در گفتوگوی «ایران» با فعال فرهنگی جهان اسلام ابعاد حضور شیخ زکزاکی در ایران بررسی شد
درخت تناور انقلاب اسلامی؛ هزاران کیلومتر دورتر
«شیخ ابراهیم یعقوب زکزاکی» رهبر شیعیان نیجریه، صبح امروز چهارشنبه به تهران میآید تا بنا به دعوت گروههای مردمی، مورد استقبال فعالان جهان اسلام، طلاب و دانشجویان قرار گیرد. روحانی محبوبی که مهمترین رهبر جنبش اسلامی شیعیان نیجریه بهشمار میآید و بخش زیادی از سالهای مبارزاتی خود را در زندان سپری کرده است. زکزاکی در همه حکومتهای نیجریه از «اوباسناجو»، «شاجاری» و «بوهاری» گرفته تا «بابانگیدا» و «آباچا» تجربه حبس را از سر گذرانده است. او و همسرش دو سال پیش از تمام اتهامات وارده تبرئه و آزاد شدند و قرار است این روزها میهمان ویژه جمهوری اسلامی باشند. در آستانه این سفر با حسین کمیلی، از فعالان فرهنگی جهان اسلام که آشنایی نزدیکی با شیخ زکزاکی دارد، گفتوگو کردیم که از نظر میگذرد؛
چه ویژگیهایی شیخ زکزاکی را به روحانی مهم، متمایز و خاص درمیان مسلمانان شیعه و سنی تبدیل کرده است؟
شیخ زکزاکی نماد اندیشه و مفاهیمی است که از صدور انقلاب اسلامی ایران به کشورهای دیگر حاصل شده است. او فردی است که حیاتش با الهامپذیری از انقلاب اسلامی، رقم خورده است. گزاف نیست اگر بگوییم ایشان یک کنشگر دینی، مذهبی و حتی اجتماعی بوده و زندگی وی به قبل و بعد آشنایی با انقلاب اسلامی تقسیم میشود. کما اینکه قبل از آن هم کنشگر و مبلغ دینی و مذهبی بوده است اما وجوه انقلابی و سیاسی را به معنای عمیق، با انقلاب اسلامی ایران فهم میکند. مبارزه با ظلم و استکبار و تأکید بر خط اسلام ناب، موضوعاتی است که وی آن را با آشنایی با انقلاب اسلامی، بهطور عمیقتری درک میکند. او بذری بوده که تبدیل به درخت میشود و الان هم خود این نقش الهامبخشی را برعهده دارد. ما چنین الگوهای جذابی بسیار کم داریم. هزاران کیلومتر آنطرفتر از ایران، فردی پیام انقلاب را دریافت میکند و با استقامت به آن عمل میکند و تبدیل به میوه پربرکت آن درخت میشود. حتی الهامبخش ایرانیها و غیرایرانیها در سراسر جهان میشود.
شخصیتهای دیگری هم در جهان وجود دارند که اندیشههایشان ملهم از آرمان انقلاب اسلامی ایران بوده است. دلیل برجسته شدن نام شیخ زکزاکی چیست؟
شیخ زکزاکی جزو معدود گزینههایی است که شبیه الگوی خاص و ناب انقلاب اسلامی است. او یک متدین مسلمان یا شیعه معمولی که در سراسر جهان فعالیت دینی انجام میدهد، نیست بلکه ویژگیهایی که انقلاب اسلامی را متمایز میکرد، در ایشان تبلور یافته است. مثلاً در بحث مبارزه با ظلم و استکبار، ایشان از ابتدا این خط را دنبال کرده است. همواره توجه او معطوف این مهم بوده که مسائل مسلمانان، با کنار آمدن با نظام استعماری و استکباری قابل جمع نیست. ایشان بارها در طول عمرش به زندان رفت. آخرینبار هم شش سالی بود که بعد از حادثه «زاریا» و باوجود مجروحیت و جانبازی، او را محکوم به زندان کردند. اما شیخ زکزاکی به مستحکمترین نحو مبارزه کرد و کوتاه نیامد. ایشان کسی است که راهپیمایی روز قدس را در نیجریه راه میاندازد. دو پسر خود را در این راهپیمایی از دست میدهد و در کشتار حادثه زاریا هم 4 پسر دیگر خود را تقدیم اسلام میکند. آیا در برابر این خشونتها این سؤال پیش نمیآید که یک نفر چقدر میتواند پایبند بر یک تفکر باشد؟ ما شاید بتوانیم نمونههای کمی را پیدا کنیم که اینگونه فداکاری و جانبازی کرده باشند. انواع و اقسام تهدیدات و تطمیعات نتوانسته آن را از راه خود بازگرداند تا شیخ زکزاکی همچنان نماد ایستادگی و استقامت در راه مبارزه شناخته شود.
