«امت واحده اسلامی» در سایه مکتب خاتمالانبیا
دکتر محمدمهدی تسخیری
معاون بینالملل و ارتباطات دانشگاه ادیان و مذاهب
در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی روزهای ولادت منتسب به پیامبر اکرم(ص)، با ابتکار رهبر جمهوری اسلامی ایران به نام «هفته وحدت» به جهان اسلام معرفی شد، که امروزه در بسیاری از کشورهای مسلمان مراسم گرامیداشت این هفته احیا میشود. در این یادداشت به سه ویژگی امت واحده پیامبر اسلام(ص) اشاره خواهیم کرد.
١-ایمان به خداى یکتا
ایمان به خدای یکتا همان «توحیدی» است که رکن اساسی برای برپایی امت واحده اسلامی است. پیامبر خدا(ص) از بدو بعثت بر این اصل تکیه فراوانی داشت و رستگاری در عرصههای مختلف فرهنگی، علمی، تربیتی، اقتصادی، نظامی و امنیتی را در زیر سایه توحید قرار داد. ایشان در سخنرانیها و موعظههای خویش بر تبعیت کامل از اساس توحید و خدایی کردن همه اعمال تأکید مینمودند و بر این باور بودند که وحدتی که از سرمنشأ توحید نباشد، پایدار نیست. از این رو، شعار همیشگی خاتمالانبیا این بود که: «رستگاری در توحید است.»
شعار همه انبیای الهی و هدفشان، پرستش و توحید همراه با عدم تبعیت از ستمگران است، زیرا که ستمگران، عدالت را به مسلخ خواستههای مستبدانه خود برده و اساس توحید را تحتالشعاع هوسهای خود قرار میدهند، «ما در هر امتی رسولی برانگیختیم که خدای یکتا را بپرستید و از طاغوت اجتناب کنید.»
یعنی خدا را در هر حرکتی دیدن و برای رضای او تلاش کردن، تا اگر در آینده انسان از هر غیرخدا نامهربانی و جفا دید، ناامید از رحمت حق نگردد و احساس نکند که تلاش او بیهوده بود، بلکه این باور به پیش برود که هرآنچه انجام داده است در محضر خداوند متعال بوده و جزو باقیات و صالحات نزد خالق متعال است، که هرگز تلاشهای ما را نادیده نمیانگارد. (آیه 52 سوره طه)
٢-تبعیت از پیامبر عظیمالشأن از روى آگاهی
کتاب آسمانی به صراحت بیان میکند که رسول خدا بر اهل ایمان از خود آنان سزاوارتر است و تجربه تاریخی نشان داده است جامعههایی که از رهبران صالح و دوراندیش پیروی نکردند مسیر بیراهه را طی نمودند. کافی است به نمونههای اخیر کشورهای اسلامی خود نظاره کنیم تا عمق فاجعه، عدم تبعیت از فرامین الهی و پیامبر اکرم(ص) را دریابیم.
جغرافیای جهان اسلام پر از ثروتهای انسانی و اندیشمندانی است که متأسفانه برخی از این کشورها با وجود حاکمیتهای کوتهبین و دور از تعالیم اسلامی، به جای خدمت به امت و ملتهای مسلمان، محصولات علمی خود را وقف دیگران کردهاند، بهطور خواسته یا ناخواسته چرخه قدرت کشورهای سلطه را تقویت و مهر تأیید بر استضعاف میهن خود زدهاند.
آموزههای قرآنی و اسلامی بر عدالت، آزادگی، اعتدال، پرورش اخلاقی و معنوی، رشد علمی و توسعه تأکید دارد، اما آنچه در برخی از کشورهای اسلامی شاهد هستیم جهل و خودباختگی و خودتحقیری است که نتیجه عدم تبعیت از آموزههای پیامبرگرامی اسلام(ص) است. حال آنکه آموزههای اسلامی بر قدر و قوت در تمام صحنههای زندگی دنیوی تأکید دارد: أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّة...هرچه در توان دارید قوی باشید؛ در تمام عرصههای زندگی، چون ضعف فرهنگی و مالی و امنیتی و... موجب ذلت و دست دراز کردن به دیگران و ترس از ابرقدرتها میشود، حال آنکه آموزههای قرآنی بهدنبال کرامت و عزت انسان و جامعه اسلامی است؛ وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِینَ، عزّت مخصوص خدا و رسول و اهل ایمان است، کرامت دنیا و آخرت هدف والای تعالیم پیامبران است.
