در حافظه موقت ذخیره شد...
دیپلماسی بدون لکنت
رئیسی اما بر خلاف ادوار پیشین کوشید رویکرد خود را در دیپلماسی از سویه تبلیغاتی به بعد تخصصی و اصولی تغییر دهد؛ الگویی که به واسطه آن تحرکات دیپلماتیک، هم از منظر مادی و هم از منظر معنوی و حیثیتی بر مبنای هزینه-فایده و به عبارت سادهتر نتیجهگرایی مورد توجه قرار میگیرد. دولت سیزدهم راه رسیدن به این نتیجه مطلوب را ناظر به اصل «مقاومت فعال» جستوجو کرد و در همان 2 سال نخست بر بسیاری از تحلیلهای ادعایی علیه رویکرد دیپلماسیاش مهر باطل زد؛ تحلیلهایی که با این پیرنگ نگاشته میشد که بر سر کار آمدن دولتی اصولگرا با گفتمانی که منتقد رویکرد دولتهای گذشته در سیاست خارجی بوده، میتواند رشتهها را پنبه کند و از جمهوری اسلامی ایران کشوری منزوی و ناتوان در مقابله با تحریمها بسازد.
این در حالی بود که رویکرد دولت سیزدهم مبنی بر ضرورت تمرکز بر ظرفیتهای داخلی و انتقاداتی که نسبت به سیاست برجاممحور دولت رئیسجمهور پیشین مطرح کرده بود با موج گستردهای از انتقادات روبهرو شد اما اتصال زودهنگام به منظومه ارتباطی منطقه و بینالملل، تلاشهایی را که برای ارائه تصویری غیرواقعی از رویکرد دولت او در عرصه خارجی به جریان انداخته بود، ناکام گذاشت.
دولت رئیسی و دیپلماتهایش بارها بر تأسی و پیروی از نگاهها، رویکردها و حتی توصیههای مقام معظم رهبری تأکید و آن را نه با لکنت زبان که با صدای رسا اعلام کردهاند اما مخالفانی که خود را به ندیدن و نشنیدن زدهاند، با چشم بستن بر واقعیات میکوشند تنور مناقشه در سیاست خارجی را بیفروزند و با ادعاهای واهی داغ نگه دارند.
اما همه اینها در حالی است که در ماههای اخیر که قطار دیپلماسی بعد از عبور از مسیرهای دشوار و نفسگیر به ایستگاههای مهم و سرنوشتساز خود نزدیک شده و فضا و اتمسفر سیاسی در تهران و پایتختهای عربی تا حد زیادی تلطیف شده، توپخانه جنگ تبلیغی مخالفان از نفس افتاده است چه آنکه آنها دیگر سوخت و سوژهای جدید برای زیر سؤال بردن رویکرد دولت رئیسی در عرصه سیاست خارجی ندارند.
اینک ناظران سیاسی اتفاقنظر دارند که دولت سیزدهم در گذر دو سال از عمر خود، تصویر ایران را در عرصه مناسبات بینالمللی دگرگون کرده است چنانکه کشوری که سیاست خود را تا دیروز به قهر و لبخند قدرتهای غربی گره میزد، در حال ایفای نقشی ماندگار در اجرای یک رویکرد فعال و مستقلانه است.