با اجرای طرح برخورد پلیس آگاهی تهران با سارقان و مالخران
164 متهم با کلکسیونی از جرایم دستگیر شدند
گروه حوادث- مرضیه همایونی/ در پی هفته ها کار شبانه روزی و در جریان چندین عملیات پلیس آگاهی در نقاط مختلف پایتخت، 164 متهم به سرقت و خریداران اموال مسروقه دستگیر شدند
به گزارش «ایران»، سردار عباسعلی محمدیان فرمانده انتظامی تهران بزرگ با بیان اینکه این افراد در عملیات جداگانه و در نقاط مختلف شهر تهران دستگیر شدهاند، گفت: عملیات پلیس برای دستگیری برخی از این افراد بسیار پیچیده و حساس بود، چرا که ما این افراد را در خیابان دستگیر نکردیم، بلکه گروهی از کارآگاهان پلیس آگاهی در این مجموعه پس از ساعتها و روزها کار شبانهروزی نسبت به دستگیری این افراد اقدام کردند. بیش از یکهزار گوشی تلفن همراه هوشمند، اموال مربوط به سرقت از منازل، چندین دستگاه خودرو و موتورسیکلت مسروقه و... در این طرح کشف شده است.
رئیس پلیس تهران همچنین ضمن هشدار به مردم گفت: در ایام اربعین حسینی که ممکن است مردم به سفر بروند یا منازل خود را ترک کنند، تأکید ما پیشگیری از سرقت است و در این خصوص گشتهای نامحسوس و محسوس در سطح محلات فعال است. مجرمان بدانند پلیس با هیچ خلافکاری تعارف ندارد.
سرقت گوشت و مرغ از فریزر همسایه
شامگاه دوشنبه 6 شهریور زن جوانی در تماس با پلیس از سرقت خانهاش خبر داد. بررسیها نشان میداد سارق یا سارقان با شکستن در ورودی وارد خانه شدهاند.
سارقان نهتنها گاوصندوق و وسایل داخل خانه را به سرقت برده بودند، بلکه گوشت و مرغهای داخل فریزر را نیز سرقت کردند. در بررسیهای اولیه مأموران دریافتند سارقان گاوصندوق خانه شاکی را روی زمین کشیده بودند و رد گاوصندوق به خانه همسایه روبهرویی منتهی میشد. مأموران پس از هماهنگیهای قضایی وارد خانه همسایه شده و نهتنها وسایل خانه شاکی را پیدا کردند بلکه در بازرسی از یخچال متهم، بستههای گوشت و مرغی را پیدا کردند که دست خط شاکی روی آنها دیده میشد.
مرد همسایه که خود را موزیسین معرفی کرد، در حالی که منکر سرقت بود، گفت: من سرقتی مرتکب نشدهام، این گوشت و مرغها که داخل یخچالم است برای سگم خریده بودم. میگویند دستخط زن همسایه روی بستهها است. من نمیدانم شاید دستخطش شبیه همسر من است.
وی درباره اموال خانه شاکی که در خانه او پیدا شده نیز گفت: نمیدانم تلفن همراه و رایانه او اینجا چه کار میکند؛ من خبر ندارم.
کلاهبرداری برای تفریح
یکی دیگر از متهمان دستگیر شده در این طرح مرد جوانی است که فوقلیسانس کامپیوتر دارد و همدستش 11 سال در آلمان درس خوانده و با مدرک مهندسی پزشکی راهی ایران شده اما حالا به اتهام کلاهبرداری دستگیر شدهاند:
- شگردتان برای کلاهبرداری چه بود؟
در سایتهای فروش کالا میگشتیم، برایمان فرقی نداشت که چه چیزی خریداری کنیم. بعد با فروشنده تماس گرفته و برای خرید کالا به محل قرار میرفتیم. کالا را تحویل میگرفتیم و پیامکی هم برای فروشنده میآمد که پیامک واریز وجه بود و برای من هم پیامک کسر وجه میآمد. بعد کالا را میگرفتیم و میآمدیم. در صورتی که هیچ پولی پرداخت نمیشد و فقط پیامک واریز ارسال میشد.
- چطوری این کار را میکردید؟
من و همدستم نخبه برنامهنویسی و هک هستیم. هر سایتی را بخواهید، هک میکنیم. یکبار همدستم یک سایت اسرائیلی را هک کرد، اما ولتاژ گوشیاش بالا رفت و گوشی ترکید. همدستم اولین نفری بوده که دستگاه عابر بانک را در ایران نصب کرده است.
- نیاز مالی داشتید؟
نه. همدستم 11 سال در آلمان درس خواند و پدرش یکی از افراد نامی در یکی از رشتههای پزشکی است. خود من پدرم کارخانه کفش داشت و وسایل خانهام حدود 20 میلیارد تومان میارزد. هیچ نیاز مالی ندارم و الان تولیدی کفش دارم.
- پس انگیزهتان برای کلاهبرداری چه بود؟
اول برای تفریح بود. دوم اینکه به خودم ثابت کنم که میتوانم.
