گفت‌وگوی «ایران» با امیر غفارمنش و ستاره روشن به بهانه انتشار‌کتاب صوتی «مُطَرَّد»

داستان‌هایی وهم ‌آلود با صداپیشگی‌ چهره‌ها

درباره اینکه آیا باز هم در روند صوتی کردن کتابی خواهم بود یا نه باید بگویم که البته. من به این جمله اعتقاد دارم که «تنها صداست که می‌ماند» و قطعاً دوست دارم در کاری که اثرگذار باشد نقشی داشته باشم و این کار را ادامه خواهم داد.

 
غفارمنش: کار در زمینه کتاب‌های صوتی علاقه‌مند را ادامه می‌دهم
«مطرد» عنوان سومین نوشته ستاره روشن، نویسنده جوان کشورمان به شمار می‌آید. این مجموعه داستان، متشکل از پنج داستان کوتاه با موضوع اختلالات روانی است که به تازگی چاپ پنجم آن از سوی انتشارات صدای معاصر در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است.
 امیر غفارمنش، بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر و همچنین فعال در زمینه صداپیشگی، در روند صوتی‌سازی این مجموعه داستان، به عنوان یکی از گویندگان حضور داشته، این هنرمند در پاسخ به اینکه «مطرد» نخستین تجربه گویندگی‌اش در عرصه کتاب‌های صوتی بوده یا نه به «ایران» می‌گوید: «من گویندگی را با کتاب صوتی دیگری شروع کردم، اما گذشته از گویندگی کتاب‌های صوتی، در زمینه دکلمه اشعار برخی کارهای موسیقایی نیز همکاری‌ داشته‌ام. قبل از آن هم در سال ۱۳۷۲ در رادیو مشغول بودم. در آن دوران گویندگی بخش نمایش را به عهده داشتم، البته درست‌تر این است که بگویم بازیگر بخش نمایش رادیو بودم. زیر دست مریم معترف، میکائیل شهرستانی و مهدی شرفی، رئیس رادیو و محمد عمرانی و خیلی‌های دیگر که کار را به من یاد دادند گویندگی و کارهای صوتی را شروع کردم.»  غفارمنش در مجموعه داستان «مطرد» به جای شخصیتی که بیمار روانی است به ایفای نقش پرداخته، مردی مبتلا به اسکیزوفرنی. او در پاسخ به سختی‌های شخصیت‌پردازی به جای این فرد ادامه می‌دهد: «خیلی سخت نبود. ویژگی‌های آن شخصیت به قدری با واژه‌ها به تصویر کشیده شده بود که فقط سعی کردم واژه‌ها را باور کرده و آنها را بگویم. نکته قابل توجه اینکه نویسنده کتاب «مطرد» هم در روند صوتی حضور داشت که خب این کار را راحت‌تر می‌کرد؛ آنچنان که اگر جایی به‌اصطلاح خودمان ماشین را کج پارک کرده بودیم، می‌گفتند کج است و اینجا باید این‌طور بگویی و اینجا این تأکید را دارم و این را می‌خواهم. خوبی قضیه این بود. برای ما آسان بود؛ چون نویسنده بغل دست‌مان بود و کار سختی نبود.» منوچهر والی‌زاده، روشنک گرامی و میلاد فتوحی از دیگر گویندگان این کتاب بوده‌اند؛ غفارمنش در پاسخ به اینکه آیا صدا و داستانی را که دیگر گویندگان همکار با این پروژه گویندگی‌اش را به عهده داشته‌اند، شنیده یا نه می‌گوید: «نه متأسفانه. هنوز وقت نکرده‌ام و صدای‌شان را نشنیده‌ام ولی باعث افتخار است در کاری شرکت داشته‌ام که چنین هنرمندانی در آن همکاری کرده‌اند. حتماً صدای‌شان را می‌شنوم تا ببینم ترکیب کلی کار چطور از آب درآمده است.»
 به کتاب صوتی «مطرد» که گوش بسپارید، شاید اذعان کنید شیوه روایت و گویندگی امیر غفارمنش بیشتر به اجرای تئاتر شباهت دارد. او درباره اینکه سبک روایتی که برای این شخصیت‌پردازی بکار گرفته از کجا آمده تصریح می‌کند: «نمی‌دانم، شاید بتوان گفت مدل من این‌طور بوده، شاید هم خود خانم روشن سبب شد که به‌قول شما روایتم بیشتر به اجرای نمایش شبیه شود. از سوی دیگر شاید دلیل اینکه این شخصیت را زندگی و بازیگری کردم این است که زمانی در حدود سال ۱۳۷۲ در رادیو، نمایشنامه‌های رادیویی اجرا می‌کردم.»  در ابتدای مطلب نیز به این اشاره شد که کتاب صوتی «مطرد» را می‌توان یکی از پرچهره‌ترین کتاب‌هایی دانست که در این قالب در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است. با آن که در داستان «من در اتاق شماره‌ سیزده» شاهد حضور چهره‌های شاخص عرصه دوبله و گویندگی همچون منوچهر والی‌زاده و حسن همایی هستیم اما کار غفارمنش را همچنان می‌توان قابل توجه دانست. این بازیگر درباره اینکه آیا باز هم شاهد همکاری وی در روند صوتی کردن کتابی خواهیم بود یا نه، می‌گوید: «بله. البته. من به این جمله اعتقاد دارم که «تنها صداست که می‌ماند» و قطعاً دوست دارم در کاری که اثرگذار باشد نقشی داشته باشم و این کار را ادامه خواهم داد.»
 آن‌طور که در معرفی این کتاب آمده، مجموعه داستان «مطرد» متشکل از پنج داستان کوتاه «من در اتاق شماره 13»، «زندگی اسرارآمیز دستیار خانم میم»، «دختری با بال‌های سنجاقک»، «مطرد» و «مصاحبه‌ جنجالی با یک دیوانه» است. در خلال روایت داستان‌ها نیز به موضوعاتی از قبیل اختلال دوقطبی، اضطراب اجتماعی، نکروفیلیا، اسکیزوفرنی و افراطی‌گری پرداخته شده است. مخاطب در داستان‌های این کتاب، در فضایی وهم‌آلود روی مرز واقعیت و وهم معلق است.