علت اساسی عقبافتادگی برخی جوامع معاصر اسلامی، دوری از مفاهیم قرآنی و درک و یا تفسیر و برداشتهای نادرست از این آموزههاست، زیرا «الاسلام یعلوا ولایعلی علیه» ؛ اسلام علو و برتری پیدا میکند و چیزی بر اسلام پیروز نمیشود و (کلمةالله هی العلیا)، و کلمه و اراده خداوند براى نصرت پیامبر و امتش،برتر و پیروز است .با توجه به این آموزههاى صریح قرآنى و حدیثى، هویداست که عقبماندگی برخی جوامع اسلامی ناشی از عدم سرلوحه قراردادن سیره پیامبر(ص) برای زندگی سعاتبخش است.
۳- وحدت امت
یکی از عناصر قدرت و پیشرفت امت اسلامی در صدر اسلام «وحدت» است. از مقولههاى معروف علما این است که اسلام بر اساس دو رکن اساسى بقا و دوام پیدا کرده است، (کلمة التوحید و توحید الکلمة)، به پایه و رکن اول اشاره کردیم، که همان پذیرش توحید در همه صحنه زندگی و خدایی بودن است، که هدف همه انبیای الهی است و رکن دوم «توحید الکلمة» است، که همانا وحدت امت اسلامی است.
«وحدت کلمه» یعنی مسلمانان هرچند در اندیشهها و برداشتها باهم متفاوتاند اما باید در عمل موضعگیری واحدی داشته باشند و صفوف خود را متحد کنند و دلهای خود را نسبت به مسائل کلان و اصول اساسی خود یکی کنند تا نهاد موردنظر خود را برپا کنند و به هدفی که همه هستی برای آن آفریده شده است، برسند. این رکن دوم، نه تنها برای استقرار بنای اسلام، بلکه سنگبنای گسترش تعالیم آن و مهار ظلم و ظالمان است و اگر «وحدت کلمه» نبود، اسلام در اوایل ظهور خود طعمه بدخواهان میشد. دهها آیه و حدیث در رابطه با «وحدت» و اهمیت آن در مکتب پیامبر اسلام(ص) وجود دارد اما ستمگران برای چپاول ثروت انسانی و مادی انسانها و رسیدن به جاهطلبیهای خود، تخم تفرقه را در میان انسانها کاشته تا خود، با خیالی راحت به حاکمیتشان ادامه دهند.
بدون شک فطرت انسانی و عقل بشر بر ضرورت وحدت برای پیشبرد اهداف انسانی و اسلامی تأکید دارد. کافی است که آثار مخرب تفرقه میان مسلمانان را در صحنه معاصر ببینیم؛ دهها هزار جان باخته، اگر نگوییم صدها هزار انسان مسلمان نتیجه جنگهای میان کشورهای اسلامی و یا بر اثر هجمهها و ترورهای گروههای مسلحی است که ابتدا برای فریب مردم به نام دین و مذهب آغاز کردند، اما با شعار دفاع از مذاهب محمد، به جان دین محمد(ص) افتادهاند .اهل خبره خوب میدانند که در پس این همه هیاهو، دستهای نابکار دولتهای ستمگر و گروههای خودخواه و سازمانهای صهیونیستی نهفته است.
اگر ملتهای مسلمان بخواهند روی سعادت را ببینند باید از تمام توان خود بهره ببرند تا شعارهای تفرقهافکنانه، در میان مسلمانان منفور شود و یکی از اهداف انبیای الهی و خاتم ایشان را به منصه تحقق برسانند؛ «و همگی به رشته (دین) خدا چنگ زده و به راههای متفرق نروید و به یاد آرید این نعمت بزرگ خدا را که شما با هم دشمن بودید، خدا در دلهای شما الفت و مهربانی انداخت و به لطف و نعمت خدا همه برادر دینی یکدیگر شدید و در پرتگاه آتش بودید، خدا شما را نجات داد. بدینگونه خدا آیاتش را برای راهنمایی شما بیان میکند، باشد که هدایت شوید.» (سوره آل عمران، آیه 3)