درسهایی که غرب باید از حمله کوبنده حماس بگیرد
مقاومت همواره از خاکستر خود برخاسته است
جاناتان کوک
نویسنده سه کتاب در مورد مناقشه اسرائیل و فلسطین
مترجم: راضیه خوئینی
اگرچه صهیونیستها و غربیها میتوانند به توجیه ظلم و ستم علیه فلسطینیان ادامه داده و حق مقاومت را از آنها سلب کنند؛ اما این نفاق و دوگانگی سیاستهای آنها بر مردم جهان پوشیده نمیماند.هجمه خبری گسترده علیه فلسطینیان و تلاش برای برانگیختن حس شفقت و ترحم برای رژیم صهیونیستی قطعاً هر کسی را که دارای اندکی وجدان و احساس باشد، منقلب میکند. اگرچه درد و رنج و کشتار غیرنظامیان در هر جای دنیا ناراحتکننده است اما در جنگ اخیر غزه این نکته قابل تأمل است که مردم این خطه پس از چندین دهه قتلعام به دست نظامیان رژیم صهیونیستی، دست به اقدامی تلافیجویانه یا به قول غربیها دفاع از خود زدهاند. پس این صهیونیستها هستند که رنج فراوانی بر مردم فلسطین تحمیل کردهاند، اما هرگز کسری از این نگرانیها که امروز توسط سیاستمداران و افکار عمومی در غرب بیان میشود، درباره مردم زجرکشیده فلسطین بیان نشده است.نفاق و دورویی غرب در برابر عملیات مبارزان فلسطینی بسیار عجیب و کاملاً مشهود است. برای اولین بار، پس از چندین دهه، فلسطینیهایی که در این منطقه محاصره شدهاند، موفق به وارد آوردن ضربات قابل توجهی به اسرائیل شدند. آن هم در حالی که اسرائیل از سال 2007 یعنی بیش از پانزده سال است، محاصره زمینی، دریایی و هوایی خود را علیه مردم غزه آغاز کرده و آنها در این منطقه محبوس شدهاند.
به گفته رسانههای غربی، حمله فلسطینیها از غزه که اقدامی بیسابقه بود، شومترین شکست اطلاعاتی رژیم صهیونیستی پس از غافلگیری آنها در «جنگ یوم کیپور» طی 50 سال پیش (سال ۱۹۷۳ جنگ اعراب و اسرائیل که سوریه و مصر مستقیماً در آن وارد شدند) به شمار میآید.بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی، حماس را که به طور نمادین زندان روباز غزه را اداره میکند، متهم به آغاز «یک جنگ ظالمانه و انحرافی» کرد، اما حقیقت این است که فلسطینیها چیزی را «شروع» نکردند. آنها پس از یک مبارزه شدید، فقط توانستند راهی برای صدمه زدن به جفاگر خود بیابند.همانطور که نتانیاهو اشاره کرد: «بهایی که (فلسطینیان) پرداخت خواهند کرد بسیار شدید خواهد بود»؛ بویژه غیرنظامیان. رژیم صهیونیستی سختترین تحریمها را علیه مردم محبوس در این منطقه اعمال خواهد کرد. با اندکی دقت متوجه میشوید که غرب کوچکترین دلسوزی و نگرانی برای کودکان، مردان و زنان فلسطینی که بار دیگر توسط اسرائیلیها کشته خواهند شد، ندارد. رنج عظیمی که مردم بیگناه متحمل میشوند با بیان «تلافی اسرائیل» توجیه خواهد شد.
درسهایی واقعی
درسهای واقعی رویدادهای اخیر که به سرعت در حال تحول است بسیار است. تاکنون هیچ کس واقعاً به فلسطینیهای غزه که تحت محاصره صهیونیستها بودهاند و از نیازهای اولیه زندگی محروم شدهاند، اهمیتی نداده است. نزدیک به صد اسرائیلی که توسط جنگجویان حماس به گروگان گرفته شدهاند، در مقایسه با دو میلیون فلسطینی که نزدیک به بیست سال توسط اسرائیل در یک زندان روباز گروگان گرفته شدهاند، واقعاً قابل مقایسه نیست.
