آخرین پرده از رسوایی غرب
تحلیل روز - ۲
بثینه شعبان
مترجم: حمید مهدوی راد
بیش از یک هفته است، جهان در شوک، حیرت، گمانه زنی و قضاوتها در مورد روند امور و نتایج احتمالی آن به سر میبرد. در بحبوحه کارزارهای گمراهکننده و با توجه به هدف قرار دادن مستقیم کسانی که برای جلوگیری از نمایش این قضیه صحبت میکردند، باید درنگ کرد و با آرامش به تاریخ دور و نزدیک و دلایل آن فکر کرد. قبل از غوطه ور شدن در روایات بافته شده توسط متجاوزان و حامیان آنها که تلاش میکنند این مطالب را در خط مقدم عرصه رسانه قرار دهند و هر چیز دیگری را بجز آنچه خود میگویند، انکار کنند.
در این راستا باید مفاهیمی را که غرب در خدمت هویت و منافع خود در ذهن اکثر مردم نهادینه کرده و هیچ ربطی به واقعیت تاریخی آن ندارد، از ذهن خود حذف کنیم.
سرزمین جدیدی که امروزه خودشان را ایالات متحده، استرالیا و نیوزیلند نامگذاری کردهاند پیش از هر چیز بر اساس نابودی مردم بومی، اشغال زمینهای آنها و اسکان در آنجا بنا شده است. به عبارتی نسل کشی در این سرزمینها آنقدر انجام شده است که فقط رد پایی از مردمان این سرزمینها برای باستان شناسان و تاریخ نگاران بجا مانده است. به طوری که هیچ کس نمیتواند تصویر روشنی از تاریخ، فرهنگ و شیوه زندگی آنها ایجاد کند. در جریان چنین حملات وحشیانهای، حتی بوفالوها (نوعی گاو) نیز از نابودی در امان نماندند.
پس چرا باید تعجب کرد، اگر این گروه که به طور تاریخی نسل کشی انجام دادهاند، فرزندان و رهبرانی تولید نکنند که از یک اقدام نژادپرستانه مشابه در فلسطین حمایت کنند. اقدامات نژادپرستانهای که هدف آن از بین بردن مردم بومی، آواره کردن آنها، تصرف سرزمین آنها و ادعای مالکیت این زمینها به عنوان سرزمین خود است؟ و هر کاری که لازم است انجام میدهند تا دنیا فراموش کند که چه کسی اینجا بود و صاحبان زمین چه کسانی هستند.
درخواست از غرب به رهبری امریکا برای محکوم کردن جنایات اشغالگران اتلاف وقت است، زیرا آنها شریک واقعی هر آنچه هستند که برای فلسطینیها، سوریها، لبنانیها، عراقیها و برای مردم یمن در دهههای گذشته اتفاق افتاده است.
آیا دهها تصمیم وتوی امریکا در سازمان ملل و شورای امنیت یکی از موانع اصلی تحقق عدالت برای مردم فلسطین نیست؟ آیا این همه جنایت از حمایتهای بیحد و حصر امریکا و کشورهای غربی نیست که دهها سال تا به امروز خون مردم فلسطین را ریخته است؟ آیا از مجرم میخواهیم که جنایت را محکوم کند؟ آیا توافق ابراهیم(معاهده عادیسازی اعراب و اسرائیل) و فشار غرب بر دیگر کشورهای عربی برای عادیسازی روابط با دشمن بدون احقاق هیچ یک از حقوق مردم مظلومی که سرزمینشان اشغال و آواره شدهاند، دلیلی اساسی برای همه آنچه امروز شاهد هستیم، نیست؟
اصل این موضع وحشیانه غرب در قبال ملت فلسطین و حلال بودن خون آنها مقابل چشم جهانیان و امتناع کشورهای غربی حتی از محکومیت کشتار کودکان، زنان و پرسنل پزشکی و اهالی رسانه در مقابل لنزهای دوربین، از یک مفهوم کاملاً نژادپرستانه نشأت میگیرد که همه اعراب و نه فقط فلسطینیها را پایینترین درجه ازنژاد انسان میدانند. بنابراین آنها معتقد نیستند افرادی را که میکشند از نظر انسانی با آنها برابری میکنند، بلکه همانطور که وزیر جنگ رژیم صهیونیستی گفت آنها را «حیوانات» میدانند و این توجیه کافی برای نابودی آنهاست. واین راه توجیه غرب است تا این کشتارهای هولناکی را که صهیونیستها علیه غیرنظامیان بیدفاع در نوار غزه و کرانه باختری مرتکب میشوند، محکوم نکند.
زیرا نسل کشی دهها سال است که ادامه دارد و این موضوع مؤید این است که همه مردم عرب و فلسطینی را در هر کجای جهان که هستند، تحت تأثیر قرار میدهد.
