چرا باید راوی اربعین باشیم؟
سید محسن حسینی
طلبه حوزه علمیه قم
در روایت آمده است که از نشانههای مؤمن پنج چیز است که یکی از آنها زیارت اربعین است. عَلاماتُ المُؤْمِنِ خمْس: وَ زِیارَة الْأرْبِعَین و...(وسایل الشیعه/ج10/ص375).
اینکه چرا در روایت شریف زیارت اربعین از نشانههای مؤمن ذکر شده است، دلایل متعددی ممکن است داشته باشد اما آن چیزی که نگارنده فکر میکند که دلیل اصلی آن باشد، گردهمایی شیعیان حول امام است؛ گردهمایی عاشورایی. پیادهروی اربعین بهمنزله تجدید بیعت با امام و زنده نگهداشتن آرمانها و اهداف قیام سیدالشهداء است. اینکه امام(ره) فرمود که این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است به همین علت است.
در تاریخ 1400ساله شیعه و بخصوص حیات شیعه در ایران، هر قیام و مبارزه با ظلمی که شکل گرفته به تأسی از سیدالشهداء و قیام حضرت بوده است. قیام سربداران که علیه ظلم حکومت مغول با شعار «سر به دار میدهیم، تن به ذلت نمیدهیم» با الگوگیری از قیام عاشورای 61 شکل گرفت و شعارش هم تعبیری دیگر از «هیهات من الذله» بود.
همچنین قیامهای رئیسعلی دلواری و میرزا کوچکخان جهت مقابله با ظلم و تجاوز انگلیسیها و روسها بود. اما اینکه همه این قیامها با وجود شجاعت و ایثار و ایمان آن افراد کوتاهمدت بودند و دیری نپایید که با شکست مواجه شدند، میتواند علتهای زیادی داشته باشد که بهنظر حقیر مهمترین آنها دو چیز است:
1. فراگیرنبودن و ملینبودن آن قیامها(به عبارتی محلهای بودند و یک خیز ملی نبود)
2. نبود رهبری اندیشمند و آیندهنگر و ژرفنگر برای هدایت طولانیمدت این خیزشها.
در تاریخ 44ساله جمهوری اسلامی مردم ما بخوبی اثبات کردهاند که اگر پای چیزی بمانند و استقامت بورزند دشمن را شکست خواهند داد و بزرگترین شاهد بر این مدعا، مقاومت و دفاع مردم مؤمن ایران در 8سال دفاع مقدس مقابل شرورترین افراد بشر که منجر به پیروزی ملت انقلابی ایران و شکست مفتضحانه استکبار جهانی شد.
این پیروزی و سایر پیروزیهای ما در این سالها بهدلیل مقاومت همه مردم بوده است و منحصر در حزب یا جریان خاصی نبوده است. مقاومتی که حداکثری بوده و در همه جنبههایی که مورد تهاجم دشمن قرار گرفتهایم، به تقویت همدیگر در آن عرصهها پرداختهایم و افقبخش و عمقبخش یکدیگر بودهایم.
حال اربعین بهعنوان یک زیست جمعی مؤمنانه که نماد یک زندگی ولایی است، یک الگو برای زندگی انسان است. یک ایده است؛ یک پیشنهاد برای مدیریت زندگی انسان است. در همایش اربعین، شاهد ظهور و بروز قدرت اجتماعی مؤمنان در همه عرصههای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی هستیم و هیچ کجای جهان سراغ نداریم چنین گردهماییای شکل بگیرد که چنین هزینههای سرسامآوری برای آن بشود که نکته مهم آن مردمیبودن آن است. حجت الاسلام پناهیان در سال 98 در افتتاحیه رادیواربعین گفتند: «یکی از مستندسازهای خارجی در اربعین سال میگفت ابداً اجازه نخواهند داد یک مستند کامل از اربعین پخش شود، چون با پخش آن، تمدن غرب سقوط میکند.» این حرف بسیار دقیق و واقعی است.
اربعین سرریز معارف اسلامی در بطن جامعه است و میبینیم که اسلام یک جامعه 20 میلیونی را برای مدت دوهفته مدیریت میکند. یک نوع مدیریت و سبک زندگی که با تمدن غرب و سبک زندگیهای غیراسلامی در تضاد کامل است. جامعه حزباللهی با مداقه در اربعین در مییابد که لازمه پیروزی مؤمنان بر مستکبران حمله و برخورد فعالانه است؛ زیرا اربعین حمله به عقبه تمدن غرب است و ارزشها و مدعای آنها را به چالش کشیده است و یک مدل زندگی ارائه کرده است. مدلی که باعث حیرت خود غربیهایی که در این پیادهروی شرکت کردهاند شده است؛ فیلمی اخیراً از یک یوتیوبر انگلیسی منتشر شده است که از خدمات، همبستگی و فضای حاکم بر آنجا حیرت کرده است و میگوید که تاکنون نظیر آن را ندیده است.
اربعین برای جامعه ایمانی امتیاز مثبت برای مبارزه طلبی است؛ ارزشهای اسلامی و انسانی که امروزه توسط رسانههای غربی ضدارزش معرفی میشوند، در مراسم اربعین به تعالیترین شکل ممکن بروز پیدا میکنند و توجه به این، خود سبب خروج انقلابیها از لاک دفاعی و تبدیلشان به نیروی مهاجم میشود. اینکه چندی پیش رهبری در سخنرانی خود فرمودند به مبانی فکری دشمن حمله کنید، یکی از راههای عمل به آن که در آن دستمان بسیار باز است میتواند همین اربعین باشد. اینکه فقط شرکتکننده در اربعین نباشیم، بلکه ویژگیهای مثبت آن را بفهمیم و رسانهای کنیم تا جامعه جهانی متوجه بطلان آشکار حرفهای اندیشمندان و رسانههای غربی بشود.راوی اربعین باشیم تا شاهد انفعال دشمن و رسانهاش شویم.