همه مشخصه‌های «ویوک راما سوامی»، چهره جدیدی که به حزب جمهوریخواه آمده است

یک هندی‌تبار، مدعی جدید فتح انتخابات امریکا

بنجامین والاس ولز
 تحلیلگر اجتماعی - سیاسی
مترجم: وصال روحانی

«ویوک راما سوامی» کاندیدای حزب جمهوریخواه برای انتخابات ریاست جمهوری سال 2024 امریکا 38 سال بیشتر ندارد. او هندی‌تبار، رنگین‌پوست، لاغراندام و دارای موهای پرپشت سیاهرنگ است که البته در ناحیه شقیقه‌هایش به آرامی رو به سفیدی می‌روند. در جریان میتینگ‌های انتخاباتی راما سوامی معمولاً کت و شلوار سیاهرنگ را به تن دارد و پیراهن زیر کت وی سفیدرنگ است. روش‌های حضور و نحوه سخن گفتن‌اش تئاتر‌وار است و برای اینکه تأکید بیشتری برای اظهاراتش داشته باشد، دست چپش را پیوسته مشت می‌کند و مکرراً در هوا تکان می‌دهد. حرف‌های او نقب زدن به دل تاریخ را هم گواهی می‌دهد. 2 هفته پیش در شهر روچستر واقع در منطقه نیوهمپشایر، راما سوامی با لحنی فیلسوف‌وار خطاب به حاضران گفت: «اینکه می‌گویند ظهور و سقوط امپراطوری روم چنین و چنان در تاریخ یکتا بوده، حرف صحیحی نیست زیرا آن واقعه به یک مورد ختم نمی‌شود و چه در روم و چه در سایر عصرهای باستان، ظهور و سقوط‌های زیادی از این دست داشته‌ایم!»

حقایق را در وال‌استریت بجویید
راما سوامی بر این نکته نیز تأکید می‌کند که انتقاداتش فقط شامل جو بایدن نمی‌شود که پسرش هانتر بایدن هر خطای مالی قابل تصوری را در ارتباط با اوکراین و چند پروژه دیگر شرق اروپایی و شرق آسیایی مرتکب شده و با این حال راحت و بدون هیچ معارضه‌ای در جامعه می‌خرامد و کسی او را بازخواست نمی‌کند. راما سوامی می‌گوید: «من به هر دو حزب انتقاد دارم و در عین حال بعضی اعضای آنان را تأیید می‌کنم زیرا آدم‌های بی‌کلاسی نیستند. البته بد نیست آموزگارانی راستین بیایند و به سران هر دو حزب درس حقیقت‌گویی بیاموزند.»
در برخی موارد صحبت‌های «راما سوامی» دونالد ترامپ‌وار هم می‌شود اما او مواظب است که از وی صریحاً انتقاد نکند و به‌جای آن هر نهاد دولتی موجود در واشنگتن را به سخره می‌گیرد. او می‌گوید: «آنچه در کریدورهای قدرت در واشنگتن جریان دارد، نه یک پروسه ترمیم اجتماعی بلکه یک نمایش تئاتری سرشار از تظاهر است.» از دید این سیاستمدار جوان، کنگره امریکا نه‌تنها فعال و تأثیرگذار نیست بلکه در نگاه مردم تبدیل به یک جوک و عامل مضحکه شده است. به اعتقاد او حقایق سیاسی در امریکا فقط در وال‌استریت که پیشتر در تسخیر ترامپ بود و در جریان لابی‌های رایج در کاخ سفید شکل می‌گیرد. او همچنین می گوید هم دموکرات‌ها و هم جمهوریخواهان به‌جای پایبند ماندن به مانیفست احزاب خویش بر سر هر چیزی معامله می‌کنند.
 
