بررسی ابعاد تصمیم انتقال پخش «سرزمین مادری» از آنتن به بستر آنلاین در گفتوگو با مدیر تلوبیون
یک تجربه استراتژیک برای سازمان صداوسیما
فاطمه ترکاشوند
روزنامهنگار
سریال «سرزمین مادری» احتمالاً تنها سریالی است که نه تنها در محتوا بلکه در کارکردهای فرامتنی برای صداوسیما و پخش محتوای تصویری در تاریخ سریالسازی کشور، نمونهای مهم و نقطه عطفی قابل توجه به حساب میآید. سریالی که یک روز به علت سوءتفاهمها برای سالها در پخش تلویزیونی متوقف ماند حالا در روزهایی سهم پخش تلوبیون شده که سرنوشت انتشار محتوای تصویری در رقابتهای تنگاتنگ میان بسترهای جدید پخش آنلاین به سرعت در حال تغییر است. از این رو، علل و نتایج تصمیم به انتقال پخش این سریال از آنتن به تلوبیون، میتواند نقش مهمی در مسیر آینده صداوسیما داشته باشد. مسیری که جز با افکارسنجی و فهم ذائقه و شکل و میزان مصرف مخاطبان قابل برنامهریزی نیست؛ هرچند که گمانهزنیها حاکی از آن است که صداوسیما و نهادهای امنیتی در حال تست مخاطب هستند و نگاهها به این تصمیم در همین اندازه باقی است چرا که بزودی پخش این سریال به آنتن بازخواهد گشت. در همین رابطه با احمد خورشیدی، مدیر تلوبیون گفتوگو کردیم.
پخش سریال «سرزمین مادری» از تلوبیون در نوع خود یک تصمیم منحصر به فرد به نظر میآید که میتواند نقاط قوت و در عین حال آسیبهایی را در پی داشته باشد. دیدگاه شما نسبت به این تصمیم چیست و علل و نتایج آن را چطور میبینید؟
تلوبیون به عنوان قدیمیترین IPTV کشور از حدود 10سال قبل، پخش آنلاین و vod محتوا را برعهده داشته و با توجه به اینکه منحصر در شبکههای اصلی تلویزیون نبوده و همه شبکههای برونمرزی، استانی و رادیو را پوشش میداده، قاعدتاً همواره جامعتر از چیزی بوده که از یک شبکه انتظار میرود. تلوبیون به علت ماهیتش هم اساساً ذیل معاونت فضای مجازی صداوسیما تعریف میشود و بنابراین برای خودش تولیدات اختصاصی و حتی شبکههای اختصاصی دارد که فقط بر بستر تلوبیون در دسترس هستند. بر این اساس، پخش سریال هم موضوع جدیدی در تلوبیون نیست و ما قبلاً هم فیلمهای سینمایی اکران کردهایم و هم سریالهای اختصاصی و هم تولید برنامه داشتهایم. الان هم نوبت به سریال «سرزمین مادری» رسیده که به عنوان پرستارهترین و شاید مهمترین سریال پخششده از تلوبیون روی پلتفرم ما قرار گرفته است.
همین نکته که تلوبیون ذیل معاونت فضای مجازی سازمان تعریف میشود به علاوه این مسأله که تولید «سرزمین کهن» به بیش از یک دهه قبل بازمیگردد، نشان میدهد که تصمیم به پخش آن از تلوبیون، تصمیمی کلان با مشارکت معاونتهای مختلف سازمان و از رأس بوده است. افق صداوسیما برای چنین تصمیمی چه بوده است؟
اینکه سریال را کدام بخش سازمان پخش کند از الگوی مشخص خودش در سازمان پیروی میکند همان طور که الان سیمافیلم برای همه واحدهای سازمان سریال تولید میکند و ممکن است مدیریت سازمان تصمیم بگیرد از یک شبکه استانی یا شبکههای سیما یا تلوبیون پخش شود.