به جنایت «زاریا» اشاره کردید. این حمله خونین علیه شیخ زکزاکی و شیعیان نیجریه چه ابعادی داشت؟
حسینیه بقیةالله شهر زاریا در ایالت کادونا نیجریه محل اجتماع نهضت اسلامی بوده است. پیروان شیخ فعالیتهای خود اعم از فعالیتهای اجتماعی، تبلیغی، رسانهای، فرهنگی و هنری را بهعنوان یک جریان اسلامی، پویا و فعال در این مکان انجام میدادند. فعالیتها بهگونهای بود که مسیحیها و اهل سنت هم به آنجا رفت وآمد داشتهاند. در جریان حادثه کادونا که در دسامبر 2015 روی داد، اهل سنت آنجا پیشمرگ شیعیان شدند و در مقابل حمله ارتش ایستاده بودند.
اعضای نهضت اسلامی اول ماه ربیع رسم داشتند که پرچم بالای گنبد حسینیه بقیةالله را تعویض کنند. اما بهدلیل احساس خطری که دولت نیجریه از این نهضت داشت، بهدنبال بهانهای میگشت تا ضربه محکمی بر آنها وارد کند که متأسفانه تا حدودی هم در این زمینه موفق شد. آنها به این بهانه که اعضای نهضت سلاح در اختیار دارند، برای حمله بهانهسازی میکنند که بعدها در پیگیری حقوقی مشخص میشود که واقعاً هیچ سلاحی وجود نداشته است. این چنین بود که یک حمله عجیب و خونین از لحاظ حقوق بشری
شکل میگیرد. این حمله به حدی وحشیانه بوده که اصلاً نمیتوان تصاویر آن را نگاه کرد. آنچنان که خانواده شیخ و دختران وی میگویند که این ماجرا تداعی حادثه عاشورا برای ما شده بود. چون هر اتفاقی که در کربلا رخ داد، در زاریا هم تکرار شد.
آمار رسمی اعلام شده از سوی حکومت، تعداد کشتهشدگان را بالای 500 نفر اعلام کرد. آماری هم که اعضای نهضت اسلامی نیجریه تصریح کردند، به 1000 نفر میرسد. در این مراسم تمام معتمدین حتی از کشورهای اطراف حضور داشتند و یک اجتماع استراتژیک را تشکیل داده بودند. پس از آنکه حمله انجام میشود و کشتار وسیعی برجای میگذارد، برخی اجساد همچون خواهر شیخ سوزانده میشوند. بعد هم با لودر آنجا را با خاک یکسان میکنند. آرامگاه دو تن از پسران شیخ که در راهپیمایی روز قدس سال 2014 به شهادت رسیدند با خاک یکسان شد.
4 پسر دیگر او هم در این حادثه شهید شدند. از حسینیه چیزی باقی نماند و شیخ و تعدادی از همراهانش به خانهای در آن اطراف پناه میبرند. اما محل اختفای آنها شناسایی میشود. تیراندازی با هدف کشتن انجام میشود اما به لطف خدا شیخ و همسرش از این حملات در امان میمانند. یکی از تیرها به صورت شیخ اصابت میکند. به گونهای که یکی از چشمهایش میافتد و خود دوباره آن را سر جایش میگذارد که البته بعداً نابینا میشود. چند ترکش هم به داخل شکم وی اصابت میکند. آنها هر کاری که میتوانستند کردند. 7 گور دستهجمعی که 3 تا از آنها از سوی خودشان اعلام شده، کشف میشود. کشتهشدهها را پشت کامیون قرار دادند و بهصورت دستهجمعی دفن کردند. اکثراً هم جوان بودند. بسیاری از حامیان نهضت اسلامی نیجریه هم در این اتفاق کشته شدند.
