«ایران» درباره تعامل دیپلماتیک ایران و عربستان جهت حل و فصل مشکل ورزشی اخیر گزارش میدهد
ناکامی تخریبگران روابط تهران- ریاض
تأکید وزرای خارجه ایران و عربستان بر حل و فصل مشکل روی داده در جریان مسابقات باشگاهی دو کشور در مسیر احترام متقابل، گفتوگو و تفاهم نشان میدهد که رابطه تهران و ریاض بر خلاف تصور ابتدایی نه تنها به هفت سال گذشته باز نمیگردد، بلکه در حال خلق نقاط عطفی است که هم مراودات دو کشور را تغییر خواهد داد و هم دایره تأثیراتش خیلی زود از جغرافیای سیاسی دو کشور فراتر خواهد رفت. در پی لغو مسابقه فوتبال میان تیمهای سپاهان اصفهان و الاتحاد عربستان سعودی که بنا به اعلام ناظر بازی برای ترک زمین بازی از سوی این تیم انجامید، فضاسازی شماری از جریانهای داخلی و خارجی برای تخریب روابط تازه دو کشور کلید خورد تا روند رو به پیشرفت مناسبات را تحت تأثیر قرار دهد. این در حالی بود که بلافاصله پس از لغو این بازی، منابع دیپلماتیک ایران و عربستان دست به کار شدند و با بررسی و تبادل نظر مانع از آن شدند که روابط دوجانبه تحت تأثیر رفتار حاشیهسازان قرار گیرد. آنها از فدراسیون فوتبال آسیا (AFC) خواستهاند مجوز تکرار این بازی را صادر کند. علاوه بر این، حسین امیرعبداللهیان و «فیصل بن فرحان»، وزرای خارجه دو کشور نیز در تماس تلفنی روز گذشته ضمن اشاره به ضرورت سرعت بخشیدن به همکاریهای مشترک در زمینههای مختلف، بر اهمیت نقش همکاریهای فرهنگی و ورزشی در تقویت فضای دوستی میان دو ملت تأکید و توافق کردند به نهادهای ورزشی دو کشور توصیه کنند که مشکل اخیر به وجود آمده در جریان مسابقات باشگاهی دو کشور را در مسیر احترام متقابل، گفتوگو و تفاهم حل و فصل کنند. «بن فرحان» در این تماس تلفنی با تأکید بر تداوم برگزاری مسابقات فوتبال میان تیم باشگاهی دو کشور در راستای تقویت همکاریهای همهجانبه تهران و ریاض، از همتای ایرانی خود برای حضور مشترک در اولین بازی فوتبال در عربستان سعودی دعوت بهعمل آورد.
دیپلماسی؛ راهحل مناقشات تحمیلی
وقوع این رویداد نشان میدهد، پس از ازسرگیری رابطه تهران و ریاض، میل مفرطی از سوی مخالفان این رابطه دیده میشود تا آن را در قابی بنشانند که مستعد تأثیرگیری از متغیرهای داخلی و خارجی است؛ متغیرهایی که این مراوده را در روند رو به پیشرفت خود با تکانههایی روبهرو سازد و آن را از حرکت بازنگه دارد. اما هوشیاری مقامهای دیپلماتیک مانع از آن شد که بازتاب و اثرات این دو حادثه ساخته و پرداخته شده در فضای رسانهای یکسان باشد و در حالی که برخی میکوشیدند حاشیههای ساختگی رویداد ورزشی اخیر را به ساحت سیاست بکشانند، کنش و واکنش دیپلماتهای ایرانی و سعودی از مسیر واقعی منحرف نشد و اجازه بازتکرار یک اتفاق ناگوار را نداد. این ماجرا نشان میدهد متغیرهای اثرگذار بر روند رابطه ایران و عربستان از چنان گستردگی برخوردار است که کمترین حادثهای میتواند به فرصتطلبی مداخلهگران برای ایجاد اخلال در روند این رابطه بینجامد.
