پیام مقاومت منطقه به تل آویو و حامیانش

فائزه سادات یوسفی
خبرنگار

در حالی که رژیم صهیونیستی سعی می‌کند با ورود و پشتیبانی رهبران غربی، به حملات جنون‌آمیز و وحشیانه خود ادامه دهد، ‌ارکان جبهه مقاومت نیز طبق هشدارهای خود، در کارزار منازعه با رژیم صهیونیستی و امریکا به طور یکپارچه وارد شدند تا عمق استراتژیک خود را علیه آنها به کار برده و در وزن کشی با قوای غربی، سیمای یکدست و قدرتمند خود را به رخ آنها بکشند. در این بین، عیان شدن چهره دروغین حقوق بشر امریکا و دیگر متحدان غربی در میان جامعه جهانی نیز از آورده‌های این جنگ نامتقارن بوده است.
 
اتحاد جبهه مقاومت
همزمان با حملات وحشیانه رژیم به غزه و حضور جانبدارانه بایدن و برخی رهبران اروپایی برای تقویت بازدارندگی رژیم، ‌جبهه مقاومت نیز در سوی مقابل، شیوه نوینی از فعالیت‌های خود را در کانون‌های منطقه‌ای امریکا و خاک سرزمین‌های اشغالی به کار گرفته تا ضمن ایجاد موازنه قوا با جبهه مؤتلفه غربی-اسرائیلی، قواعد جدید رویارویی با این جبهه را به آنها عرضه کند. این شیوه همزمان با حملات گروه‌های مقاومت فلسطین علیه رژیم با هدف قرار دادن پایگاه‌های امریکا و حتی خاک سرزمین‌های اشغالی در تمام منطقه بسط داده شده است. این هزینه‌ای است که امریکا مابه ازای حمایت خود از اسرائیل متحمل می‌شود و هر چه پاشنه بر حمایت‌ها بیشتر بچرخد، فشار محور مقاومت نیز فزونی می‌یابد. این حملات البته تنها هشدار به کاخ سفید نیست، بلکه در راستای سیاست بیرون راندن امریکا در منطقه نیز اجرایی شده است.
در حالی که امریکا تلاش می‌کند با ایجاد پایگاه‌های نظامی، نفوذ ژئوپلیتیک خود در منطقه را تعمیق بخشد، اما اکنون آنها خوراک گروه‌های مقاومت شده و به نقطه درگیری در دسترس جبهه مقاومت مبدل شده است. هفته پیش بایدن و سایر رهبران اروپایی هم‌پیمان با رژیم صهیونیستی وارد اراضی اشغالی شده و تلاش کردند که با حمایت مطلق و همه جانبه از اقدامات وحشیانه رژیم، پیام خود را به جبهه مقاومت ارسال کند، اما اکنون جبهه مقاومت با هدف قرار دادن پایگاه‌های امریکا و رژیم صهیونیستی، نه تنها سیگنال بازدارندگی مقاومت را به تل آویو ارسال می‌کند بلکه فراتر از آن نشان می‌دهد، تهدیدی آشکار و فعال برای جبهه رژیم‌صهیونیستی با مشارکت امریکا خواهد بود. در همین راستا، حملات جداگانه و همزمان جبهه مقاومت در عراق، سوریه، یمن و لبنان به پایگاه‌های امریکا و رژیم صهیونیستی، حلقه جدیدی از زنجیره مبارزه محور مقاومت را فعال و نمایان کرده است.
این دقیقاً موضوعی است که گروه‌های مقاومت به آن قبلاً هشدار داده و اکنون نیز تأکید دارند. در همین ارتباط جعفر الحسینی، سخنگوی کتائب حزب‌الله عراق با اعلام خبر وارد میدان شدن مقاومت عراق و هدف قرار دادن پایگاه‌های امریکا گفت: «امریکایی‌ها شرکای اصلی در کشتار مردم غزه هستند و بنابراین باید عواقب آن را متحمل شوند.» بر اساس همین تهدیدات بود که ایالات متحده امریکا تلاش داشت با انحلال رسمی گروه‌های مقاومت و حشدالشعبی، ستون رویارویی با خود در عراق را حذف کرده و خطرات موجود را از خود دور کند.
در این برهه زمانی، سیر تغییر فازعملیاتی گروه‌های مقاومت بعد از طوفان‌الاقصی به این مرحله نیز ختم نخواهد شد و همزمان با شدت عمل رژیم صهیونیستی در خاک فلسطین اشغالی، نقشه راه جدیدی در اتاق فکر مقاومت شکل خواهد یافت. از طرف دیگر، دیپلماسی تهاجمی در سیاست خارجی محور مقاومت، شامل دولت‌ها و گروه‌ها، چتر حمایتی از این گونه حملات است که کاخ سفید و رژیم صهیونیستی را عملاً در میدان رزمی و سیاسی به چالش کشیده است. تداوم حملات به پایگاه‌های امریکا به عنوان نقطه شروع منازعه و رویارویی، می‌تواند نقشه امنیتی امریکا در منطقه غرب آسیا را با خطر مواجه سازد. چرا که هژمونی مقاومت به گونه‌ای در جنگ سوریه و جدال مشابه آن، در منطقه اثبات شده که‌ تهدیداتش برای کاخ سفید خطر آفرین و تعیین کننده است؛ کاخ سفید نیز این موضوع را درک کرده است.
 