بعضاً سعی میشود خوانش اشتباهی از شیخ زکزاکی در مسأله مذهب ارائه شود. فعالیتهای تبلیغی شیخ برای مذهب شیعه چگونه انجام شد؟ آیا شیوه او همچون سایر مبلغان ادیان بوده است؟
ویژگی دیگری که شیخ زکزاکی از آن برخوردار است و باید هم از آن مراقبت شود، شیوه تبلیغی وی است. در پاسخ به کسانی که یک خوانش اشتباه از ایشان در مسأله مذهب ارائه میدهند، توصیف حضرت آقا درباره شیخ زکزاکی را تکرار میکنم. حضرت آقا در توصیف ایشان «مصلح تقریبی» را به کار بردند. حقیقتاً سیره ایشان، به گونهای است که دعوتش به شیعه، مبتنی بر اعمال و رفتار است و یک دعوت تبلیغی نیست؛ چرا که مانند برخی از بیوت مراجع در ایران و عراق که مبلغینی را اعزام میکنند تا تبلیغات انجام دهند، رفتار نکرده است. گرایش به شیعه که در اثر فعالیتهای ایشان روی داده، در اثر اقداماتی است که از سوی وی انجام شده و آن هم عمل به اسلام ناب بوده است. خدمتی که به مردم کردهاند، مبارزهای که با ظلم داشتهاند، ایستادگی که در برابر استعمار و استکبار از خود نشان دادند و بیدارگری که انجام دادهاند به اندازهای جذاب بوده که مردم تلاش کردهاند رفتار او را تقلید کنند. فردی که پیرو مکتب پیامبر و اهل بیت است، جامعهای را که محب مکتب پیامبر و اهل بیت بوده است، به سمت خود سوق میدهد و در نتیجه تمایزهای شیعه و سنی که بطور بسیار شدید در برخی جاها تقریر میشود، اساساً در آن جامعه وجود ندارد. اما در عین حال همان تمایزاتی که وجود دارد هم سبب گرایش افراد به او شده است. او حتی دفتر و تشکیلات آکادمیکی برای تبلیغ نداشته است. این یک نکته کلیدی است که بسیاری سعی میکنند روایت دیگری از ایشان نقل کنند. حال آنکه سبک شیخ در ارائه منحصر به فرد الگوی انقلابی موجب گرایش ارادی مردم به شیعه شده است. موج اول پس از پیروزی انقلاب اسلامی و موج دوم پس از جنگ 33 روزه رخ داده است. ایشان با استفاده از همان الگو و با توسل به آگاهی عمومی که نسبت به اسلام ناب ایجاد کرده سبب گرایش به تشیع شده است. جالب است که اساساً قصدی برای ساخت مساجد برای شیعیان نداشته، فقط حسینیهای در زاریا ساخته که آن هم بعدها با خاک یکسان شد. حتی هیچوقت سعی نکرد مسلمانان را به ساخت مساجد ویژه شیعیان ترغیب کند یا دفتری راه بیندازد که سبب اختلافافکنی یا حتی برداشت اشتباه از تفکرات مذهبی وی شود.
با چنین الگوی فکری، تشکیل نهضت اسلامی نیجریه با چه اهدافی انجام شد؟
ایشان زمانی که نهضت اسلامی نیجریه را راه انداخت، تأکید میکند که این نهضت اسلامی در نیجریه نیست بلکه نهضتی است که از همه جای جهان میتواند طرفدارانی داشته باشد. در تعاملات خود نیز همین رویکرد را در پیش گرفت. اهل سنت نزدیکی بسیار زیادی با وی داشتند. در خانواده ایشان هنوز افرادی هستند که اهل سنت هستند. همچنین ارتباطات گستردهای با مسیحیت انقلابی برقرار کردند، بهگونهای که در نتیجه همین روابط، مسیحیان همراه وی، مراسماتی در ایام تاسوعا و عاشورا یا اربعین برگزار میکردند. حتی مراسم اربعینی که قبل از حادثه زاریا برگزار شد، بزرگترین مراسم بعد از پیادهروی اربعین عراق بود. در مناطقی در زاریا، مسیحیها حتی برای شیخ و اطرافیانش هم گروه محافظ تشکیل دادند تا اگر قرار است زمانی حمله تروریستی انجام شود، مسیحیها جان خود را فدا کنند. این امر نشانگر الگوی تعامل جهانی است که شیخ از آن برخوردار است. او همواره وضعیت جهان را رصد میکند، بر چند زبان تسلط دارد و از کشورهای مختلفی هم دیدن کرده است.
سفر شیخ به ایران در این مقطع از چه جهاتی حائز اهمیت است؟
استقامت و پایمردی شیخ در برابر فشارهایی که به اوج رسیده بود، نشانهای برای مؤمنین است که سبب قوت قلبشان میشود. مؤمنان وقتی که چنین استقامتی را میبینند و به این الگوها مینگرند، بر ایمانشان افزوده میشود. حادثه زاریا، حادثه عجیبی بوده است. حدود هزار نفر شهید میشوند، مقبره شهدا با خاک یکسان میشود، حسینیه بقیةالله که محل فعالیتهای نهضت بوده با خاک یکسان میشود، به بعضی از خانهها هم که به آنجا پناه میبرند حمله میشود، افرادی زندهزنده سوزانده میشوند، اجساد در گورهای دستهجمعی دفن میشوند. کشتار وحشتناکی صورت گرفت. اگر یک درصد از این اتفاق در یکی از کشورهایی که برای امریکا و غرب مهم است، اتفاق میافتاد، تا هزاران سال از آن سخن میگفتند و هزاران برنامه میساختند. اما جهان غرب بهراحتی از این حادثه عبور کرد. مجروحان از جمله شیخ به نحو وحشیانهای با کامیون به زندان منتقل میشوند و ایشان 6 سال تمام با سختی زیاد در آنجا میماند. بنابراین حیات ایشان و تبدیل شدن به نماد استقامت یک معجزه بوده است. در چنین شرایطی حضور شیخ در ایران پس از چنین اتفاقاتی، معنادار است که البته قدرت جهانی جمهوری اسلامی را هم نشان میدهد. یعنی کشورمان توانسته بسیاری از بحرانها را مدیریت کند و جهان هم مجبور شده در برابر آن کرنش کند. کسانی که میدانند چهرههایی چون شیخ زکزاکی از انقلاب اسلامی الهام گرفتهاند دیگر نمیتوانند به شیوه سابق با او برخورد کنند.