آنچه امروز علاوه بر شکنندگی موجودیت رژیم غاصب و صبوری مبارزان مقاومت تازه است، این است که جهان امروز مرحلهای از شیفتگی غرب ونگاه به شرق و جنوب را دگرگون کرده و آن این است که مردم مظلوم در حال قیام هستند. قدرتهای تاریخی، روسیه، چین و بریکس، منافع خود را دارند و هژمونی غربی با دروغ گویی که در دهههای گذشته دنیا را فریب داد دیگر قادر به تحمیل خود نیست. جعلیات غرب مانند گذشته نمیتواند کارساز باشد، زیرا مردم آگاه شدهاند و میتوانند دروغهای غرب را درک کنند.
ناو هواپیمابر امریکایی و همه مظاهر قدرت آن اعم از چند جنگنده که برای حمایت از رذالت و ذلت متجاوز فرستادهاند نمیتواند جلوی حس وطن دوستی و شهادت طلبی و تعهد به وطن را سد کند.
نکته جدید این است که امروز در سال 2023 هستیم و نه در سال 1948 که صهیونیستها توانستند با کشتار و استفاده از بلندگو کشاورزان و ساکنان بیدفاع را متقاعد کنند، زمین و خانههای خود را ترک کنند تا یک هفته بعد از پایان تخاصم به آن بازگردند. از آن تاریخ مادربزرگها به نوههای خود میگویند، ما هرگز نباید سرزمین خود را ترک میکردیم، این بزرگترین فریبی بود که مردم فلسطین پس از دهها جنایت که علیه آنها انجام شد از آن آگاه شدند که میبایست در سرزمین خود بمانند زیرا در غیر این صورت تا ابد به پناه جویانی بیوطن مبدل میشوند که سرزمینشان به دست متجاوزان غصب شده است و اجازه بازگشت به سرزمین خود را ندارند.
نکته تازه این موضوع این است که رژیم غاصب شکست خورده است زیرا علیرغم جنایاتی که علیه ملت فلسطین انجام میدهد و روزانه کودکان، زنان و جوانان را میکشد آنها به سرزمین خود پایبند و آماده جانفشانی برای حفظ وطن هستند و چارهای جز مقاومت در کرانه باختری، الخلیل، صفد، حیفا، یافا و بیت المقدس نیست و بهتر است در راه وطن جانفشانی و مبارزه کنند و کشته و اسیر شوند اما جایز نیست که سرزمین خود را به غاصبانی که دارای ملیت و گذرنامهای بجز این هستند تقدیم کنند. در حالی که متجاوزان نمیتوانند بر کسی که به سرزمین خود، تاریخ آن، هویت مردم و آینده فرزندانش معتقد است، پیروز شوند.
در پایان باید گفت نبردی که مردم ما در فلسطین انجام میدهند پیشتر سوریه انجام داد و روسیه و چین برای خلاص شدن از شر نظام سلطه که توسط استعمارگران ایجاد شده است، انجام دادند. اگر مواضع کشورهای عربی و اسلامی به درجهای از نوع دوستی و جانفشانیهای فلسطینیها نمیرسد، این برای اعراب مایه افتخار است که فلسطین در نبرد برای پایان دادن به ظلم و ستم غرب و استکبار، بیعدالتی و تجاوزگری که قرنها بر جان انسانها سنگینی میکند به تنهایی با آنها مبارزه میکنند.
پشتیبانی شتاب زده و عجولانه غرب برای حمایت از تجاوز و کشتار مانند کسانی است که خداوند متعال در قرآن کریم آنها را اینگونه توصیف میکند: «می خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند و خداوند نور خود را کامل میکند. حتی اگر مشرکان خوش نداشته باشند.» آخرین پرده از رسوایی ادعاهای بیاساس غرب برای داشتن تمدن و آزادی افتاده است و سالهای آینده تأثیرات این اقدام شجاعانه در فلسطین بر تمامی ایادی غرب نمایان خواهد شد.
تمام تبلیغات غرب برای توافق ابراهیم و مسیر عادیسازی که امریکاییها سالها برای ترویج آن تلاش کردند نیز از درجه اعتبار ساقط شد زیرا مردم عرب را نادیده گرفتند و استکبار غربی برای حقوق، عدالت و کرامت مردم ارزشی قائل نیست. بنابراین، آنچه در 7 اکتبر مبتنی بر نفی مطلق بیعدالتی، مبارزه با شهرکسازی و اشغال سرزمین ومقاومت در برابر اسارت و آوارگی آغاز شد، نه تنها در فلسطین، بلکه در نبض همه مردم عرب در هر کشوری و در میان آزادگان جهان نیز با آن همراهی میکنند.
تاریخ 7 اکتبر تاریخ مهمی در تحولات اساسی خواهد بود که به دنیای جدیدی میانجامد که کاملاً متفاوت با جهانی است که غرب با زور اسلحه، آتش، بیعدالتی و فریب آن را شکل داده بود.
منبع: المیادین