این در حالی است که اسرائیل با وقاحت تهدید میکند شهروندان فلسطینی با توجه به حمله حماس باید خود را برای انتقامجویی از سوی گروههای ملیگرای افراطی یهودی آماده کنند، اما به این مسأله اشارهای نمیکند که فلسطینیان ساکن غزه چگونه نزدیک به یک و نیم دهه تحت «رژیم غذایی گرسنگی» اسرائیل بودهاند. مردم فقط به مقدار محدودی غذا در غزه دسترسی دارند؛ آنقدرکه به سختی شکم کل جمعیت سیر میشود.در سالهای گذشته هیچ کس واقعاً به بمباران مناطق ساحلی غزه که هر چند سال یک بار به طور منظم توسط صهیونیستها انجام میشد، اهمیتی نمیداد؛ حملاتی که هر بار جان صدها غیرنظامی فلسطینی را میگرفت. اسرائیل به سادگی این قتلعامها را با «گذر یک ماشین چمنزنی» مقایسه کرد. تخریب مناطق وسیعی از غزه که ژنرالهای اسرائیلی به بازگرداندن این منطقه به عصر حجر افتخار میکردند و آن را به عنوان استراتژی نظامی «دکترین ضاحیه» به رسمیت شناختند. دکترین ضاحیه به جنگ نامتقارن شهری اشاره میکند که عمداً زیرساختهای غیرنظامی را هدف قرار میدهد تا با افزایش رنج و عذاب غیرنظامیان، بازدارندگی نظامی را افزایش بخشد.در این سالها هیچ کس واقعاً به کادر پزشکی، جوانان و افراد روی ویلچری که هدف شلیک تکتیراندازان اسرائیلی قرار گرفتند، اهمیت نداد؛ افرادی که برای تظاهرات علیه محاصره شدن توسط اسرائیل بیرون آمده بودند. چند صد فلسطینی پس از دستور به تک تیراندازان از ناحیه پا هدف شلیک بیرویه قرار گرفته و قطع عضو شدند.این واقعیت که غربیها اکنون به مرگ صهیونیستها به دست مبارزان فلسطینی اهمیت میدهند، به سختی قابل درک است. آیا در طول پانزده سال گذشته در جریان بمبارانهای مکرر رژیم صهیونیستی در غزه، صدها کودک فلسطینی جان نباختند؟ آیا زندگی آنها به اندازه جان اسرائیلیها اهمیت نداشت؟ و صدها سؤال بیپاسخ دیگر.پس از این بیتفاوتی سنگین برای مدتی مدید، ناگهان شنیدن صدای وحشت و پروپاگاندای دولتها و رسانههای غربی برای اسرائیل عجیب است، زیرا فلسطینیها سرانجام راهی مؤثر برای مقابله پیدا کردهاند؛ راهی که تا حدودی منعکسکننده سیاستهای ضدبشری اسرائیل طی چندین دهه گذشته است. در چنین لحظهای نقابها کنار میرود و نژادپرستی کثیفی که به عنوان یک نگرانی اخلاقی در پایتختهای غربی تبلیغ میشود، هویدا میشود.
اوج نفاق
این ریاکاری توسط ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین به اوج خود رسید. زمانی که او طی پیامی طولانی، مبارزان فلسطینی را تروریست خطاب و حمایت تزلزلناپذیر خود از اسرائیل را ابراز کرد. وی با تأکید بر اینکه «حق اسرائیل برای دفاع از خود انکارناپذیر است» افزود: جهان باید متحد و یکدست باشد تا تروریسم در هر کجا و هر زمان نتواند زندگیها را به خطر اندازد.از نظر زلنسکی یا حامیان او در پایتختهای غربی، اشکال «تروریسم» برابر نیست. یقیناً تروریسم دولتی صهیونیستی که زندگی فلسطینیان را برای چندین دهه مسموم و زجرآور کرده، تروریسم به شمار نمیآید. این وارونگی واقعیت نفسگیر است. زیرا فلسطینیها نمیتوانند «زندگی» را در سرزمینهای اشغالی «به خطر اندازند». آنها چنین قدرتی ندارند، اگرچه تعداد کمی از آنها توانستهاند برای مدت کوتاهی از زندان خود فرار کنند. در واقع این صهیونیستها هستند که چندین دهه است، زندگی فلسطینیها را به خطر انداختهاند.