پیامدهای آلزایمری که درمان نشد!
این‌گونه اظهارات بنیان‌برافکن در مدتی کوتاه برای راما سوامی محبوبیت قابل توجهی را به ارمغان آورده و آرای وی را در محاسبات اولیه انتخابات درون‌حزبی جمهوریخواهان که قبلاً صفر بود، تا 11 درصد بالا آورده است. او البته از دونالد ترامپ که همچنان یکه‌تاز نظرسنجی‌های امتحانی است و با جذب 53 درصد از آرا سایرین را محو کرده، به اندازه یک دنیا عقب است و احتمالاً هرگز به او نخواهد رسید اما ران دسانتیس، فرماندار بیش از حد جدی و خشک ایالت فلوریدا را که در یک سال و نیم اخیر همیشه شانس دوم پیروزی در انتخابات جمهوریخواهان برشمرده شده ولی اینک فقط صاحب 10 درصد از آرا است، ‌پشت‌سر گذاشته است. واقعیت امر این است که راما سوامی یک فرد کاملاً نورس در عرصه سیاست به‌شمار می‌آید و شرکت در انتخابات درون‌حزبی جمهوریخواهان اولین فعالیت سیاسی طی عمر نه‌چندان طولانی وی محسوب می‌شود. او بنیانگذار یک کمپانی بیوتک بوده و تا همین چند ماه پیش از فرهنگ و روش‌ها و گویش‌های سیاسی چندان سردرنمی‌آورد اما اگر رجحانی بر ترامپ داشته باشد، این است که برخلاف این تاجر سیاستمدار شده نیازی به کوبیدن ریشه‌های پویش اقتصادی عظیم گذشته‌اش ندارد تا بتواند با پنهان نگه‌داشتن کژی‌های آن خودش را در عرصه‌های سیاسی بی‌گناه جلوه بدهد. البته کمپانی داروسازی راما سوامی چندی پیش با کلی تبلیغ و ادعا، دارویی را که گفته می‌شد بیماری آلزایمر را درمان می‌کند، ‌روانه بازار کرد ولی بعداً که مشخص شد این دارو بی‌اثر و این بیماری همچنان درمان‌نشدنی است، رسوایی حرفه‌ای سنگینی دامان راما سوامی و همکارانش را گرفت.
 
همانند یک سم
راما سوامی اخیراً کوشیده است با عبور از آن بحران نطق‌هایی غرا با قوه برانگیزاننده فراوان در کمپین‌های تبلیغاتی‌اش داشته باشد و در روچستر چنان در پز اخلاق فرورفت که تو گویی دارد متون الهی را قرائت می‌کند. هدف مشترک راما سوامی و سایر جمهوریخواهانی که امیدوارند ترامپ را در انتخابات درون‌حزبی شکست بدهند و وارد انتخابات نهایی (در نوامبر 2024) شوند، این است که چیزهایی را که در مرام ترامپ وجود دارد و او را نزد بسیاری از سفیدپوستان افراطی و دوستداران پوپولیسم محبوب و دارای حجم عظیمی از آرا در نظرسنجی‌های امتحانی کرده، مبنا قرار دهند و کمی تا قسمتی از روی آن کپی‌برداری کنند تا همچون او پیشتاز شوند. با این حال بخشی از رفتارهای ذاتی این رقبا و به‌واقع تقلید‌کنندگان از ترامپ هم در حرکات و سکنات آنها همیشه باقی است و جای پنهان کردن ندارد. در آیین رفتاری دی‌سانتیس قاطعیت کلامی و  انتقاد به هر چیزی وجود دارد. چیزهایی که او درون جامعه امریکا ناسیره می‌انگارد و به کلام خود او باید بی‌رحمانه محو شود. در نحوه حضور آیین گفتاری کریس کریستی هم می‌توانید حملات مکرر کلامی او را به منصب‌دارانی بیابید که به زعم وی صحنه سیاست امریکا را به فساد کشیده‌اند و البته از دید او تقریباً ‌همه آنها از برگزیدگان حزب دموکرات‌اند. نیکی هیلی هم که همیشه نان غرور خود را خورده، این‌بار نیز سیستم‌هایی را در پیش گرفته که اگر در کنگره و یا در دو مجلس اصلی امریکا جواب می‌دهد، ‌در انتخابات ریاست جمهوری این کشور همانند یک سم است و به همین سبب است که در نظرسنجی‌های اخیر فقط به دو درصد از آرای مردمی دست یافته است.
 
مسابقه دو حزب برای کمک به اوکراین
راما سوامی که والدینش سال‌ها پیش از هند به امریکا مهاجرت کردند و در ایالت اوهایو مستقر شدند و خود وی‌ زاده شهر سین‌سیناتی مرکز این ایالت است، در عین تهاجم به عنصر قدرت که به اعتقاد او بدترین نوع استفاده از آن توسط هر دو حزب اصلی امریکا صورت گرفته، از مردم این کشور هم انتقاد می‌کند، زیرا آنها را ساده‌دل و اسیر تبلیغات دولت می‌داند و نقطه اوج تجلی این ماجرا را نحوه برخورد کاخ سفید با ماجرای حمله ارتش روسیه به خاک اوکراین تلقی می‌کند. او می‌گوید: «از ولودیمیر زلنسکی (رئیس‌جمهور اوکراین) یک چهره مظلوم و قربانی در رسانه‌های امریکا و کل غرب ساخته شده و دولت ما میلیاردها دلار را به حساب او ریخته تا ارتش اوکراین را در تقابل با روس‌ها تجهیز کند، حال آنکه این مرد 11 حزب مخالف خود در سطح اوکراین را ساقط کرده و کشور را به بهانه لزوم اتحاد همه آحاد ملت در زمان جنگ به قلمرویی یکطرفه تبدیل کرده که در آن هیچ اثری از آزادی رأی و عقیده نیست. هر دو حزب اصلی امریکا هم برای اینکه در انتخابات بعدی امریکا پیروز شوند، در ارسال انواع کمک‌ها برای وی بین خود مسابقه گذاشته‌اند.»
 
