ارتباطات اجتماعی اربعینی

دکتر احمد اولیایی
استاد فرهنگ و ارتباطات و عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی

 1. فردیناند تونیس، جامعه‌شناس آلمانی، با تمایزدهی دو مفهوم گمین شافت Gemeeinschaft (اجتماع) و گزل شافت Gesellschaft  (جامعه)، ارتباطات اجتماعی را به خوبی تبیین می‌کند؛ «اجتماع» دارای ارتباطات کمتر میان مردمان اما عمیق است در حالی که در «جامعه»، ارتباطات مردم از نظر کمی، بسیار بوده ولی عمق آنها اندک است. «جامعه» جایی است که بر مبنای عقلانیت ابزاری هر فرد به دنبال منافع و معیشت و علایق خود است و حال آنکه مردمان «اجتماع» دارای عاطفه و احساس و منافع مشترک بیشتری هستند. تونیس می‌گوید پس از مدرنیته، «اجتماع» تبدیل به «جامعه» شد و ارتباطات اجتماعی عمیق هم از بین رفت؛ چیزی که شاید همه ما در زندگی روزمره خود درک کرده باشیم.
2. آنچه در پیاده‌روی اربعین رخ می‌دهد بسیاری از نظریه‌ها و نظریه‌پردازان را متعجب کرده است. اجتماعی که در اربعین اتفاق می‌افتد در عین حال که در دنیای مدرن امروز است اما از جامعه مدرن عبور کرده و نوعی «احیای اجتماع ناب» است. با این تفاوت که بر خلاف نظریه تونیس _که فقط معتقد بود عمق ارتباطات زیاد بود نه تعداد و وسعت کمی آن_ در اربعین علاوه بر عمق ارتباطات، وسعت کمی آن نیز به شدت بالاست.
3. تحلیل این وضعیت را می‌توان در تفاوت نگاه به ارتباطات پیدا کرد؛ «ارتباطات اجتماعی اربعینی» ذیل رویکرد آیینی (Ritual approach) به ارتباطات معنا پیدا می‌کند و حال آنکه ارتباطات جامعه مدرن به معنای انتقال صرف پیام در رویکرد ارتباطات انتقالی (Transmission approach) تفسیر می‌شود. ارتباطات اجتماعی اربعینی به دنبال تولید معنای مشترک است و مردم در جست‌وجوی امر قدسی، در کنار هم تولید آیین می‌کنند نه اینکه فرستنده یا گیرنده صرف پیام باشند. «مشارکت» نقطه عزیمت و مزیت ارتباطات اجتماعی اربعینی است.

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و دویست و هفتاد و هفت
 - شماره هشت هزار و دویست و هفتاد و هفت - ۲۰ شهریور ۱۴۰۲