پیکر فردوس کاویانی با مشایعت اهالی هنر به آغوش خاک سپرده شد
وداع با بازیگر طنز فاخر
صبح سهشنبه یازدهم مهرماه جمعی از هنرمندان و دوستداران فردوس کاویانی در محوطه خانه هنرمندان ایران گردهم آمدند و این بازیگر قدیمی را تا خانه ابدی خود بدرقه کردند.
آنطور که در بخشی از گزارش مهر آمده، اصغر همت هنرمند و بازیگر، اجرای این مراسم را برعهده داشت و در سخنانی به خاطرههایی از بازیگری او در سالهای پیش اشاره کرد. وی گفت: «فردوس کاویانی مظهر پندار، گفتار و کردار نیک بود. به نظر من پنج بازیگر اصلی سریال «آژانس دوستی» را میتوان پنجتن ثانویه سینما دانست و از آن پنج نفر امروز سه نفرشان از دنیا رفتهاند. در عرصهای که چیزهایی به نام طنز و کمدی به خورد ما دادند که طنز و کمدی نیست بلکه هجو است باید بگوییم او واقعاً از طنازان بینظیر بود.»
شهرام گیلآبادی رئیس کانون کارگردانان خانه تئاتر نیز در ادامه این مراسم گفت: «همه ما در برابر مهربانی این بزرگ باید زانو بزنیم. این صحنه تنها این جمله را به یاد میآورد که بگویی ای مرگ از جان رفیقانم چه میخواهی. خواهشم این است که در ذهنمان مهربانی او را به یاد بسپاریم».
سپس پژمان بازغی رئیس انجمن بازیگران در سخنانی با تسلیت به خانواده او و جامعه زرتشتیان بیان کرد: «من وقتی وارد سریال «آژانس دوستی» شدم یک جوان بیست و چند ساله بودم. آن روزها برای من دانشگاه بود و هرچه یاد گرفتم از این دوستان بود و چیزی غیر از مهربانی ندیدم. این روزها در انجمن میشنوم که جوانترها دیر سر کار میآیند یا نظم ندارند اما من آن روزها بسیار از بزرگانمان یاد گرفتم. فردوس کاویانی آخرین بازیگر طنز فاخر ایران است که او را از دست دادیم. طنز ایران مدیون اوست.»
در بخش دیگر این مراسم هادی مرزبان گفت: «فکر نمیکردم هیچگاه برای فردوس بیایم و حرف بزنم. وقتی این جمعیت در این روز تعطیل میآید یعنی فردوس نازنین بود. گاهی به او میگفتم تو در خوب بودن افراط میکنی. خوبی او را از بعد مظلومیت هم باید دید که چقدر مظلوم واقع شد. او شاید فقط در یکی دو کار من نبود و از سال ۶۸ برای همه کارهایم به او زنگ میزدم.»
به یاد هنرمندی با بازیهای زیبا
مسعود جعفری جوزانی کارگردان سینما و تلویزیون نیز یادآور شد: «وقتی کسی که دوستش داریم و عاشقش هستیم ما را ترک میکند لحظه تلخی است. من البته معتقدم افرادی مثل فردوس کاویانی میرا نیستند. او با بازی و نگاهش و حس ناب و درخشانی که در درونش بود دلهای خشک را آبیاری میکرد.»
این کارگردان تصریح کرد: «هنرمندان این شانس را دارند که دهها زندگی را زندگی میکنند و این تجربه را به دیگران هم انتقال میدهند. ما هنرمندان را دوست داریم چون زندگیهای خشک را آبیاری میکنند. ما بازیگران را دوست داریم چون این هنرمندان شخصیتهای متعددی را به زندگی ما میآورند و من احساس میکنم هر وقت فردوس را بخواهم کنار من است.»
اسماعیل خلج نیز در حالی که به سختی میتوانست صحبت کند، گفت: «بگذارید گریه کنم برای این مرد نازنین که بازیهای زیبای خود را به جای گذاشت.»
در پایان آرمیتا کاویانی دختر این هنرمند در پشت میکروفن قرار گرفت و بیان کرد: «بابا پر از عشق و وفا بود، نه معنای کینه را میدانست و نه میدانست بدخواهی چیست. قلبش برای ایران میزد دغدغهاش ایران و هموطنانش بود چه در ایران چه خارج از ایران.»