سردرگم کردن صهیونیست‌ها
آنچه مشهود است و مانع پیاده‌سازی یا لااقل مانع هر گونه تغییر در نوع حملات رژیم شده، ابهام استراتژیک جبهه مقاومت است که در عین استمرار حملات اما هر روز با رونمایی از مدل جدید عملیاتی ابتکار عمل را در دست گرفته و با سردرگمی در میان افسران ارتش رژیم و مقامات کاخ سفید، اتخاذ هر گونه تاکتیک جدید علیه فلسطین را به بن‌بست کشانده است. در حالی که رژیم صهیونیستی دچار سردرگمی در طرح‌ریزی لازم بوده و تنها برای جبران شکست حیثیتی خود به طور جنون آمیزی به بمباران مناطق غیرنظامی غزه و کرانه باختری بسنده کرده و با به خاک و خون کشیدن مردم راهبرد شکننده خود را پیگیری می‌کند.
ناامن‌سازی منطقه برای خروج اجباری امریکایی‌ها و رژیم صهیونیستی از دیرباز از بزرگترین راهبردهای مقاومت بوده و اکنون نیز در همین راستا اجرایی می‌شود. از همین رو بود که طی چند روز گذشته، دیپلمات‌های این رژیم ناچار شدند آنکارا و استانبول را ترک کنند. قبلاً، این رژیم تصمیم گرفته بود، سفارتخانه‌های خود در بحرین، مراکش و اردن را نیز تخلیه کند.
از سوی دیگر هدف قرار دادن پایگاه‌ها، می‌تواند کل منطقه را به آوردگاه امریکا با مقاومت تبدیل کند و با توسعه میدان جنگ در کل منطقه، امریکا را تحت فشار قرار داده و سنگر رویارویی با جبهه مقاومت را در سراسر منطقه پراکنده سازد. در عین حال، این اخطار با گذر از واشنگتن به تل آویو خواهد رسید که به موازات تشدید حملات علیه فلسطینیان، موشک باران پایگاه‌های نظامی نیز افزایش خواهد یافت و در ادامه چالش امنیتی برای امریکا به بار خواهد آورد.
از طرفی دیگر، این گونه حملات، نشان می‌دهد، طرح‌ریزی طوفان الاقصی، مقطعی و محصور به مرزهای فلسطین نبوده و طرح این عملیات در کل جبهه مقاومت پی‌ریزی شده است و اکنون نیز فصل جدیدی از رویارویی برنامه‌ریزی شده در حال آشکار شدن است. بدین شکل، هر لحظه احتمال بازشدن میدانی دیگر برای رژیم صهیونیستی و متحدان آن وجود دارد که بر اثر تداوم حملات رژیم فعال‌تر خواهد شد. از این روست که خروجی کابینه مضطرب جنگ رژیم صهیونیستی تنها به استمرار کشتار پرداخته و نتیجه‌ای درخوری نداشته است.
 
دموکراسی و حقوق بشر پوشالی
جنایات و کشتار بیرحمانه رژیم صهیونیستی - که در برزخ تصمیم گیری قرار دارد - و همدستان غربی آن، از یک سو و ممانعت از ورود کمک‌های اولیه دارویی و غذایی از گذرگاه رفح و محاصره آبی و برقی از سوی دیگر، جنایت را به حد اعلی رسانده و پشتیبانی تام امریکا و سکوت مجامع بین‌المللی نیز بخوبی راه را برای آن هموار کرده است. در همین راستا بود که امریکا قطعنامه پیشنهادی شورای امنیت سازمان ملل را برای توقف درگیری‌ها میان حماس و رژیم صهیونیستی برای ارائه کمک‌های بشردوستانه به غیرنظامیان در نوار غزه وتو کرد.
‌در این برهه امریکا با حمایت مالی و سیاسی و نظامی از رژیم جنایتکار صهیونیستی که بی‌وقفه به کشتار کودکان، زنان و مردان فلسطینی پرداخته، به جای دفاع از حقوق انسان‌های بی‌دفاعی که هر روز به خاک و خون کشیده می‌شوند بخوبی چهره دروغین حقوق بشری خود را اثبات کرده است. این به روشنی ثابت می‌کند که حقوق بشر ادعایی آنها تنها ابزاری برای نیل به اهداف و در چهارچوب آن معنا می‌شود و از این رو، هر دولتی خارج این چهارچوب باشد را با برچسب حقوق بشر تحت فشار قرار می‌دهند.
جنایات بیرحمانه رژیم صهیونیستی با همدستی امریکا و غرب، علی رغم انکار رسانه‌ای و سرپوش مقامات غربی در عین ژست دموکراسی آنها بر افکار عمومی پوشیده نیست. این اتفاقات نشان داد که دموکراسی امریکایی عملاً به یک افسانه دروغین تبدیل شده است. تاریخچه پر از جنایت و خونبار رژیم صهیونیستی در کنار خدعه مظلوم نمایی و حمایت‌ها و دروغ پردازی‌های ایالات متحده، یک تناقض آشکار است که فحوای آن بطور معکوسی گریبانگیر امریکا و صهیونیست‌ها شده است. گسترش موج نفرت و انزجار میان مردم جهان بویژه ملت‌های مسلمان بویژه در کشورهایی که حکومت‌هایشان روابط خود را با رژیم صهیونیستی عادی کرده‌اند، تصویر درستی از عدم کارایی حقوق بشر دروغین آنها را نزد افکار عمومی عیان ساخته است. این فجایع انسانی به قدری انکار ناپذیر بود که حتی برخی از اعضای سازمان حقوق بشری که در این مدت در سکوت به سر می‌برد، طی نشستی در ژنو حین سخنرانی سفیر امریکا به او پشت کردند و این گونه نارضایتی خود را نسبت به عدم واکنش ادعایی دولت امریکا به نگرانی‌های حقوق بشری ابراز کردند.