امنیت و خودکفایی غذایی با فناوریهای نوین امکانپذیر است
حمید بهنگار
استاد روباتیک و هوش مصنوعی
به تازگی محمدعلی نیکبخت، وزیر جهاد کشاورزی از پیگیری سیاست خودکفایی و امنیت غذایی محصولات اساسی خبر داد.
طبق گفته وزیر جهاد کشاورزی، «در اسناد بالادستی بویژه سیاستهای ابلاغی رهبر معظم انقلاب در برنامه هفتم توسعه، وزارت جهاد کشاورزی باید بتواند به کمک سایر دستگاهها و نهادها امنیت غذایی را تا حد ۹۰ درصد با خودکفایی محصولات اساسی و البته با حفظ منابع زیستی، پایه و طبیعی حاصل کند.» براساس آنچه وزیر جهاد کشاورزی اعلام کرده است، «طبق سند امنیت غذایی دانشبنیان و دستور رئیسجمهور، کشور باید در ۱۴ محصول اساسی به طور متوسط به ضریب خودکفایی ۹۰ درصد و در ۵ کالا به ۱۰۰ درصد خودکفایی برسد، ولی وزارت جهاد کشاورزی باید برای رسیدن به امنیت و خودکفایی غذایی از فناوری نوین استفاده کند تا به اهداف خود دست یابد.
قبل از پرداختن به اینکه چقدر فناوریهای نوین میتواند جهاد کشاورزی را در رسیدن به این هدف کمک کند در ابتدا باید به این موضوع بپردازیم که امنیت غذایی مهمتر است یا خودکفایی غذایی؟ در پاسخ باید گفت امنیت غذایی مهمتر از خودکفایی غذایی است.
امنیت غذایی بهعنوان دسترسی همه مردم در هر زمان به غذای کافی برای یک زندگی سالم و فعال تعریف شده است. خودکفایی غذایی توانایی یک کشور برای تولید تمام نیازهای غذایی خود است. امنیت غذایی مفهومی جامعتر از خودکفایی غذایی را دربردارد و نه تنها در دسترس بودن غذا، بلکه توانایی افراد برای دسترسی به آن و کیفیت غذا را در نظر میگیرد. از سوی دیگر خودکفایی غذایی تنها به در دسترس بودن غذا مربوط میشود.
دلایل متعددی وجود دارد که امنیت غذایی مهمتر از خودکفایی غذایی است؛ اول اینکه رسیدن یک کشور به خودکفایی غذایی همیشه شدنی نیست. برخی از کشورها ممکن است زمین یا آبوهوا برای تولید تمام مواد غذایی خود نداشته باشند. سایر کشورها ممکن است با تخصص در برخی محصولات و واردات مواد غذایی دیگر، بتوانند مواد غذایی را با کارآیی بیشتری تولید کنند. در شرایط کنونی کشور ما که مسأله تولید غذا با پیچیدگیهای سیاسی جهانی، بحران آب و تحریمها مواجه است کار را دشوار میکند. دوم اینکه خودکفایی غذایی میتواند گران باشد. یک کشور ممکن است مجبور باشد برای تولید تمام مواد غذایی خود سرمایهگذاری زیادی در کشاورزی انجام دهد و این میتواند منابع را از سایر بخشهای مهم اقتصاد منحرف کند. سوم اینکه خودکفایی غذایی میتواند کشور را در برابر شوکهایی مانند خشکسالی، سیل و آفات آسیبپذیرتر کند.
اگر کشوری برای تأمین مواد غذایی خود به تعداد کمی از محصولات متکی باشد، اختلال در تولید آن محصولات میتواند تأثیر مخربی بر امنیت غذایی داشته باشد. در نهایت امنیت غذایی فقط در دسترس بودن غذا نیست. همچنین درباره توانایی افراد برای دسترسی به آن و کیفیت غذا است. اگر مردم پول کافی برای خرید غذا نداشته باشند یا غذا مغذی نباشد، کشور میتواند خودکفا باشد اما همچنان ناامنی غذایی وجود خواهد داشت. بنابراین با دلایل گفته شده امنیت غذایی مهمتر از خودکفایی غذایی است. کشورها باید تلاش کنند امنیت غذایی داشته باشند اما نباید این کار به قیمت سایر اولویتهای مهم انجام شود.