تهدید ادعایی صهیونیست ها
اهمیت توجه به عوامل مداخلهگر در رابطه ایرانی- سعودی از آنجا دوچندان میشود که برای تلآویو که سالها ایران را یک تهدید وجودی و عربستان سعودی را یک شریک بالقوه میخواند و با ایجاد ترسهای مشترک از تهران، به دنبال برقراری روابط رسمی با ریاض بود، بازگشایی رابطه ایران و عربستان به عنوان دو رقیب دیرینه، شوک قابل توجهی به منطقه بود و ضربه سختی به «بنیامین نتانیاهو»، نخستوزیر رژیم صهیونیستی وارد کرد. بنابراین وقتی دوربینهای غربی- عبری که منتظر میوه دادن توافق عقیم ابراهیم یعنی عادیسازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی و انزوای ایران بودند، ناگهان خود را با عربستانی مواجه دیدند که روی تهران آغوش گشوده و معادلات را به هم ریخته است. رویدادی که هرچند نخستوزیر گرفتار اسرائیل را نسبت به نتیجهبخشی تلاشهای خود برای عادیسازی رابطه با عربستان در کوتاهمدت ناامید کرد اما به آن معنا نبود که برای کمرنگ کردن اختلافات سیاسی و امنیتی داخلی و خارجی از تلاش خود برای تحقق این هدف دیرینه دست بکشد. بویژه آنکه «نتانیاهو» دستیابی به این هدف را متأثر از رویکردی میبیند که در گام نخست ایجاد اخلال و تنش در رابطه ایران و سعودی را هدف قرار میدهد. وضعیتی که آنها را برای فرار از مخمصه خودخواسته واداشته تا طراحی سناریوهای جدیدی ناظر به برجستهسازی ادعای مخاطرات امنیتی ایران برای خاورمیانه و موجسازی در فضای رسانهای پیرامون رویدادهای معمول در بطن روابط ایران و عربستان از جمله اتفاق اخیر فوتبالی را در دستور کار قرار دهند.
هوشیاری تهران
نوع مواجهه مقامهای عالیرتبه دیپلماتیک ایرانی و سعودی با رویداد اخیر ورزشی نشان داد، نه فوتبال و نه حتی تکانههای شبیه به این در عرصههای دیگر نمیتواند در عزم حاکمیت دو کشور برای قرار دادن رابطه در مسیر همکاریهای تنگاتنگ خللی ایجاد کند؛ خاصه آنکه دو طرف از هدفگذاری رابطه به سمت مناسبات راهبردی سخن به میان آوردهاند. بنابراین زیر سایه چنین هدفی میتوان پیشبینی کرد که ایران و عربستان نسخههایی قابل اجرا برای وقوع رویدادهای احتمالی بویژه در عرصه تحولات منطقهای از جمله عادیسازی رابطه میان ریاض و تلآویو و حل و فصل موضوعات اختلافی در دستور کار قرار دهند.
بیتردید تفاهم اخیر ایران و عربستان و همچنین ترمیم رابطه با دیگر کشورهای عرب منطقه که از سال گذشته بهصورت جدی کلید خورد، از عوامل اثرگذار متداول بر توافقات دوجانبه مستثنی نیست؛ جهانی که در آن قدر و قیمت یک توافق سیاسی و بینالمللی با حفظ ثبات و امنیت و فرصتسازی در زمینههای متعدد بویژه امنیتی آن سنجیده میشود، زیرا هر توافق، رشته نخی است که استحکام ریسمان و پیمان اصلی را بیشتر کرده و به همان میزان گسستنش را دشوار میکند. آنچه در این راستا ضرورت دارد توجه به رویکردی است که مقامهای صهیونیستی در روند بحرانسازی تاریخی خود در خاورمیانه از سر گذراندهاند و همچنان این رویکرد را عاملی برای تداوم حیات خود دنبال میکنند.
بنابراین آنچه که مناسبات ایران و عربستان را با وجود متغیر مداخلهگری رژیم صهیونیستی و پیشینه سالها قطع روابط و غلبه ادراکات پیشینی، به پیش میراند، آن است که مقامهای دو کشور مانع از آن شوند که این مراودات نوپا از مسائل سیاسی و اجتماعی اثر گیرد. بویژه آنکه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران همزمان از فرصت تغییر فضای برآمده از تقویت رابطه ایرانی –عربی بهخوبی در راستای توسعه روابط منطقهای بهره گرفته و بر لزوم همکاری درونمنطقهای تأکید ویژه دارد. به همین خاطر ذیل این ملاحظات و محاسبات، این پرسش مطرح میشود که در شرایط کنونی کدام سیاست در منطقه به نفع بازیگران است؟ ادامه روند همگرایی به منظور رسیدن به یک چهارچوب منطقهای؛ یا تداوم بحران با سناریوهای تمامنشدنی ستیزهجویان بیگانه؟