 روشن: نسخه صوتی کتاب
کاری خوبی از آب درآمده
اگر از جمله دنبال‌کنندگان خبرهای فرهنگی طی 15 سال اخیر بوده باشید احتمالاً در خاطرتان هست که تا همین چند سال قبل، اهالی کتاب، اعم از اینکه در زمره ناشران قرار بگیرند یا جزو خانواده نویسندگان و مترجمان باشند با تبدیل آثار خود به قالب‌های صوتی و الکترونیکی مخالف بودند. با این حال چند سالی است که اوضاع قدری متفاوت شده و این دیگر خود اهالی کتاب هستند که از عرضه آثار خود در شکل‌های جدید استقبال می‌کنند.
ستاره روشن در پاسخ به اینکه تجربه تبدیل نسخه چاپی نوشته‌اش به صوتی را چطور ارزیابی می‌کند به «ایران» می‌گوید: «این سؤالی است که به گمانم بهتر باشد مخاطبان به آن پاسخ بدهند. با این حال نظر شخصی خودم این است که کار خوبی شده است و نسخه‌ صوتی «مطرد» بسیار به ذهنیتی که پیش از این تجربه داشتم، نزدیک بود.»
روشن درباره اینکه کدام‌یک از داستان‌ها در نسخه صوتی برای وی جذاب‌تر بوده است، می‌افزاید: «طبیعتاً باید بگویم تمام داستان‌ها را دوست داشتم و همان حرف‌های کلیشه‌ای‌ که هرکدام جذابیت خاصی برایم داشت. البته نه اینکه این‌طور نباشد، اما داستان اول، یعنی من در اتاق شماره‌ سیزده، را بسیار دوست دارم. چون 9 سال برای نوشتنش تلاش کرده‌ام و فکر می‌کنم علت علاقه‌ام‌‌ به نسخه‌ صوتی آن هم علاقه‌ای باشد که به خود داستان دارم، اما درباره اینکه به عقیده من به عنوان نویسنده‌ای که نوشته‌اش صوتی شده، روایت کل داستان با صدای یک صداپیشه بهتر است یا تفکیک صداپیشه‌های شخصیت‌ها از راوی اصلی باید بگویم که حداقل در روند صوتی کردن این کتاب ما هر دو گزینه را امتحان کردیم. گروه نوین‌کتاب‌ دراین‌باره بسیار تکنیکی عمل کرد و من هم از‌ تخصص‌شان بهره بردم. تفکیک صداپیشه‌ها به من حس نمایشنامه می‌دهد که در داستان اول و دوم بسیار مهم بود، چون با تکنیک‌های تلفیقی نگارش شده بودند، اما در سه داستان دیگر بهتر بود تک‌راوی داشته باشیم. اگر بحث سلیقه باشد ترجیحم این است که بنا به فضای داستان شخصیت‌پردازی انجام شود، ولی هیچ‌کدام را به دیگری مرجح نمی‌دانم، چراکه مخاطب است که نظر نهایی را می‌دهد و قضاوتش حائز اهمیت است.»
روشن درباره اینکه کدام‌یک از شخصیت‌های کتاب در نسخه‌ صوتی به آنچه مدنظر وی بوده نزدیک‌تر شده است، می‌گوید: «فکر می‌کنم تمام گویندگان زحمت کشیدند تا شخصیت‌های مطرد را زنده کنند، اما امیر غفارمنش با مرد داستان اول مو نمی‌زند و روشنک گرامی با صدای خاص و کودکانه‌اش اشک مخاطب را جاری می‌کند. منوچهر والی‌زاده، گربه‌ فیلسوف داستان را زنده کرده و حسن همایی وهم را به جان مخاطب می‌اندازد. شخصیت‌های فرعی ما هم عملکردی آنچنان خوب داشتند که مخاطب آنها را به خاطر می‌سپارد. بی‌شک انتخاب برای من غیرممکن است وقتی که همه‌چیز درست سر جای خود قرار گرفته است.»

 

بــــرش

تمام گویندگان زحمت کشیدند تا شخصیت‌های مطرد را زنده کنند، اما امیر غفارمنش با مرد داستان اول مو نمی‌زند و روشنک گرامی با صدای خاص و کودکانه‌اش اشک مخاطب را جاری می‌کند. منوچهر والی‌زاده، گربه‌ فیلسوف داستان را زنده کرده و حسن همایی وهم را به جان مخاطب می‌اندازد