دنبال اصالت و پاکی نگردید
برخی حرف‌های راما سوامی شیرین‌تر از نحوه تلخ سخن گفتن او درباره زلنسکی است اما شبیه به انبوه وعده‌هایی است که معمولاً در امریکا به آنها عمل نمی‌شود و به مثابه ورود به یک بازی بی‌سرانجام است. یکی از آنها برچیدن بساط بوروکراسی شدید از ادارات چه دولتی و چه خصوصی و دیگری جلوگیری از بنگاه‌داری‌های دولتی است. تحت هر شرایطی او راجع به جوان بودنش و محسنات آن تا آنجا که امکانپذیر است، تبلیغ می‌کند و چون رقبایش در کورس انتخابات پیر هستند (بایدن 81 ساله و ترامپ 77 ساله هستند و دی‌سانتیس میانسال هم 46 سال سن دارد) این عامل را همچون گرزی ویرانگر بر سر آنها می‌کوبد و واقعاً خود را پدیده جدید صحنه سیاست امریکا می‌داند.
راما سوامی و همسرش آپوروا که پزشک است، ‌دو فرزند پسر دارند و اگر او رئیس‌جمهور شود، دو دوره چهار ساله را هم در کاخ سفید سپری می‌کند، در چنان زمانی نیز دو پسر وی به‌رغم گذراندن دوران دبستان هنوز به دبیرستان ورود نکرده‌اند. برخلاف ترامپ که همچون کمپین‌های انتخاباتی قبلی‌اش بر تبدیل کردن مجدد کشورش به یک نیروی بزرگ سیاسی تأکید دارد، راما سوامی می‌گوید اوضاع در امریکا چنان تیره شده که احزاب فاقد اصالت ذات و پاکی رفتار شده اند و افسردگی وجود مردم را تسخیر و اضطراب و افراط‌گری امریکا را قبضه کرده است. با این حال مشکل اصلی راما سوامی در انتخابات پیش‌رو نداشتن تجربه کافی است؛ حال آنکه ترامپ به‌رغم همه تخلف‌های پرشمارش و مفتوح شدن ده‌ها پرونده کیفری برای او تبدیل به گرگی باران‌دیده شده و بایدن از حزب مخالف (دموکرات) نیز همین وضع و وصف را دارد. دوره پیروزی‌های سرشار از شگفتی برای تازه‌واردان عرصه سیاست در امریکا لا‌اقل از زمان اتمام حکومت باراک اوباما (در سال 2016) به‌پایان رسیده و پدیده‌ها کم‌شمارتر و رنگ‌پریده‌تر شده‌اند و مردم ترجیح می‌دهند روی آنها حساب باز نکنند.
 
«بنده» سیستم، نه «خالق» آن
راما سوامی حتی نمی‌تواند روی رنگین‌پوست بودن خود و این نکته که چون هیچ رنگین‌پوستی پیشتر رئیس‌جمهور امریکا نشده، تکیه و آن را به عامل پیروزی خود تبدیل کند، زیرا این تابو را اوباما در سال 2008 شکست و به اولین رئیس‌جمهور سیاهپوست در تاریخ حیات امریکا تبدیل شد و دو دوره متوالی هم در کاخ سفید ماند. با این حال
راما سوامی اگر هم در انتخابات 2024 جایی نداشته باشد، می‌تواند به این نکته دل ببندد که پس از فجایعی که یک اقتصاد ورشکسته، فساد و ارتشاء در صحنه‌های کشوری و لشکری، سوء‌مدیریت‌ها در صحنه بین‌الملل و جولان مرگبار «کووید19» در امریکا طی 20 سال گذشته نمایان شد، مردم این کشور خسته و نالان و با به‌یاد آوردن قتل دلخراش جورج فلوید سیاهپوست به دست یک پلیس بی‌رحم سفیدپوست و موجه شمرده شدن این حرکت جنایتکارانه توسط دولت‌های ترامپ و بایدن، در سال 2028 به یک مهاجر آسیایی رنگین‌پوست که اجدادش از دردمندان اجتماع بوده‌اند، روی بیاورند و آینده خود را در ذهن جوان و مشت‌های گره‌کرده او بجویند، حتی اگر آن جوان هم در سیستم‌های سرشار از فساد و کج‌روی در امریکا اصالت اولیه‌اش را از دست داده و تبدیل به عنصری شده باشد که بنده «سیستم» است و نه خالق آن.

* منبع: New Yorker

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و دویست و شصت و هفت
 - شماره هشت هزار و دویست و شصت و هفت - ۰۶ شهریور ۱۴۰۲