمان تبدیل به نقطه یک انتقال تدریجی و 50 ساله به سوی طوفان‌الاقصی بوده و پاسخ کنونی فلسطینی‌ها را توجیه می‌کند.

چگونه می‌توان زیاده‌طلبی‌های اسرائیل و این همه تصرف خاک فلسطین توسط این رژیم را هنوز تصور و در قبال آن سکوت اختیار کرد؟
مشکل اسرائیل این است که آنها اصلاً به نقطه آغاز و زمان تکوین همه مسائل نمی‌نگرند و فقط روی واکنش فلسطینی‌ها مانور می‌دهند. این اسرائیل بود که در سال 1948 سرزمین آبا و اجدادی فلسطینی‌ها را غصب و آن را به نام خود کرد و این به معنای شروع همه بحران‌ها به دست صهیونیست‌هاست. رژیم تل‌آویو به جای قبول این واقعیت آشکار فقط به عکس‌العمل طبیعی و شرافتمندانه فلسطینی‌ها در قبال از دست دادن سرزمین‌شان اشاره و آنها را به خاطر مبارزه با اشغالگران، تروریست توصیف می‌کند.

سرنوشت کابینه اسرائیل پس از برقراری آتش‌بس احتمالی در روزهای آینده چه خواهد شد؟
باور من این است که چون کابینه نتانیاهو و به واقع خود وی طی یک سال و نیم اخیر افراط‌ گری‌ها را از حد گذرانده و قادر به حفظ امنیت مردم نشده، در پایان جنگ فعلی برکنار خواهد شد.

کار دولت‌های غربی حامی اسرائیل در جریان «طوفان الاقصی» به کجا خواهد انجامید؟
متأسفانه سازمان‌های ناظر بر رویدادهای بین‌المللی زورشان به امریکا و شرکای آنها نمی‌رسد اما امریکا و سایر قدرت‌های غربی شریک جرم آشکار صهیونیست‌ها در جنایات عظیمی هستند که هر روز در غزه به چشم می‌بینیم.

ستیز قدیمی حماس و اسرائیل از کجا نشأت می‌گیرد؟
اسرائیل و حامیان غربی‌اش همواره قصد تضعیف حماس را داشته‌اند. حتی در سال 2006 که این سازمان در یک انتخابات سالم در سطح فلسطین حائز بیشترین آرا و صاحب حق تشکیل کابینه شد، ‌اسرائیل آنها را به رسمیت نشناخت و گفت حاضر نیست بر سر تشکیل یک منطقه دوملیتی و استقرار اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها در کنار یکدیگر اما با مرزبندی‌ها و تفکیک محسوس از یکدیگر با سران حماس مذاکره کند. حمایت امریکا در این زمینه از اسرائیل، حماس را بیش از پیش مصمم کرد که تنها راه برقراری عدالت در منطقه، رویکرد به عملیات نظامی و جنگیدن در راه آزادی «قدس» است.

آیا اقدامات دولت تل‌آویو در قبال غزه طی یک ربع قرن اخیر ضد‌و‌نقیض‌های آشکاری نداشته است؟
دقیقاً همین‌طور است. از همان سال 2007 که اسرائیل محدودیتی آشکار در ترددهای عمومی در نوار غزه و کرانه غربی را برقرار کرد، مرتکب یک کار غیرقانونی بزرگ شد و تشدید شهرک‌سازی‌ها برای صهیونیست‌ها در آن منطقه ظلمی آشکار به فلسطینی‌ها بود که مجبور شدند محل زیست خود را ترک و درد آوارگی را تحمل کنند تا اشغالگران در آنجا مأوا یابند. وضعیت کنونی از همیشه بدتر و جنایت‌آمیزتر است زیرا رژیم تل‌آویو راه ورود محموله‌های غذایی، دارویی و آب و حامل‌های انرژی را روی مردم بسته و دست به یک پاکسازی قومی شرم‌‌آور زده ‌است.

