همزمان با ایام اربعین حسینی شب شعر بانوان زینبی در کربلای معلی برگزار شد
ارادت بانوان شاعر به اهل بیت(ع) با سوز احساس
مصطفی وثوقکیا: بانوان شاعر در ایام اربعین در کربلا جمع شدهاند تا در قالب شعر، ارادت خود را به اهل بیت پیامبر(ص) ابراز کنند. فاطمه نانیزاد، دبیر شب شعر بانوان زینبی در ابتدای این نشست بیان کرد: خداوند این توفیق را به ما داد تا در اربعین با کاروان حضرت زینب(س) همسفر باشیم.
وی خاطرنشان کرد: ما بانوان شاعر هم در ساحت کلمات اجازه گرفتیم تا عرض ادب کنیم. از سال گذشته حرکتی آغاز شد تا بانوان شاعر در بخش بانوان کمیته فرهنگی و آموزشی اربعین ایفای نقش کنند. سالهای پیش از این، غالب شب شعرها در تهران یا کربلا با حضور آقایان برگزار میشد.
این شاعر یادآور شد: برای اینکه امسال برنامهای جداگانه برای بانوان برگزار شود به همت خانم اصلانی و تلاشهای مادرانهشان تسهیلاتی فراهم شد تا بیش از پیش در این زمینه فعالیت کنیم. از نگاه رهبر معظم انقلاب شعر سرمایه ملی ما محسوب میشود و شعر زبان مشترک ما است تا تألیف قلوب داشته باشیم. این نوید را خواهیم داد که در سال آینده این برنامه در تهران و کربلا پر بارتر برگزار شود.
این شاعر در ادامه دو غزل تقدیم کرد که ابیاتی از آن به شرح ذیل است: دهه دوم صفر آمد در گلو آه آتشین آمد/ قافله پشت قافله راهی در دلم شور اربعین افتاد/ میروم پا به پای آن محمل که جهان گرم منبرش شده است/ مینشینم کنار آن مادر که دلش تنگ اصغرش شده است. زهرا سادات قاسمی شاعر هم با اشاره به اینکه شعر خواندن در کربلا بسیار دشوار است چراکه این سرزمین حال و هوایی دارد که هر انسانی را دگرگون میکند، گفت:در کربلا درون نبض حوادث هستیم و تسلط بر کلمات دشوار است. وی در این محفل ابیاتی به شرح ذیل قرائت کرد:
پرده افتاده ببین شام شب تاسوعاست
صحبت خون شریف شجر آلعباست
هر بلا میرسد از نو به بلایی دیگر
مادر آب نبیند که پسر تشنه لب است
پدر خاک نبیند که روی خاک رهاست
آه دشمن چه حریص است به غارت کردن
نوبت پیرهن و معجر و انگشترهاست
وی در ادامه غزل دیگری خواند که مطلع آن به شرح ذیل است:
داغ بعد از وداع دلبر را
اشک جاری ز دیده میفهمد
حسرت آن نگاه آخر را
جان بر لب رسیده میفهمد
روی نی نای غربتش هیهات
صوت قرآن و عترتش هیهات
سمانه رحیمی هم در این مراسم اشعاری در وصف اهل بیت پیامبر(ص) خواند که برخی ابیات آن به شرح ذیل است:
دریاست چشم دفترم از اشک وارهها /خون میچکد ز مرثیه ماهپاره ها/ حالا چهل سحر ز غروبش گذشته است/ شب میرود دوباره به دوش ستاره ها/ تصویر روشنی است از اندوه آسمان/ نقشی که میزند غم او بر نگارهها /پای پیاده میرود این دل به سوی عشق/ از من به سر دویدن و از او اشارهها/ تا می رسد به خیمه خورشید کربلا /دل می کند ز شوکت شمس العمارهها/ در رستخیز ژرف زمان غرق میشود/ صوت اذان که می شنود از مناره ها/ از داغ های سرخ مکرر شنیده است/ خون گریه های بی رمق شیرخواره ها/ صد کربلا هنوز در این نینوا به پاست/ جاری است در تمام زمان سوگوارهها
منصوره محمدی مزینانی نیز ابیاتی را برای حضرت علی اصغر قرائت کرد:
حسینیزاده هستی شیوه اعجاز میدانی
بگو با حنجرت قدری به ما اسرار پنهانی
گلویت راه شیری و سه جرعه تیر قادر نیست
که روی کهکشان را خط بیندازد به آسانی
تبارت آفتاب است و زلال رود و بارانی
بهاران را نشان دادی درآن عصر زمستانی
کجای این جهان دیدند یک لشکر به یکباره
ز نوزادی بیاموزد چنین رسم مسلمانی
علیالظاهر تو نوزادی، ولیکن یک ولیالله
که میبردند نامت را علیجویان به حیرانی
تو روح عدلی و حقا توانستی به نای حق
ستون کاخ ظلمت را چنان زینب بلرزانی
جهان سر درگریبان برده و خورشید تاریک است
چرا که روی نیزه میرود آیات ربانی
تو و سرنیزهها و باز تکرار جسارتها
ملائک با تو میگریند وقتی روضه میخوانی
از آن نیزه که وا کرده گلوگاه تو را با زور
دو خط روضه بخوان تا چشم عالم را بِگریانی
لب از لب باز کن ای آخرین سرباز ثارالله
که مادر جان به لب شد تا که شاید لب بجنبانی
مریم پوریامین عضو انجمن قلم ایران در بخش دیگر این شب شعر ضمن تشکر از شعرخوانی بانوان بیان کرد: در این عصر و موقعی که جهان ما جنگ روایتها را پیش رو دارد نقش هنر و ادبیات و شعر بسیار مهم است. وی افزود: مرز بین عقل و احساس باریک است. همانگونه که در انقلاب اسلامی احساس و شور مردم را به جوش و خروش درآوردیم؛ امروز نیز با استفاده از ادبیات و هنر و به طور ویژه ادبیات پایداری میتوانیم به جامعه انگیزه و حرکت بدهیم.