- تا به حال پیشنهاد هک داشتهاید؟
بله؛ چند وقت قبل یکی از دوستانم خواست گوشی تلفن همراه دوستدخترش را که به او خیانت کرده بود، هک کنم تا گوشی منفجر شود. یا شخصی به همدستم گفته بود 2 میلیارد تومان میدهد تا یک سایت را برای او هک کند. اما ما اصلاً از این کارها نمیکنیم. همدستم سالها قبل به جرم ورود به شبکههای بانکی بازداشت شد و حتی روزنامهها نیز خبرش را نوشته بودند، اما بعد آزاد شد.
- چند مورد کلاهبرداری دارید؟
از 5 نفر کلاهبرداری کردیم اما رضایت گرفتیم.
سرقت پس از 9 سال حبس
هنوز مهر آزادیاش خشک نشده بود که سرقتها را شروع کرد؛ سارقی که هر بار از زندان آزاد میشود، شگردی خاص برای سرقتهایش انتخاب میکند.
- شگردت برای سرقت چه بود؟
با همدستم سوار بر موتورسیکلت در خیابانها پرسه میزدیم و با دیدن سوژه مناسب به سمتشان رفته و با تهدید گاز اشکآور اقدام به گوشیقاپی میکردیم. چون شیشهای هستم و توهم دارم، چاقو در جیبم نمیگذارم تا کار دست خودم ندهم.
- گوشیها را چند میفروختی؟
گوشیای را که حدوداً 100 میلیون تومان است 5 میلیون تومان میفروختیم. هر چه قیمت گوشی پایینتر بود، به تناسب از ما کمتر میخریدند.
- آخرین بار کی از زندان آزاد شدی؟
دو ماه قبل بعد از 9 سال حبس اما فکر نکنید دو ماه است که خلاف نمیکنم. نه، از همان موقع که پایم را از زندان بیرون گذاشتم، گوشیقاپیهایم نیز شروع شد. من کودک کار بودم، فال میفروختم و گدایی میکردم. 12 سال بیشتر نداشتم که دوستم پیشنهاد سرقت داد و باهم راهی سرقت شدیم.
ما به عنوان مسافر سوار خودروها میشدیم و با تهدید چاقو زورگیری میکردیم. چون سن و سالی نداشتم خیلی در کانون اصلاح و تربیت نماندم، اما بعد از آزادی دوباره خلاف کردم.
سرقتهای مرد رزمیکار
از بچگی دلش میخواست فضانورد شود اما حالا به اتهام سرقتهای سریالی گوشی تلفن همراه بازداشت شده است. میگوید قهرمان ورزشهای رزمی است و حتی مدال جهانی هم دارد.
- چه شد که قهرمان ورزش رزمی، سارق شد؟
گاهی روزگار کاری میکند که ناخواسته در کار خلاف گرفتار میشوی. چند ماه قبل تولد دوستدخترم بود و برای گرفتن جشن تولدش به کافیشاپ رفتیم. زمانی که دوستدخترم به کافیشاپ آمد، خیلی عصبی و ناراحت بود.
علت را که پرسیدم، گفت فردی مزاحمش شده است. همان موقع به فکر انتقام افتادم.
مرد مزاحم را پیدا کردم و چاقویی زیر گلویش گذاشتم. او را تهدید به مرگ کردم و گوشیاش را سرقت کردم.
بعد تعدادی از عکسهای خصوصیاش را در فضای مجازی منتشر کردم اما همین کار باعث شد که برای تفریح و سرگرمی گوشی سرقت کنم.
- شگردت برای سرقت چه بود؟
پشت چراغ قرمزها رانندهها را خفت میکردم یا اینکه گوشی افرادی را که مشغول صحبت با تلفن بودند، سرقت میکردم.
- چه شد دستگیر شدی؟
سرقت آخری که انجام دادم، مالباخته بوکسور بود و در حرکت اول چاقو را از دستم انداخت و در نهایت هم تسلیم شدم.
سرقت از خودروهای لاکچری
با تهدید اسلحه سوار خودروهای لاکچری و مدل بالا شده و لوازم داخل آن را سرقت میکند. او قبلاً کشاورز بود و وقتی دید دختر مورد علاقهاش به خاطر پول با شخص دیگری ازدواج کرد، تصمیم گرفت شهر و دیارش را ترک کند.
- به خاطر یک دختر سارق شدی؟
وقتی فرنگیس به خاطر پول با مرد دیگری ازدواج کرد، خیلی تحقیر شدم و تصمیم گرفتم به هر شکل پولدار شوم. اسلحه خریدم و در خیابانهای بالای شهر پرسه میزدم، با دیدن خودروهای لاکچری در چشمبرهمزدنی سوار خودرو شده و با تهدید اسلحه اموال و گوشی و حتی لباسهایی که داخل خودرو بود هم سرقت میکردم.
بعد هم از ماشین بیرون میپریدم و یک موتور دربست میگرفتم و متواری میشدم.
- با وسایل سرقتی چه میکردی؟
طلا و گوشیها را میفروختم و لباسهای گرانقیمت میپوشیدم و به شهرمان میرفتم تا همه ببینند پولدار هستم.
- چه شد که بازداشت شدی؟
چند شب قبل به میهمانی دعوت شده بودم. یکی از دوستانم بیمعرفتی کرد و مرا به پلیس لو داد.