چرا رفراندوم راهکار مؤثری برای حل مسأله حجاب نیست؟
ابوالفضل اقبالی
پژوهشگر مطالعات خانواده
این روزها زیاد به گوش ما میخورد که چرا درباره الزامی یا اختیاری بودن حجاب رفراندوم برگزار نمیکنید؟ یک بار برای همیشه از مردم بپرسید آیا با قانونی بودن حجاب موافق هستند یا خیر؟ و براساس نظر آنها عمل کنید. این سخن را هم رؤسای جمهور سابق کشور، هم برخی نخبگان اجتماعی و هم مخالفان جمهوری اسلامی مطرح کرده و میکنند. در این یادداشت قصد دارم توضیح دهم که چرا برگزاری رفراندوم درباره حجاب راهکار صحیح و مؤثری برای حل ریشهای مسأله حجاب نیست؟
قبل از هر چیز ابتدا باید این نکته را خاطرنشان کنم که براساس یافتههای علمی و پژوهشهای میدانی معتبر، همین الان اگر در جامعه ایران یک رفراندوم و همهپرسی درباره این سؤال اجرا شود که «آیا با الزام رعایت حجاب در جامعه موافقید؟» قطعاً نتیجه نهایی رفراندوم به نفع مدافعان حجاب اختیاری نخواهد بود و اکثریت جامعه به ضابطهمند شدن پوشش اجتماعی و ضرورت حجاب در جامعه رأی خواهند داد. اما با وجود این، من مخالف برگزاری رفراندوم درباره حجاب هستم. چرا؟
حقیقت این است که تودههای مردم بیش از هر چیز متأثر از رسانه و روایتهای برساخته رسانهها از واقعیت هستند. حجاب در جامعه ایران در دهههای اخیر پیوندی گسستناپذیر با تجربه ضعیف و ناکارآمد گشت ارشاد داشته و در رسانهها، حجاب و قانون حجاب با گشت ارشاد همنشین است. روایت برساخت شده غالب و هژمون از واقعیت گشت ارشاد و قانون حجاب در فضای جامعه ایران، روایتی است که با دال مرکزی «حجاب اجباری» صورتبندی شده و در رسانههای اپوزیسیون نیز پمپاژ میگردد. لذا اکثریت مردم ایران نسبت به گشت ارشاد ذهنیت منفی دارند و حتی بانوان متدین و محجبه نیز علیه آن کمپین راه میاندازند. از طرفی فضای رسانه و مناقشات گفتمانی که در این عرصه وجود دارد به شدت مستعد دامن زدن به روایت «حجاب اجباری» است و قدرت گفتمانی جریان مدافع حجاب در فضای رسانه به دلایل مختلفی نسبت به جریان مقابل(اپوزیسیون، سلطنتطلب، فمینیست، تجزیهطلب، منافقین و...) ضعیفتر است. اساساً به لحاظ امکانها و زیرساختها و زمین بازی کاملاً رقابت نابرابری میان این دو در جریان است. لذا هیچ تردیدی وجود ندارد که در بزنگاه برقراری رفراندوم درباره موضوعی چون «ضابطهمندی پوشش اجتماعی» که جامعه ایران نسبت به آن اتفاق نظر دارد، آرایش رسانهای و نظم گفتمانی حجاب در فضای رسانه به سمت دوگانههای فیک اما مؤثر و ذینفوذ سوق یافته و این ذهنیت را برای مردم ایجاد کنند که رفراندوم درباره دوگانههایی چون «آزادی یا اسارت زنان»، «پوشش اختیاری یا اجباری»، «تحجر یا تمدن» و... است و آنها باید یکی از این دو را برگزینند!
به عبارت دیگر، رفراندوم به معنای ارجاع صادقانه و ناشی از اضطرار حکمرانی برای فهم نظر حقیقی مردم در شرایط حاکمیت رسانه عملاً امکان وقوع ندارد و آن چیزی که در واقعیت اتفاق خواهد افتاد، رقابت رسانهای بر سر تسلط بر ناخودآگاه جمعی مردم ایران است که با کمی انصاف و واقعنگری درمییابیم که این زمین بازی از ابتدا نابرابر و ناعادلانه طراحی شده و ظرفیتهای رسانهای گفتمان مخالف حجاب به مراتب بیشتر و مهیاتر از گفتمان مدافع حجاب است. مضافاً اینکه تجربه ناکارآمد گشت ارشاد در دهه اخیر هم وبال گردن گفتمان مدافع حجاب است.
اما در یک شرایطی من از برگزاری رفراندوم دفاع میکنم. آن هم رفراندوم درباره حفظ حریم خصوصی است. پرسش محوری و مدنظر در رفراندوم نباید درباره حجاب و قانونی بودن یا نبودن حجاب باشد بلکه باید ناظر به زیست جنسی و الزامات اجتماعی آن باشد زیرا همه میدانیم که پشت مطالبه درباره رفراندوم، اختیاری شدن رعایت حجاب نیست! زیرا این موضوع که هماکنون حاصل است! الان نزاع گفتمانی درباره حفظ حجاب نیست بلکه درباره «لباس داشتن» است! حالا جریان دشمن درصدد گذر از این محل نزاع به سوی محل نزاع جدیدتری است. یعنی نفی کامل حریم خصوصی و اروتیک کردن زیست جهان اجتماعی. حال من هم موافقم که از مردم ایران همهپرسی شود که آیا با گسترش سویههای جنسی و اروتیک در فضای اجتماعی موافق هستند یا مخالف؟ پاسخ اکثریت مردم ایران از هماکنون روشن است...