از دیدگاه شما نبرد جاری در منطقه چه جایگاهی را در تاریخ مناقشات اسرائیل و فلسطین به خود اختصاص می‌دهد؟
این بی‌گمان بزرگ‌ترین مصاف آنها با دربرگیرندگی فزون‌تری نسبت به تمام منازعات قبلی است و به تبع آن حجم جنایات صهیونیست‌ها طی این مناقشه از تمام ادوار قبلی فراتر می‌رود. اسرائیل شهرک‌سازی‌های غیرقانونی‌اش را در سرزمین‌های اشغالی از 1967 آغاز کرد، اما آنچه در سال‌های اخیر به این پروسه ننگین اضافه شده، تشدید این پروسه و بالا رفتن شمار آوارگان فلسطینی و شهید شدن بسیاری از آنها توسط ارتش اسرائیل بوده است. به این نکته توجه کنید که ارتش اسرائیل به سبب مجهز بودن به پیشرفته‌ترین تسلیحات هر دو سه سال یک بار یک بحران اجتماعی و نظامی بزرگ را در منطقه ایجاد کرده و در راه اسکان صهیونیست‌ها در حجم بیشتری از نوار غزه، فلسطینی‌های فزون‌تری را به ورطه مرگ کشانده است. برای جامعه جهانی این یک سؤال بدیهی و عادلانه است که تل‌آویو چگونه مدعی است شروع‌کننده جنگ فعلی فلسطینی‌ها بوده‌اند حال آنکه آنها فقط واکنشی درست و بحق به سال‌ها پایمال شدن حقوق‌شان داشته‌اند و به واقع جان به لب شده بودند و طوفان الاقصی محصول مستقیم آن عاصی شدن‌هاست.

برنده جنگ فعلی کیست؟
قطعاً اسرائیلی‌ها نیستند. ظالمانی که حتی به بیمارستان‌ها و آمبولانس‌ها رحم نمی‌کنند و بچه‌ها و زنان را تار و مار می‌کنند و مساجد و مدارس را به ویرانی سوق می‌دهند، برنده هیچ جنگی نیستند و برعکس بازنده هر بازی‌ای هستند که انسانیت از پایه‌های اصلی آن باشد. از سال 1967 به بعد این ششمین ستیز سراسری است که بین اسرائیل و فلسطین سر گرفته و این از تمامی موارد قبلی تلخ‌تر و دارای ابعادی فاجعه‌بارتر است. شما وقتی یک ملت صلح‌طلب را کوچ اجباری می‌دهید، در هر محکمه‌ای در جهان، حکم نامشروع بودن‌تان صادر خواهد شد.
آیا پس از طوفان الاقصی امیدی به بازگشت به شرایط نسبتاً آرام چند سال اخیر وجود خواهد داشت؟
به هیچ وجه، چنین واقعه‌ای پروسه‌ای بسیار زمانبر خواهد بود. این واقعه چنان تأثیرگذار بوده که ابعاد وجودی و پیامدهای آن تا نیم قرن بعد هم استمرار یافته و احساس خواهد شد. این را که چرا عادی‌سازی روابط مختل و به کلی متوقف شد، از اسرائیلی‌ها بپرسید که آنقدر در زیر پا گذاشتن حقوق فلسطینی‌ها اصرار به خرج دادند و در بی‌حرمتی به مسجدالاقصی زیاده‌روی کردند که صبر فلسطینی‌ها تمام و واکنش آنها را در قالب طوفان الاقصی موجب شد. اگر یک کابینه غیرافراطی و معقول بر تل‌آویو حکومت می‌کرد، با پرهیز از هرگونه تنش‌آفرینی  پروسه عادی سازی بین ریاض و رژیم صهیونیستی و تأسی چند کشور دیگر عربی محتمل می‌شد. کابینه نتانیاهو آنقدر تندرو و سفاک است که حتی به ساخته‌ها و دستاوردهای خودش هم رحم نمی‌کند و پایه‌های عادی‌سازی روابط را به دست خود و با سلاح بلاهت خویش قطع کرد. این کابینه خطاکارترین دولتی است که طی سالیان معاصر در تل‌آویو سر کار آمده و تاوان نادانی‌اش را دیر یا زود پس خواهد داد.
منبع: El Pais

جستجو
آرشیو تاریخی