دستیابی به امنیت غذایی بدون خودکفایی غذایی با راههای مختلف به دست میآید. اول اینکه یک کشور میتواند برای تأمین نیازهای خود غذا وارد کند، اما باید شبکههای ایمنی اجتماعی را در اختیار داشته باشد تا اطمینان حاصل شود همه میتوانند غذا بخرند.
دوم اینکه یک کشور میتواند در تولید محصولات خاصی تخصص داشته باشد و در ازای دریافت مواد غذایی مورد نیاز خود آنها را به کشورهای دیگر صادر کند. سوم اینکه یک کشور میتواند در تحقیق و توسعه کشاورزی سرمایهگذاری کند تا بهرهوری و کارآیی بخش کشاورزی خود را بهبود بخشد.
چهارم اینکه یک کشور میتواند سیستمهای حملونقل و توزیع خود را بهبود بخشد تا اطمینان حاصل شود غذا برای همه صرفنظر از اینکه در کجا زندگی میکنند در دسترس باشد.
اما فارغ از موارد گفته شده، یک روش به روشهای دیگر برتری دارد و آن به خدمت گرفتن فناوری نوظهور برای دستیابی به امنیت و خودکفایی غذایی در کشور است. یک کشور میتواند فناوریهای نوظهور را چنان به خدمت بگیرد که با نوآوری در موارد بالا بتواند روشهای مبتکرانه یا پیشرو را به راحتی با سرمایهگذاری تحقیقاتی و عملیاتی، در مناسبات اقتصادی رایج و سنتی تغییر ایجاد کند و با جهش ناگهانی در صنعت غذا و همزمان فناوری اطلاعات، جایگاه خود را حتی در ردهبندیهای جهان اول و دوم و در حالتوسعه رقم بزند.
فناوریهایی مانند هوش مصنوعی و اینترنت اشیا به سرعت میتوانند بهرهوری را در مزارع، باغات، دامپروری، طیور، آبزیپروری و... بالا ببرند و امنیت غذایی را پایدار کنند.
فناوریهایی مانند کلانداده و بلاکچین ابزار بسیار قدرتمندی برای مدیریت زنجیره ارزش، تأمین و توزیع هستند اما امروزه مسئولان ما باید تصمیم کلیدی بگیرند و آن این است که آیا میخواهند در این زمینهها برای کشورمان جایگاهسازی کنند یا مسأله خودکفایی را که اثرات آن بر خاک، آب و محیطزیست تخریبی است در پیش بگیرند یا میخواهند با توجه به رشتههای میانرشتهای و حمایت از صنعتیسازی علوم نوین، برای آینده ایران و ایرانیان و اقتدار غذایی آنان گام بردارند یا هنوز زمان این تصمیم یا بلوغ آن شکل نگرفته است؟
با گرفتن تصمیماتی درست و استفاده از فناوریهای نوین است که کشور ما میتواند برای خود جایگاه جدید و نشان جدید جهانی ایجاد کند.
کشور ما میتواند از مهاجرت نخبگان و شرکتهای دانشبنیان جلوگیری و ضمن کسب امنیت غذایی، دانش و خدمات مهندسی را به کشورهای دیگر صادر کند. با انجام این اقدامات کشورها میتوانند بدون نیاز به خودکفایی غذایی به امنیت غذایی دست یابند.
با بهکارگیری صحیح، بموقع و بجای فناوریهای نوظهور، نه تنها امنیت غذایی بلکه اقتدار غذایی برای ایران میسر است.