از طرف دیگر، تلوبیون همیشه مورد توجه مدیران سازمان بوده و به عنوان «IRIB2» از تلوبیون نام میبرند و بها دادن به تلوبیون برای ما که این شناخت را از آقای جبلی داریم اصلاً چیز عجیبی نیست. ضمن اینکه به تبع عوض شدن اکوسیستم رسانهای در دنیا، بخش زیادی از مصرف برخی سریالهایی که همین الان دارد روی آنتن تلویزیون پخش میشود، در تلوبیون است. بنابراین این میتواند یک مدل جدیدی برای ارائه محتوا باشد که هم مخاطب را به بستر امن، سالم و خانوادگی هدایت کند و هم اینکه این اختیار را به مردم بدهد که هر زمان که خواستند و حتی پیش از آنتن تلویزیون بتوانند آثار دلخواهشان را ببینند.
این هدایت مخاطب به پلتفرمی که یک میلیون محتوای سالم و نزدیک به 70هزار محتوای مناسب کودک و نوجوان دارد، یک تصمیم اساسی و استراتژیک در سازمان است که نشان میدهد شاید از این به بعد محتوای بیشتری هم از این دست ببینیم که اول به تلوبیون میآیند و بعد به آنتن تلویزیون میروند.
پس شاید مورد «سرزمین مادری» بتواند برای صداوسیما یک تست تماشای آثار پرمخاطب در تلوبیون هم باشد. باتوجه به آمارهایی که خودتان بیشتر در جریانشان هستید، آیا تعداد مخاطب آنتن تلویزیون با تلوبیون آن قدری قابل مقایسه هست که پخش سریالی مثل «سرزمین مادری» از آن بیارزد؟
اینکه بخواهید مصرف مخاطب را به سمت پلتفرمی هدایت کنید که بتواند محتوای سالم را در اختیار او قرار دهد، قاعدتاً مستلزم این است که محتواهای خاص و پرمخاطب را در آنجا بگذارید تا بتوانید یک نقطه ارتباط و اشتراکی را با عموم مردم ایجاد کنید.
اما در این هم که تعداد مخاطب آنتن تلویزیون با هیچ پلتفرم اینترنتی قابل مقایسه نیست، هیچ شکی وجود ندارد. یعنی همین الان هم وقتی سریالی در تلویزیون 30درصد مخاطب دارد که شاید رقم معمولی به لحاظ مخاطب به حساب بیاید، معادل چیزی در حدود 15میلیون بیننده است. جز تلوبیون که ممکن است به چنین اعدادی نزدیک شود، سایر پلتفرمهای ما در کشور به یک میلیون کاربر همزمان هم نمیرسند.
چرا تلوبیون میتواند نزدیک شود؟
چون زیرساخت تلوبیون طوری است که تا 2میلیون کاربر همزمان را هم به خودش دیده است و مثلاً همین بازی پرسپولیس و النصر را حدود یک و نیم میلیون نفر از تلوبیون به طور همزمان مشاهده میکردند.
احتمالاً به رایگان بودن تلوبیون هم مرتبط است؟
دو مسأله مهمتر وجود دارد: یکی سرویس پایدار دادن و تأمین زیرساختهای آن است و دیگری عادت مخاطب به استفاده از یک رسانه است. یعنی الان تلوبیون میتواند ادعا کند البته با اختلاف بعد از تلویزیون، بزرگترین رسانه ورزشی، کودک، فیلم و سریال ایران است.
نقش انحصار صداوسیما هم در این پیش افتادن میتواند پررنگ باشد؟
آخر اصلاً انحصاری وجود ندارد. همین الان پنج IPTV دیگر مثل لنز و تیوا هم هستند که دارند کار تلوبیون را انجام میدهند.
