صفحات
شماره هشت هزار و سیصد و هشت - ۳۰ مهر ۱۴۰۲
روزنامه ایران - شماره هشت هزار و سیصد و هشت - ۳۰ مهر ۱۴۰۲ - صفحه ۶

ضرورت فقه محیط زیست و موانع آن

محمدکاظم حقانی فضل
مدیر دانشنامه فقه معاصر

دانش فقه عهده‌دار تنظیم افعال مکلفین است و نظم‌دهی به رابطه «انسان با خدا»، «انسان با خود»، «انسان با دیگران» و «انسان با طبیعت» را هدف قرار داده است. رابطه انسان با طبیعت امروزه در قالب مسائل محیط‌زیستی مطالعه می‌شود. عناصر شکل‌دهنده محیط‌زیست در فقه اسلامی نیز مورد توجه بوده و گاه احکامی بر آنها مترتب شده است. مثل اینکه در جنگ‌ها، آلوده و سمی کردن آب و کندن درختان روا نیست که در ابواب جهاد در کتب فقهی جای گرفته است. اما در هیچ یک از کتاب‌های معروف فقهی، بابی اختصاصی برای مسائل محیط‌زیستی نوشته نشده است، چنانکه در کتاب‌های حدیثی نیز چیزی به‌عنوان «احادیث محیط‌زیست» یافت نمی‌شود. اما چرا؟
معضلات محیط‌زیستی نتیجه توسعه بعد از انقلاب صنعتی و تزاحم عرصه‌های مختلف زیست انسانی است. آنچه در دنیای نو رخ داده است؛ یعنی گسترش جمعیت و رشد فناوری و سرعت باورنکردنی استفاده از منابع طبیعی، حتی در آغازین روزگار دوران مدرن قابل پیش‌بینی نبود. فقه اسلامی را در این عرصه باید دانشی «پیرو» دانست که نمی‌تواند موضوعات را پیش‌بینی کند بلکه این پیشامدهای زندگی است که این موضوعات را می‌سازد و در برابر مکلفان و مقلدان و فقیهان قرار می‌دهد. از همین‌جاست که نمی‌توان انتظار داشت فقیهان در ساماندهی دانش فقه، بابی به اسم «باب محیط‌زیست» در نظر گرفته باشند؛ هرچند در روایات اسلامی درباره چگونگی رفتار با حیوانات، یا گیاهان یا آب و مانند آن توصیه‌هایی شده است، ولی سویه این روایات لزوماً چیزی به اسم محیط‌زیست نیست.
در واقع فقه، از اساس، از زاویه زندگی انسان به جهان می‌نگرد؛ چون موضوع آن افعال مکلفان است. بنابراین نمی‌توان در آن، بابی یافت که موضوع آن آب، گیاه، حیوان، هوا، فناوری، ماشین یا هر موضوع دیگری باشد که ارتباط مستقیم به انسان و رفتارهای او نداشته باشد.
نکته دیگری که مانع شکل‌گیری فقه محیط‌زیست شد «اصالت اباحه» است. بر اساس مبانی بنیادین فقه اسلامی، انسان در استفاده از مواهب الهی آزاد است. محدودکننده این آزادی، حقوق دیگران، ضرر به خود یا دیگران و یا حرمت اولیه برخی از این مواهب است. تزاحم با حقوق دیگران در جهان کوچکی که گذشتگان زیست می‌کردند چندان کوچک و محدود بود که تأسیس دانشی جدید یا افزودن بخشی تازه به فقه را‌ طلب نمی‌کرد. این گسترش ارتباطات و جهانی‌شدن بود که بشر را متوجه تأثیرات ویرانگر مواجهه‌اش با طبیعت و محیط‌زیست کرد.
دانش فقه از سوی دیگر مبتنی بر نوعی الهیات خاص است که برون‌داد این الهیات، منجر به کم‌توجهی به محیط‌زیست شد. در الهیات اسلامی، خداوند طبیعت را منظم، هدفمند، برای انسان و کافی برای او آفریده است و اگر هم کاستی در برخی زمان‌ها و مکا‌ن‌ها مشاهده شود، ناشی از ظلم ظالمان یا امتحان الهی یا مکافات عمل مؤمنان است. در این نگاه الهیاتی «توان مخرب انسان نسبت به طبیعت» نادیده گرفته شده است. اما امروز به ضرورت «فقه محیط‌زیست» آگاهیم؛ هرچند که هنوز دانشی نوپاست.

 

جستجو
آرشیو تاریخی