چگونه است که رژیم صهیونیستی «حقی مسلم» برای «دفاع از خود» در برابر فلسطینیهایی که سرزمینهایشان را اشغال کرده، دارد؟ در اینجا باید پرسید: پس چرا روسیه حق «دفاع از خود» را ندارد؟ همانطور که بیبیسی میگوید، اسرائیل، جنگی بسیار قویتر و جهنمیتر را در غزه به راه انداخته است. پس بر چه اساسی زلنسکی یا وزرای او میتوانند مسکو را محکوم کنند که «به تلافی» حملات اوکراین به خاک روسیه موشک شلیک میکند؟ اگر همانطور که زلنسکی میگوید، مقاومت فلسطین در برابر اشغال غزه توسط اسرائیل، تروریسم به شمار میآید، چگونه مقاومت اوکراین در مقابل اشغال روسیه تروریسم محسوب نمیشود؟
جایی برای پنهان شدن وجود ندارد
آخر هفته، نتانیاهو به فلسطینیان در غزه هشدار داد که باید «هماکنون» خاک خود را ترک کنند، زیرا نیروهای اسرائیلی در حال آماده شدن برای «عملیاتی نامحدود» هستند. نتانیاهو مانند حامیان غربی خود خوب میداند که مردم غزه جایی برای فرار ندارند. از زمانی که اسرائیل غزه را از طریق زمینی، دریایی و هوایی محاصره کرد، فلسطینیان جایی برای پنهان شدن ندارند.
تنها فلسطینیهایی که توانستهاند غزه را ترک کنند، گروههای مسلحی هستند که از زندان تحمیلی اسرائیل گریختهاند؛ اما سیاستمداران و رسانههای غربی، آنها را «تروریست» میخوانند. دولتهای غربی که از حمله فلسطینیان به اسرائیل وحشتزده شدهاند، دولتهایی هستند که وقتی اسرائیل برق غزه را قطع میکند، سکوت کرده و از اصطلاح «انتقام و تلافیجویی» بهره میبرند. اما مجازات دستهجمعی 2 میلیون فلسطینی در غزه که برای تأمین برق خود به اسرائیل متکیاند را جنایت جنگی محسوب نمیکنند. بسیار عجیب است که بمباران نیروگاههای برق اوکراین، جنایت جنگی محسوب میشود و رهبران غربی خواهان محاکمه ولادیمیر پوتین در دادگاه کیفری بینالمللی میشوند اما درک اقدامات اسرائیل در غزه با آنچه خود جنایت جنگی میخوانند، برایشان دشوار است.
فرارهای جسورانه
اولین درسی که از این وقایع میتوان گرفت این است که ذهن انسانها را نمیتوان برای همیشه قفل کرد. فلسطینیهای غزه دائماً در حال ابداع راههای جدیدی برای رهایی از زنجیر هستند.آنها شبکهای از تونلها را ساختند که توسط اسرائیل کشف و ویران شد. راکتهایی شلیک کردند که همیشه توسط سیستمهای رهگیری پیشرفته سرنگون میشدند. آنها دستهجمعی در مقابل موانع مستحکم و برجهای دیدهبانی که اسرائیل آنها را محاصره کرده بود، تظاهرات کردند اما توسط تکتیراندازها کشته یا زخمی و از کار افتاده شدند.ارتش صهیونیستی مردم را گلولهباران و غیرنظامیان فلسطینی را قتلعام میکند تا به بازماندگان «بیاموزد»؛ باید حقارت و زندان دائمی خود را بپذیرند. اما این بار آنها یک فرار جسورانه ترتیب دادند. اسرائیل بشدت به منطقه تحت محاصره ضربه میزند تا آن را تحت سلطه دائمی خود درآورد، اما فقط به بهانه «تلافیجویی». اما از تشنگی فلسطینیان برای آزادی و کرامت هرگز کاسته نخواهد شد و آنها با اشکال دیگری از مقاومت ظاهر خواهند شد و البته بدون شک کوبندهتر از قبل. صهیونیستها و غربیها هم میتوانند به دوگانگی و دورویی خود ادامه دهند تا ظلم به فلسطینیان را توجیه و حق مقاومت را از آنان سلب کنند. اما این نفاق و کوری آنها بر مردم جهان پوشیده نخواهد ماند.
منبع: Middle East Eye