در مورد VODها چطور؟ اگر «سرزمین مادری» به یکی از این پلتفرمها میرفت میتوانست با تلوبیون رقابت کند؟
در مورد آنها که اصلاً بحث انحصار مطرح نمیشود چون هم با چند برابر هزینه صداوسیما، یک سریال را تولید میکنند و مثلاً اگر یک سریال برای تلویزیون قسمتی یک میلیارد هزینه برمیدارد آنها تا 5 میلیارد هم هزینه میکنند بدون اینکه مانعی برایشان وجود داشته باشد. به علاوه در خط قرمزها و مسائل محتوایی میتوانند همه از مرزهای اخلاقی و فرهنگی و امنیتی که در تلویزیون وجود دارد، عبور کنند. بنابراین اتفاقاً با یک رقابت نابرابر روبهرو هستیم که انحصار در آن طرف ماجراست و نه این طرف! یعنی انحصار سمت کسی است که میخواهد بدون قاعده با پول زیاد کار کند در برابر کسی که میخواهد درون قواعد و با هزینههای استاندارد کار کند.
برگردیم به «سرزمین مادری» با توضیحات شما باز هم میتوان گفت که معنی تصمیم به انتقال پخش این سریال از آنتن به تلوبیون این است که انگار بنا بوده از مخاطبان آن کاسته شود؛ شاید به خاطر مشکلات امنیتی که در این سالها متوجه این محتوا بوده است.
واقعا این طور نیست چون اگر بنا بود از مخاطب آن کم شود آن را به تلوبیون نمیفرستادند. چون تلوبیون فراگیرترین رسانه تصویری ایران است و در گوشی بیش از بیست و چندمیلیون نفر نصب شده است.
البته برای مثال من هم تلوبیون را نصب دارم اما کاربر فعال آن محسوب نمیشوم.
کاربر فعال هم تعریف خودش را دارد و اعداد آن هم شفاف و مشخص است، تلوبیون ماهانه ۱۸ میلیون کاربر فعال دارد. بنابراین صداوسیما نمیخواسته از مخاطبان این سریال کم کند. شاید اتفاقاً بگوییم که میخواسته مخاطبان از هر طیف را جذب کند و از این طریق هم مخاطب تلوبیون و هم تلویزیون را داشته باشد.
شاید هم حالا بتواند به نوعی نقش افکارسنجی داشته باشد و اطلاعاتی را درباره میزان حساسیتها در طیفهای مختلف جدید مخاطبان آنتن یا تلوبیون در اختیار نهادهای دیدهبان قرار دهد.
این موضوع به طور خودکار اتفاق میافتد اما مهمتر این است که یک مسیر جدید دارد بازمیشود. شاید این نگاه و این تصمیم، راه دیگری را پیش روی سازمان بگذارد و سریالهای دیگری که به خاطر برخی مسائل دیگر بازپخش نشدند درحالی که مخاطبان بالقوه بسیاری دارند، بتوانند از این راه به مخاطب بازگردند. همان طور که اکران آنلاینهای فیلمهای سینمایی تجربه بسیار موفقی برای تلوبیون و صاحبان آثار بود و در مقایسه با سایر VODها تجربه کاملاً قانعکنندهای برای همکاری با تلوبیون را پیش پای صاحبان آثار گذاشت.
اگر موفق بود چرا دیگر ادامه پیدا نکرد؟
ادامه پیدا کرد اما نیاز بود که مدل بیزینسی مجددی تعریف شود تا صاحب اثر هم انتفاع بیشتری داشته باشد که ما به تازگی، این موضوع را هم دنبال کردهایم و قرار است اکرانهای جدید را براساس مدل تازه داشته باشیم.
قرار است پس از تجربه «سرزمین مادری» شاهد تولیدات یا بازپخشهای سریالهای کمتر دیده شده دیگری هم از تلوبیون باشیم؟
تصور من این است که لاین جدیدی برای محتوای کشور ایجاد شده که باعث میشود هم صاحب اثر بتواند درآمدزایی داشته باشد و هم به خوبی دیده شود. همان طور که پروژههایی از این دست آغاز شدهاند و تولیدکنندگانی با آنها همراه میشوند که هم میخواهند در اشل میلیونی دیده شوند و هم محتوای نسبتاً سالمتر و خانوادگیتری را به مخاطب عرضه کنند.